کنترل خشم در زندگی چه تاثیری دارد؟ آیا خوی شما زندگیتان را مختل کرده است؟ ایران مدیر نکات و تکنیکهایی را بیان میکند که شما را یاری میکنند که خشم خود را تحت کنترل خود درآورید و احساساتتان را به شیوهای سالمتر بیان کنید و نسبت به توسعه فردی خود در زندگی پیشگام باشید.
درک خشم
خشم، هیجانی سالم و عادی است که نه بار منفی و نه بار مثبت دارد و مانند هر هیجانی دیگر، حاوی پیامی است که از آن طریق به شما هشدار میدهد که وضعیت موجود نگرانکننده، ناعادلانه یا تهدیدآمیز است. اما چنانچه شما در هنگام خشم از شدت عصبانیت به مرز انفجار میرسید، متاسفانه پیام شما هرگز شانس رسیدن به مقصد را پیدا نخواهد کرد. بنابراین، با وجود اینکه خشمگین شدن در زمانی که ظلمی به شما روا شده یا با شما بدرفتاری شده است، امری بسیار طبیعی است، اما اگر آن را به شیوهای ابراز کنید که به خود یا دیگران آسیب برسانید به معضل تبدیل میشود.
شاید شما تصور میکنید که تخلیه خشم برای سلامت روحتان مفید است، یا اطرافیانتان بیش از حد حساس هستند، یا برای خشمتان توجیهی منطقی دارید یا اینکه برای جلب احترام باید خشم خود را بروز دهید، اما حقیقت این است که عصبانیت بیش از آنچه فکر میکنید بر نگاه دیگران نسبت به شما تاثیر منفی میگذارد و قضاوت شما را تحتالشعاع قرار میدهد و سر راه موفقیتتان قرار میگیرد.
اثرات آن در صورت عدم کنترل خشم
خشم مزمنی که هر لحظه امکان دارد شعلهور شود یا مدام از کنترلتان خارج میشود، میتواند نتایج جدیدی را برای شما به بار بیاورد:
• سلامت جسمی: کار مداوم تحت فشار ترس و خشم بالا، شما را مستعد بیماریهای قلبی، دیابت، سیستم ایمنی ضعیف، بیخوابی و فشار خون بالا میکند.
• سلامت ذهنی: عدم کنترل خشم مزمن مقادیر زیادی از انرژی ذهنی شما را صرف خود میکند، بر طرز فکر شما سایه میافکند، تمرکز ذهنی و لذت بردن از زندگی را سخت میسازد، همچنین منجر به افسردگی، استرس که باید از روشهای مبارزه با استرس بهره برد و دیگر مشکلات سلامت ذهن میشود.
• شغل: انتقاد سازنده، تفاوتهای خلاقانه و مباحثات داغ میتوانند برای سلامت مفید باشند، اما بدرفتاری با همکاران، سرپرستان یا مراجعان تنها شما را با آنها بیگانه میکند و احترام را میانتان از بین میبرد.
• روابط: عدم کنترل خشم میتواند زخمهای ماندگار در قلب کسانی به یادگار بگذارد که شما آنها را بیش از بقیه دوست دارید و در سر راه روابط کاری و دوستیتان قرار میگیرد. از کوره در رفتن باعث میشود که دیگران –علیالخصوص کودکان – به سختی به شما اعتماد کنند، با شما صداقت نداشته باشند یا نتوانند با شما راحت باشند.
در صورتی که عصبانی مزاج هستید، شاید کنترل خشم از عهده شما خارج است و شاید فقط کمی میتوانید آن را تحت اختیار خود در آورید. اما بیش از آنچه فکر میکنید میتوانید خشمتان را کنترل کنید. با علم به دلایل واقعی برای خشمتان و ابزارهای مدیریت خشم که در ادامه ارائه خواهد شد، میتوانید بیاموزید که احساستان را بدون آسیب رساندن به دیگران ابراز کنید و با کنترل خشم خود زندگیتان را از آسیب نجات دهید.
افسانهها و واقعیتها درباره خشم
افسانه: من نباید خشم خود را فرو بخورم. روش سالمتر این است که آن را فریاد زده و بیرون بریزم.
واقعیت : این که خشم را نادیده بگیریم و سرکوب کنیم روشی ناسالم است. اما فریاد زدن و بیرونریزی خشم نیز روش بهتری نیست. خشم، هیجانی نیست که شما مجبور باشید در زمان بروز به منظور جلوگیری از انفجار، آن را بیرون بریزید. در واقع طغیان و انفجار تنها آتش را شعلهورتر کرده و مشکلات ناشی از خشم شما را تقویت میکند.
افسانه: خشم، پرخاشگری و تهدید باعث میشود همه به من احترام بگذارند و آنچه میخواهم به دست آورم.
واقعیت: احترام با زورگویی به دیگران به دست نمیآید. اگر نتوانید خود را کنترل کنید یا نظرات مخالف را قبول کنید، ممکن است از شما بترسند اما به شما احترام نمیگذارند. چنانچه شما با آنها محترمانه ارتباط برقرار کنید، بیشتر تمایل دارند که به شما گوش داده و نیازهایتان را برآورده سازند.
افسانه: من نمیتوانم به خودم کمک کنم. خشم چیزی نیست که بشود آن را تحت کنترل خود در آورد.
واقعیت: شما نمیتوانید محیط و احساسی را که در شما بر میانگیزاند به کنترل در آورید. اما میتوانید کنترل خشم خود را کنترل کرده و نحوه ابراز آن را تغییر داده و احساساتتان را بدون بدرفتاری کلامی یا جسمی منتقل کنید. حتی اگر کسی شما را عصبانی کرد، همیشه در زمینه نحوه پاسخدهی خود حق انتخاب دارید.
مدیریت خشم چگونه میتواند به شما کمک کند
بسیاری از افراد بر این گمانند که کنترل خشم به معنای سرکوب کردن آن است . اما باید بدانید این که هرگز عصبانی نشوید هدف درستی نیست. میزان تلاشی که برای عصبانی نشدن میکنید خیلی مهم نیست، خشم در هر صورت بروز خواهد کرد. هدف واقعی مدیریت خشم نیز سرکوب نیست، بلکه عقیده بر این است که شیوه صحیح، یافتن پیامی است که در پشت خشم پنهان شده تا بدین وسیله بتوانید آن را بدون از دست دادن کنترل و به شیوهای سالم بیان کنید. وقتی از این شیوه بهره جستید، نه تنها حس بهتری خواهید داشت، بلکه این امکان وجود دارد که نیازهای بیشتری را برطرف ساخته و بهتر از گذشته بتوانید تعارضات موجود در زندگیتان را مدیریت و روابطتان را تقویت کنید.
برای تسلط در هنر کنترل خشم باید بیشتر تمرین کنید. هرچه بیشتر تلاش کنید، کنترل خشم آسانتر میشود و آنچه در انتها به دست میآورید، بسیار بیشتر از آن چیزی است که انتظار دارید. فراگیری کنترل خشم و ابراز آن باعث میشود بتوانید روابط بهتری بسازید، به اهدافتان دست یابید و شما را به زندگی سراسر رضایت و سلامت رهنمون میشود.
نکته 1 : پشت پرده خشمتان را بررسی کنید
آیا تا به حال برایتان اتفاق افتاده که بر سر مساله احمقانهای بحث کنید؟ جنگهای بزرگ بر سر مواردی کوچک به وقوع پیوسته است. مسئلهای مانند ۱۰ دقیقه تاخیر، یا اینکه وسیلهای را فراموش کردهاید. اما همانطور که میدانید همیشه مسئلهای بزرگتر در پس این موارد جزئی وجود دارد. هنگامی که متوجه شدید که خشم و ناراحتی به سرعت، در درون شما در حال غلیان است از خود بپرسید : «من واقعا از چه چیزی خشمگین شده ام ؟» شناسایی منبع اصلی نومیدی به شما کمک میکند خشم خود را هرچه بهتر بشناسید، اقدامات سازنده انجام دهید و برای رسیدن به راه حل تلاش کنید
آیا احساساتی از قبیل خجالت، ناامنی، آزار و آسیبپذیری در پس خشم شما پنهان شدهاند؟ اگر در اکثر موقعیتها اولین واکنشی که ابراز میکنید خشم است، این امکان وجود دارد که خوی عصبانی مزاج شما بر احساس اصلی شما سایه افکنده است. این اتفاق زمانی بیشتر رخ میدهد که شما در خانوادهای پرورش یافته باشید که بیان احساسات به شدت تقبیح شده است، در بزرگسالی برای شناخت احساسات غیر از خشم زمان زیادی را باید سپری کنید.
همچنین خشم میتواند پوششی برای اضطراب باشد. زمانی که احساس میکنید مورد تهدید واقع شدهاید، خواه به واقع خواه به تصورتان، بدن شما پاسخ «جنگ یا پرواز» را فعال میکند. در پاسخ «جنگ» اغلب خشم و پرخاشگری ظهور میکند. برای تغییر پاسخ باید دریابید احساس ترس و علل اضطراب شما چیست.
مشکلات خشم از آموزههای دوران کودکی شما نشأت گرفته است. اگر در کودکی اعضای خانواده خود را دیدید که فریاد میزنند، یکدیگر را مورد ضرب و شتم قرار میدهند، یا اشیا را پرتاب میکنند، ممکن است گمان کنید که نحوه ابراز خشم این گونه است.
خشم میتواند نشانه دیگر مشکلات سلامت از قبیل افسردگی، تروما و استرس مزمن باشد.
سرنخهایی که خبر از خشم میدهند
به سختی به توافق میرسید آیا درک نقطه نظر دیگران برایتان سخت است؟ آیا سختتر از آن قبول این نظرات و دیدگاههاست؟ اگر در خانهای بزرگ شدهاید که کنترل خشم غیر ممکن است، احتمالاً به یاد میآورید که فردی عصبانی چگونه با بلندترین صداها راه را برای خود هموار کرده و بیش از پیش به خواستهاش رسیده است. شاید تصور میکنید اگر سازش کنید شکست خوردهاید یا آسیبپذیر شدهاید.
دیدگاههای مختلف را به عنوان چالش شخصی میدانید آیا اعتقاد دارید همیشه حق با شماست و اگر با شما مخالفت کردند عصبانی میشوید؟ اگر به اندازهای عصبانی میشوید که شدیدا احساس نیاز به کنترل خشم یا شکستن نفس را در خود احساس میکنید، میتوانید به جای اینکه دیدگاه خود را تغییر دهید، دیگر دیدگاهها را به عنوان چالش شخصی اتخاذ کنید.
برای ابراز هیجانهایی به غیر از خشم مشکل دارید. آیا یکی از افتخاراتتان این است که هیجانات را تحت کنترل خود در آوردهاید و فردی سخت و بدون احساس هستید؟ یا احساس میکنید هیجاناتی مانند شرم و گناه در شما وجود ندارد؟ این احساسات در همه انسانها وجود دارند، بنابراین شاید شما از خشم به عنوان پوششی برای آنها استفاده میکنید اگر با ابراز دیگر هیجانات راحت نیستید یا اولین پاسخی که به موقعیتها میدهید خشم است ، باید به خود رجوع کنید و باقی احساسات خود را بشناسید. راهنمای ابزار رایگان هوش هیجانی میتواند کمکحال شما باشد.
نکته ۲: از نشانههای هشداردهنده خشم خودتان مطلع شوید
شاید گمان میکنید که بروز خشم در شما هیچ نشانهای ندارد. اما بد نیست بدانید که خشم دارای نشانههای هشداردهنده جسمی در بدن است. شناختن نشانههای شخصیتان در لحظهای که عصبانیت در شما شکل میگیرد، به شما امکان میدهد تا بتوانید قبل از اینکه خشم غیر قابل کنترل شود گامهایی برای مدیریت آن بردارید.
به حس خشم در بدنتان توجه کنید
• احساس درد در معده
• قفل شدن دست یا فک
• احساس لرز یا تب
• تنفس سریع
• سردرد
• قدم زدن و نیاز به آن
• عدم تمرکز حواس
• تپش قلب
• لرزش شانه
نکته ۳ :راه اندازهای خشمتان را بشناسید
رویدادهای استرسزا باعث به وجود آمدن خشم میشوند، اما دانستن این مطلب که چگونه این رویدادها بر شما اثر میگذارند میتواند به شما کمک کند تا محیط خود را تحت کنترل درآورده و از خشم غیرضروری بپرهیزید. به کارهای روزمره خود نگاهی بیندازید و سعی کنید تا فعالیتها، زمانی در روز، مکانها و موقعیتهایی را شناسایی کنید که عصبانیت را در شما برمیانگیزاند.
ممکن است هر وقت که برای نوشیدن با گروهی از دوستانتان به بیرون میرود بیشتر عصبانی شوید، یا شاید ترافیک در مسیر رفت و آمد روزانهتان شما را عصبی میکند. وقتی راه اندازهای خشمتان را شناسایی کردید به راههایی برای اجتناب از آنها فکر کنید. میتوانید موقعیتهای متفاوتی را بررسی کنید که خون شما را به جوش نمیآورد.
الگوهای فکری منفی و راهانداز خشم را بشناسید
شاید شما تصور کنید که عوامل خارجی – مانند اقدامات بدون احساس دیگران یا موقعیتهای نومیدکننده – علت برانگیختن خشم شماست. اما مشکلات خشم بیش از آنچه که با وقایع و رویدادها در ارتباط باشد، به تعبیر و تفسیر شما از آن واقعه ارتباط دارد. الگوهای فکری منفی که خشم را برمی انگیزند و آتش خشم را شعلهور میکنند عبارتند از:
• تعمیم بیش از حد: به عنوان مثال شما همیشه حرف من را قطع میکنید، هرگز نیازهای مرا در نظر نمیگیرید، هیچکس به من احترام نمیگذارد، من هرگز به درجهای که میخواهم نمیرسم.
• وسواس فکری بیش از حد در مورد فعالیتها و ضرورتها: وسواس فکری به معنی باور عمیق به این مطلب که برای هر موقعیت حتماً باید به شیوهای خاص عمل کرد، و چنانچه در واقعیت نتوان به آن شیوه عمل کرد خشم برانگیخته میشود.
• ذهنخوانی و نتیجهگیری فوری: تصور شما از خودتان این است که میدانید دیگران چه فکر و احساسی دارند و آن این است که: دیگران عمدا شما را ناراحت میکنند، خواستههایتان را نادیده میگیرند، یا به شما بیاحترامی میکنند.
• گردآوری امور بیارزش: در هر مسئلهای کنکاش میکنید تا موردی برای ناراحتی پیدا کنید. اغلب موارد، هر نکته مثبت در گذشته را نادیده میگیرید. اگر به این تحریکات کوچک اجازه دهید تا روی هم انباشته شوند، زمانی که به یکباره منفجر میشوند خواهید دید که اغلب چیزی بیش از موارد جزئی نیستند.
• سرزنش کردن: قطعا وقتی مسئلهای اشتباه حل میشود یا اتفاق بدی رخ میدهد، کسی مقصر است. اما شما به جای اینکه مسئولیت زندگی خود را بر عهده بگیرید، یا زندگی را سرزنش کرده و میگویید «زندگی عادلانه نیست» یا دیگران را به خاطر مشکلاتتان مورد شماتت قرار میدهید.
زمانی که دریافتید این الگوی فکریتان است که آتش خشمتان را شعلهور میکند، میتوانید الگوی تفکرتان درباره امور را بازسازی کنید. از خودتان بپرسید: کدام شواهد و مدارک صحت این طرز فکر را تایید میکنند؟ این تفکر من درست نیست؟ آیا دیدگاهی مثبتتر و واقع بینانهتر برای این موقعیت وجود ندارد؟ به دوستی که اینگونه فکر میکند چه میتوانم بگویم؟
نکته ۴: برای کنترل خشم روشهای آرامسازی را بیاموزید
هنگامی که آموختید که چگونه علائم هشدار دهندهای را که شما را خشمگین میکنند بشناسید، و توانستید راه اندازهای خشم را پیشبینی کنید، میتوانید پیش از اینکه خشمتان از کنترل خارج شود برای به مواجهه با آن به سرعت وارد عمل شوید. تکنیکهای فراوانی وجود دارد که میتوانید به کمک آنها خونسردی خود را حفظ کرده و کنترل خشم خود را بدست بگیرید. روی احساسات جسمانی خشم متمرکز شوید: با این حال که متناقض به نظر میرسد، اما احساسات بدن خود را به نحوی تنظیم کنید که در هنگام خشم از شدت هیجان خشمتان بکاهد.
- نفسهای عمیق شکمی بکشید: تنفس عمیق و سنگین به مقابله با تنش کمک میکند. کلید اصلی این است که نفسهای عمیق شکمی داشته باشید، سعی کنید تا حد ممکن هوای تازه وارد ریههای خود کنید.
- قدم بزنید: پیادهروی تند در اطراف ساختمان یا بلوکتان ایدهای بسیار عالی است. فعالیت جسمی انرژی محصور را آزاد کرده، بنابراین شما میتوانید در کمال خونسردی و فکری آزادتر موقعیت را بررسی کنید.
- از حواس خود استفاده کنید: شما میتوانید از بینایی، بویایی، شنوایی، لامسه، چشایی خود استفاده کنید تا استرس را به سرعت کاهش دهید و خونسردی خود را به دست آوردهاید. میتوانید قطعهای از موسیقی مورد علاقهتان را بشنوید، عکس محبوبتان نگاه کنید، یک فنجان چای بنوشید و یا حیوان خانگیتان را نوازش کنید.
مناطق دچار تنش را بکشید یا ماساژ دهید به عنوان مثال شانههایتان را بچرخانید، گردن و پشت سر خود را ماساژ دهید.
به آرامی تا ۱۰ بشمارید با تمرکز کردن بر شمارش اجازه دهید تا بخش منطقی ذهنتان نیز با احساساتتان هم مسیر شود چنانچه با شمارش تا ده همچنان احساسات خود را مهار نکرده اید، دوباره بشمارید.
واقعیت را بررسی کنید
وقتی در مورد چیزی احساس ناراحتی کردید، لحظهای درباره موقعیت مربوطه تفکر کنید. از خودتان بپرسید:
• بزرگی این مسئله تا چه حد اهمیت دارد؟
• آیا واقعاً ارزش عصبانیت دارد؟
• آیا به قدری ارزش دارد تا بقیه روز را صرف آن کنم؟
• آیا پاسخ من به این موقعیت مناسب است؟
• آیا کاری هست که بشود در قبال آن انجام داد؟
• آیا این اقدام عملی ارزش وقت مرا دارد؟
نکته ۵: روشهای سالمتری برای بیان خشمتان پیدا کنید
اگر به این نتیجه رسید که موقعیت به وجود آمده ارزش خشمگین شدن دارد و کاری وجود دارد که شما میتوانید برای بهتر شدن امور انجام دهید، در آن صورت باید حستان را به شیوهای درست ابراز کنید. شیوهای بیاموزید که با روشی مثبت در حل تعارضات به شما این امکان را بدهد تا به جای تخریب روابط، آنها را مستحکمتر کنید.
همواره منصفانه برخورد کنید: خوب است که از دست کسی ناراحت شوید، اما اگر منصفانه برخورد نکنید، رابطه شما به سرعت خراب خواهد شد. برخورد منصفانه این امکان را میدهد که بدون بی احترامی به دیگران نیازهایتان را ابراز کنید.
رابطه را در اولویت قرار دهید به جای تلاش برای «پیروزی» در بحث با اطرافیان، اولویتتان باید تحکیم و نگهداری رابطه باشد. به دیگران و نقطه نظراتشان احترام بگذارید.
روی زمان حال تمرکز کنید یادآوری کوتاهیها و شکایت از گذشته، یکی از آسانترین کارها در مجادلات است. به جای بازگشت به گذشته و سرزنش کردن آن، تمرکزتان را بر حل مشکل کنونی معطوف کنید.
نسبت به بخشش تمایل نشان دهید: اگر نتوانید یا نخواهید ببخشید، نمیتوانید تعارضات را حل کنید. هدف ما این است مجازات اتفاقهای ناگوار گذشته را، که نمیتواند التیامبخش ضررهای وارده بوده و جز افزودن به جراحات زندگی چیزی به ما نمیافزاید، رها کنیم و ببخشیم.
اگر از چیزی متنفر هستید تا ۵ بشمارید: اگر نمیتوانید خشم خود را کنترل کنید چند دقیقه، یا تا زمانی که آرام شوید، از آن موقعیت دور شوید.
باید بدانید که چه زمانی باید دست کشید: اگر نمیتوانید به توافق برسید، پس قبول کنید که نظراتتان مخالف یکدیگر است. ادامه بحث میان دو نفر تنها اتلاف وقت برایتان به ارمغان میآورد. اگر میدانید که تعارضی وجود دارد که نمیتوانید بر سرش توافق کنید میتوانید انتخاب کنید که جدا شوید و به حرکت ادامه دهید.
نکته 6: از خودتان مراقبت کنید تا آرام بمانید
مراقبت از بهزیستی جسمی و روحی به طور کلی میتواند به کاهش تنش و مشکلات ناشی از خشم کمک کند.
- مدیریت استرس: اگر سطح استرس شما بالاست، احتمالاً بیشتر مجبورید تا برای کنترل آن مبارزه کنید. از تکنیکهای ریلکسیشن مانند مراقبه ذهن، آرامسازی پیشرونده ماهیچهها یا تنفس عمیق میتوانید استفاده کنید. میتوانید احساس آرامش بیشتر کنید و هیجانتان را بیشتر کنترل کنید.
- با کسی که به او اعتماد دارید صحبت کنید: هیچ چیز موثرتر از گفتگوی رودررو با یک دوست یا فرد محبوبتان در کاهش استرس نیست. لزومی ندارد که او به شما پاسخی دهد، تنها باید شنونده خوبی باشد. اما منظور ما از صحبت درباره احساسات و جستجوی چشمانداز متفاوت از یک موقعیت، فریاد کشیدن و تخلیه خشم نیست.
تخلیه خشم بر سر یک نفر آتشتان را شعلهور میکند و مشکلات خشمتان را تقویت میکند.
- خواب کافی داشته باشید: کمبود خواب میتواند افکار منفی را تشدید کرده و شما را مضطرب و عصبانی کند. تلاش کنید که ۷ تا ۹ ساعت خواب راحت و با کیفیت داشته باشید.
- مرتب تمرین کنید: این شیوهای موثر برای از بین بردن تنش و کاهش استرس است، و باعث میشود احساس آرامش بیشتری در طی روز داشته باشید. تلاش کنید تا بیشتر روزها حداقل ۳۰ دقیقه ورزش کنید اما اگر برایتان مقدور نیست، برای راحتی، میتوانید آن را به دورههای کوتاهتری تقلیل دهید.
- در مورد مصرف مواد مخدر هوشیار باشید: مواد مخدر عنان هیجانات را از دست شما خارج کرده و کنترل خشم را برای شما دشوارتر میسازد. حتی مصرف زیاد کافئین، شما را نسبت به خشم مستعدتر و تحریکپذیرتر میسازد.
نکته ۷: از شوخ طبعی برای التیام تنش استفاده کنید
وقتی اوضاع متشنج میشود شوخ طبعی و بازیگوشی میتواند کمک کند تا خودتان را آرامترکنید، تفاوتها را هموار کنید، مشکلات را بازنگری کنید و دورنمای هر چیز را بررسی کنید. وقتی احساس کردید از موقعیتی احساس خشم میکنید سعی کنید از شوخ طبعی استفاده کنید. این روش باعث میشود بدون اینکه حالت تدافعی در دیگران را برانگیزید یا به احساسشان ضربه بزنید، نقطه نظرات خود را بیان کنید.
اگرچه بسیار مهم است که شما نیز با دیگران بخندید نه به دیگران، اما سعی کنید از طعنه و شوخیهای سطح پایین بپرهیزید. اگر تردید دارید از خودتان شروع کنید. ما همه افرادی را دوست داریم که بتوانند از شکستهای خود به شوخی یاد کنند. گذشته از آن، ما ناقصیم و اشتباهاتی را مرتکب میشویم. بنابراین اگر سر کار اشتباهی کردید، یا قهوهای روی لباس خود ریختید، به جای خشمگین شدن و دعوا کردن، تلاش کنید در مورد آن شوخی کنید. حتی اگر به این روش همه متوجه اشتباه شما بشوند، تنها شخصی که در خطر قرار میگیرد خودتان هستید. وقتی شوخی و سرگرمی برای کنترل خشم و عصبانیت استفاده شود، تعارض بالقوه میتواند به فرصتی برای ارتباط بهتر و صمیمیتر منجر شود.
نکته 8 : نیاز به کمک حرفهای را تشخیص دهید
اگر علیرغم استفاده از تکنیک کنترل خشم که ذکر شد، عصبانیت شما قابل کنترل نیست، اگر با قانون مشکل دارید، یا دیگران را آزار دادهاید، به کمک بیشتر نیاز دارید. کلاسهای کنترل خشم به شما اجازه میدهد با کسانی ملاقات کنید که مشکلی مشابه شما دارند و نکات و تکنیکهایی را برای مدیریت خشم بیاموزید.
درمان، چه فردی چه گروهی، راهی مفید و عالی برای کشف دلایل پنهان شده پشت خشم شما و شناخت راه اندازهای آن است. همچنین میتواند مکانی امن را برایتان فراهم کند که مهارتهای جدید را برای ابراز خشم بیاموزید.
سخن آخر
خشم یک مشکل واقعی در یک رابطه آزارگرانه نیست.
علیرغم آنکه بسیاری معتقدند خشونت خانگی و آزار به دلیل عدم کنترل فرد آزارگر بر خلقیاتش اتفاق میافتد، اما باید بدانید این اتفاق انتخابی حساب شده برای کنترل افراد دیگر است. اگر شما با لحنی بد با همسر یا شریکتان صحبت میکنید باید بدانید که نیازمند درمان تخصصی هستید. نه کلاسهای معمولی مدیریت خشم!
آیا شما فرد خشمگینی هستید؟ آیا شما میتوانید خشمتان را کنترل کنید؟ با چه روشهایی خشم خود را کنترل میکنید؟ لطفاً نظرات خود را با کاربران ایران مدیر در میان بگذارید.
منبع: