صفحه اصلی / توسعه فردی / قدرت خارق‌العاده سوال پرسیدن در زندگی
سوال

قدرت خارق‌العاده سوال پرسیدن در زندگی

ضرب‌المثل اندونزیایی می‌گوید سوال پرسیدن و گوش دادن مانند برنج معطر نارگیلی و سس سامبال در یک بشقاب هستند که نمی‌توانید یکی را بدون دیگری داشته باشید. به خاطر داشته باشید که وقتی خوب گوش دهید، خودبه‌خود سوال مناسب می‌پرسید.

مغز ما عاشق سؤال است. سوالات این قدرت را دارند که ما را درگیر خود کنند و ذهن ما را تغییر دهند. آن‌ها دانش و رشد را تحریک می‌کنند و به خلاقیت و تفکر انتقادی دامن می‌زنند. سؤال وجواب به این معنی است که می‌خواهید یاد بگیرید. شما می‌خواهید درک کنید و بدانید. درواقع کیفیت پاسخ‌هایی که می‌گیرید با کیفیت سوالاتی که می‌پرسید ارتباط مستقیمی دارد.

به عنوان یک مربی یا رهبر خوب، بسیار مهم است که سوال‌های خوبی بپرسید، در غیر این صورت در مربیگری شکست خواهید خورد. در واقع می‌توان تنها با سوالاتی که رهبران مطرح می‌کنند یک رهبر خوب را از میان دیگر رهبران متوسط تشخیص داد.

تا به‌حال به این نکته فکر کرده‌اید که اهمیت و قدرت سوال پرسیدن چیست و چه تأثیری در تغییر شرایط فرد و هدایت او به سمت پیشرفت و تقویت یادگیری دارد؟ در ادامه ایران مدیر به این مسئله می‌پردازد که چرا کسب مهارت در سوال پرسیدن، به جای دستور به دیگران برای مربیان و رهبران مهم است و چه تأثیری در توسعه فردی خواهد داشت.

تعریف سوال قوی

سوالات قدرتمند سبب می‌شوند افراد عمیق‌تر فکر کنند و خلاق‌تر باشند. ویژگی سوالات قدرتمند این است که افراد پیش از پاسخ دادن، اندکی درنگ می‌کنند. این امر موجب روشن شدن چراغی در ذهن می‌شود تا به دنبال راهکار یا ایده‌ای بگردند. سوالات قدرتمند همچنین افراد را به تفکر در استفاده از روش‌هایی ترغیب کرده یا به چالش می‌کشد که تاکنون به ذهنشان خطور نکرده باشد.

چگونه سؤال قوی بپرسیم؟

سوال قوی

اصلی‌ترین عامل گوش دادن عمیق است. وقتی خوب گوش دهید، خودبه‌خود کنجکاو و آگاه می‌شوید، بنابراین سوالات به‌طور ناخودآگاه مطرح‌ می‌شوند و مستقیماً با آن چیزی مرتبط هستند که باید در همان لحظه پرسیده شود.

داشتن مکالمات کنترل شده به شما کمک می‌کند تا عمیق‌تر گوش دهید. برای این کار باید هر پاسخ را به خوبی گوش دهید و بخشی از آن را به سؤال تبدیل کنید. مثلاً شخصی می‌گوید: «من خیلی ناراحتم.» مربی می‌پرسد:

«چه چیزی باعث این احساس می‌شود؟»

البته می‌توانید با از پیش تعیین کردن سوالات نیز عملکرد خودتان را بهبود ببخشید، اما خوب گوش دادن همچنان مؤثرترین روش است.

دلیل اهمیت سوال پرسیدن

حتی اگر به سوالی که از شما می‌پرسند، هیچ پاسخی ندهید، همچنان درحال پاسخ به آن سوال هستید. سوالات به طور ناخودآگاه ذهن ما را به گفتن مطالبی ترغیب می‌کنند و هنگامی که این سوالات قدرتمند باشند، تأثیر بیشتری دارند و می‌توانند واکنش‌های بسیار خارق‌العاده‌ای برانگیزانند.

به سوال‌هایی که در ادامه می‌آید توجه کنید:‌

این سوال می‌تواند شما را به فکر کردن وا دارد: «نظرت چیست؟»؛

سوال بعدی می‌تواند شما را به انجام کاری ترغیب کند: «چه چیزی باعث می‌شود این کار را انجام دهی؟»؛

گاهی سوالات شما را به چالش می‌کشند: «کوچک‌ترین قدمی که همچنان می‌توانی در این راه برداری چیست؟»؛

گاهی نیز به شما کمک می‌کنند تا بر اولویت‌هایتان تمرکز کنید: «از میان این پنج مورد کدام بهتر است؟»؛

برخی سوالات ممکن است به شما قدرت انتخاب بدهند: «می‌توانم از شما سوالی بپرسم؟»

و غیره.

مشاهده می‌کنید که وقتی یک رهبر یا مربی به خوبی از سوال پرسیدن استفاده کند، می‌تواند افراد را به سمت پیشرفت هدایت کند؛ خلاقیت آن‌ها را پرورش دهد یا آن‌ها را از ناحیه آسایش خود بیرون آورده و حتی آنان را قادر سازد تا وارد عمل شوند.

انواع سوال پرسیدن و دلیل برتری هریک در موقعیت‌های مختلف

اهمیت سوال پرسیدن

اساساً مربیان یا رهبران از پنج نوع سوالات استفاده می‎‌کنند.

۱- رایج‌ترین یا شاید آسان‌ترین آن‌ها، سوالات بسته هستند. سوالاتی که جواب «بله» یا «خیر» را در پی دارند. از این دست سوالات زمانی می‌توان بهترین نتیجه را گرفت که قصد داشته باشیم قاطعانه وضعیتی را در ذهن کسی ثبت کنیم. برای مثال: «آیا شما به انجام این کار متعهد هستید؟» به یاد داشته باشید از این دسته نباید زمانی استفاده کنیم که نظر افراد را می‌پرسیم.

۲- نوع دیگر سوالات، سوالات باز هستند. جواب این نوع سوالات مردم را وادار به صحبت کردن می‌کنند. برای مثال: «آیا می‌توانی بیشتر در این مورد توضیح بدهی؟» هنگام استفاده از سوالات باز مراقب باشید، زیرا گاهی آن‌ها ما را به سمت جزئیات بیش از حد سوق می‌دهند، خصوصاً هنگامی که با یک فرد پرحرف طرف باشیم.

۳- سومین نوع سوالات جهت‌مند (پیشرو) هستند. این نوع از سوالات شامل موضوع اصلی همراه با پاسخ نهفته در آن می‌شود: «آیا به او گفته‌ای که از طرز حرف زدنش با تو خوشت نمی‌آید؟» معمولاً استفاده از این نوع سوالات توصیه نمی‌شود، زیرا افراد را مجبور به جوابگویی در شرایط خاصی می‌کند. گاهی اوقات ممکن است در افراد احساس فریب‌خوردگی نیز ایجاد شود. البته اگر از سوالات جهت‌مند در زمینه تدریس و آموزش استفاده شود، مفید واقع می‌شوند، زیرا باعث توجه شخص پاسخگو به قسمت‌های مهم مطلب می‌شوند.

۴- چهارمین نوع، سوالات اکتشافی هستند که در آن جزئیات بیشتری از فرد سؤال می‌شود. مثلاً «چرا منصف بودن برای شما حائز اهمیت است؟» با اینکه در رابطه با این دست سوال‌ها خوب است جزئیات بیشتری به دست آورید، باید مقدار این جزئیات را به حداقل برسانید تا در آن‌ها غرق نشوید.

۵- آخرین نوع، سوالات چالش‌انگیز هستند که فرد را به حرکت رو به جلو ترغیب می‌کنند. برای نمونه: «چه مسیر دیگری را می‌توانی امتحان کنی؟» البته این‌گونه پرسش‌ها نباید خیلی زود مطرح شوند تا فرد احساس ترس یا حس تهاجم نکند.

یک مربی یا رهبر خوب می‌داند در زمان مناسب از کدام یک از انواع سوالات استفاده کند تا بهترین نتیجه را در رابطه با هر فرد به دست آورد.

در این قسمت 8 روش برای پرسیدن هوشمندانه‌تر سوالات وجود دارد:

1. سؤال برای حل مسئله خلاق

یکی از مؤثرترین روش‌ها برای دستیابی به هر مشکل، سؤال در مورد آن است. بزرگترین چیز در مورد سؤالات این است که مغز شما به محض سوال پرسیدن به طور خودکار شروع به کار روی آن‌ها می‌کند. نه تنها این، بلکه در پس زمینه کار خواهید کرد، حتی اگر از آن آگاه نباشید.

2. سوال‌هایی برای تغییر دیدگاه خود نسبت به یک مشکل

از آنجایی که سوال پرسیدن در مورد یک مشکل مفید است، بنابراین بهتر است خود مشکل را به یک سؤال تبدیل کنید. شما می‌دانید که تعریف و بیان درست مشکل برای حل آن ضروری است و ایجاد مشکلات به عنوان سؤال یکی از تکنیک‌هایی است که به طور قطع می‌تواند اثربخشی شما را به عنوان حل مسئله تقویت کند.

به طور کلی، بیان مشکل مهارت‌های منطقی و تحلیلی مغز شما را تحریک می‌کند. در بسیاری از اوقات، آن‌ها شما را تشویق می‌کنند که در اسرع وقت تلاش کنید و به نتیجه‌گیری برسید. از طرف دیگر سوالات باعث تخیل و مهارت‌های تفکر خلاق مغز شما می‌شوند. آن‌ها شما را تشویق می‌کنند که از روش‌های اکتشافی استفاده کنید.

به عنوان مثال، سعی کنید مشکلی مانند «راه‌های بهبود زندگی» را به سؤالاتی از جمله «از چه طریق می‌توانم زندگیم را بهبود بخشم؟»، یا «آیا فرصتی برای بهبود زندگی وجود دارد؟» تغییر دهید.

3. سوالاتی برای هدایت بحث و مذاکره

روند تفکر شما را راهنمایی و هدایت می‌کند. بسته به وضعیت، ممکن است سوال‌های باز مفید باشد: آن‌ها ایده‌ها، نظرات و نظرات جدید را پرورش و رشد می‌دهند. برای مثال «فکر شما در مورد این ایده چیست؟» و «آیا می‌توانید به سناریوهای دیگر فکر کنید؟».

از طرف دیگر، بعضی اوقات ممکن است ایجاد سوال‌های بسته مفیدتر باشد: آن‌ها تمرکز، تفکر مستقیم را همگرایی می‌کنند و بحث را به یک سطح عینی‌تر می‌رسانند. برای مثال «کارهایی که باید انجام شود چیست؟»، «هزینه این چقدر خواهد بود؟»

هدف این است که بطور هدفمند از سوالات مختلفی در زمان‌های مختلف استفاده کنید تا آگاهانه روند طرز فکر خود را به سمت پربارترین جهت سوق دهید.

4. سوالات مربوط به آموزش و رهبری

معلمان و مربیان بزرگ می‌دانند که یادگیری واقعی تنها زمانی رخ می‌دهد که دانش‌آموزان به خودی خود فکر کنند. سؤال وجواب یک روش عالی برای تحریک تفکر است و اگر به صورت ماهرانه مورد استفاده قرار گیرد، بسیار بهتر کار می‌کند.

معلمان می‌توانند به جای نشان دادن مفاهیم و راه حل‌های ساده برای دانش‌آموزان، از سوالاتی برای تحریک اکتشافات مشترک استفاده کنند. برای مثال «اگر زاویه را در اینجا افزایش دهیم چه اتفاقی می‌افتد؟» و غیره.

سوالات نه تنها برای معلمان کار می‌کنند بلکه می‌توانند در محیط‌های تجاری بسیار مفید باشند. به عنوان مثال، در شرکت‌ها، رهبران (رسمی یا غیررسمی) می توانند با سؤال وجواب و هدایت مردم برای فکر کردن، راه حل‌های تولید شده را ترغیب کنند. برای مثال «چه راه حل‌هایی می‌توانیم اینجا ببینیم؟» و «به نظر شما چه کاری باید انجام دهیم؟».

5. سوالاتی برای ایجاد مکالمه و همدلی

سوالات موجب ارتباطات همدلانه می‌شود. آن‌ها مکالمات را فعال و فعال‌تر می‌کنند، افراد را به مشارکت و به اشتراک گذاشتن بینش و نظرات دعوت می‌کنند. هنگامی که از آن‌ها به درستی استفاده می‌کنید، افراد احساس می‌کنند که به آن‌ها گوش فرا می‌دهید و به همین دلیل احتمالاً در گفتگوهای معنی‌دار و بسیار پربار درگیر خواهید شد.

اخیراً بسیاری از بحث‌ها، شبیه مونولوگ‌های همزمان هستند: به جای گوش دادن، هر شخص فقط منتظر نوبت خود برای صحبت است. سوالات ساده مانند «چگونه می‌توانم کمک کنم؟» یا «آیا پسر شما از آخرین باری که صحبت کردیم بهتر شد؟» ساده‌ترین راه برای نشان دادن این است که شما گوش می‌دهید و صادقانه به آنچه که با شما به اشتراک گذاشته می‌شود اهمیت می‌دهید.

6. سوالاتی برای تفکر انتقادی

سوال برای تفکر انتقادی

استفاده ماهرانه از پرسش، سنگ بنای تفکر انتقادی است. فقط با زیر سؤال بردن می‌توانید واقعاً خودتان فکر کنید، به جای اینکه کورکورانه هرچه را که به شما گفته می‌شود به عنوان کار درست یا تنها پاسخ قابل قبول بپذیرید.

وقتی گفته می‌شود «استفاده ماهرانه از سؤال وجواب»، به معنای لزوماً شیفتگی نیست: اغلب اوقات، به معنای بازیگر بودن و «مانند کودک فکر کردن» است. متفکران منتقد بزرگ از پرسیدن سؤالات به ظاهر ساده خجالت نمی‌کشند، این‌ها معمولاً مؤثرترین هستند.

به عنوان یک مجموعه اولیه از سوالات موثر برای استفاده، 5W را پیشنهاد می‌دهیم (چه چیزی، کجا، چه کسی، چه زمانی و چرا). برای مثال « کجا آن را دیدی؟»، «دلایل آن چیست؟».

7. سوالات مربوط به تنظیم اهداف و اقدام

یک راه عالی برای تعیین اهداف این است که از خود بپرسید «اگر … چه می‌شود؟». این سؤال به تنهایی توانایی هدایت تخیل شما را برای ایجاد دیدگاه دارد و سپس فرآیندهای فکری را یاری می‌کند تا به واقعیت تبدیل ‌شوند.

تکنیکی که برای اندیشیدن در مورد اهداف و همچنین نقش‌ها و زمینه‌های مسئولیت استفاده می‌شود تبدیل آن‌ها به سوال است.

به عنوان مثال، فرض کنید که «سلامتی» به عنوان یک منطقه عمومی برای شما مهم باشد. اکنون، یک راه برای پیگیری و ارزیابی پیشرفت در آن منطقه، این است که به طور کلی درباره این برچسب «سلامتی» فکر کنید که چه اقداماتی را می‌توانید انجام دهید. در مقابل آن با گزینه بسیار قوی‌تر تبدیل آن به یک سوال «چگونه می‌توانم امروز سلامتی خود را بهبود بخشم؟» رو به‌رو می‌شوید.

این روش فکر کردن به شما انگیزه انجام کار را می‌دهد. در واقع، آنقدر قوی است که اقدام نکردن در مقابل آن سخت است، قبول ندارید؟ همین امر در مورد اهداف و حتی پروژه‌های سطح پایین نیز صادق است: برای مثال هدف: «دریافت 10 مشتری جدید تا پایان هفته» سوال: «اکنون برای دستیابی به مشتری جدید چه کاری می‌توانم انجام دهم؟».

8. سوالاتی برای تأمل به خود

به عنوان ابزار قدرتمند، سوالات می‌توانند به شما کمک کنند زندگی خود را بررسی کنید و بهتر بتوانید با خود درونی‌تان ارتباط برقرار کنید. یک تمرین عالی ایجاد لیست 100تایی از سوال‌ها است، سؤالاتی که در حال حاضر بیشترین اهمیت را برای شما دارند (این موارد می‌تواند از «کجا کلیدهایم را رها کردم؟» تا «هدف زندگی من چیست؟» باشد).

سخن آخر

در این مقاله آموختید که …

۱. چرا سوال پرسیدن نسبت به توضیح دادن تأثیر بیشتری بر افراد می‌گذارد؟
۲. کاربرد سوالات چیست؟
۳. انواع سوالات و چگونگی کاربرد آن‌ها
۴. چه عاملی به افراد کمک می‌کند تا سوالات قدرتمند بپرسند؟
۵. از این پس چه کارهایی انجام خواهید داد تا پرسش را به جای پاسخ به روش زندگیتان تبدیل کنید؟

آیا شما از مهارت کلامی بالایی بهره‌مند هستید؟ آیا شما ذهن‌پرسش‌گری دارید؟ شما چگونه با سوال های خود دیگران را به چالش می‌کشید؟ لطفاً نظرات خود را با کاربران ایران مدیر به اشتراک بگذارید.

منبع:

leaderonomics

درباره‌ی تیم ایران مدیر

همچنین ببینید

موفقیت

9 گام کاربردی برای یافتن رمز موفقیت در زندگی

چگونه می‌توان موفقیت را تعریف کرد؟ روش‌های متعدد بسیاری وجود دارد که به وسیله آن …

یک نظر

  1. با سلام
    استاد علی زمان پور مقاله ای دارند با عنوان «معجزه پرسشگری؛ قدرت سئوال» که توصیه می کنم حتما بخونیدش. به نظرم بی نظیره و اتفاقا به همین مطالب با نگاهی دقیق تر و تحلیل تر پرداخته است.
    موفق باشید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *