مدیریت بهتر چگونه میتواند جای خود را به رهبری ناکارآمد بدهد؟ تحقیقات گوگل از اسرار پرده برمیدارد:
الن وارد دفتر کار خود میشود. چهارشانه و آماده برای یک روز بیاهمیت دیگر، پیش از اینکه صدای تیک تاک ساعت که مثل خرخر شیطان است باعث دلهرهاش شود؛ شیطانی که به زیبایی پرادا و به قیمت ورساچه است. چنین نیست که الن دیشب میتوانسته با گروهی از دوستانش وقت بگذراند و آن را خراب کرده یا قهوۀ داغ کمشکر با خامۀ ایرلندیاش را فراموش کرده از استارباکس بگیرد؛ فقط به شیوهای عمل کرده که رئیساش میخواست. اما او نمیخواست افسوس بخورد.
فارغ از اینکه الن چه کاری کرده و چه کاری نکرده است، کارهای او اغلب با نگاهی تمسخرآمیز، درخور کجخلقی دور از انتظار و نیاز به انجام مجدد روبهرو میشود. خب! شما قطعاً الن نیستید، البته شما هم یکی دیگر از قربانیان این شیطان هستید؛ مظهر آنچه میتوان رئیس سمی نامید! ایران مدیر در این مقاله را ههای شناخت مدیر سمی جایگزینی مدیریت بهتر را بررسی میکند.
اگر در محل کار احساس نارضایتی و ناامیدی میکنید، اگر به یک مدیریت بهتر فکر میکنید زمان آن رسیده که به یک تغییر فکر کنید. از این گذشته، محلهای کار سمی نیز میتوانند پیامدهای منفی بر سلامتی شما داشته باشند؛ استرس اضافی در یک دفتر ناکارآمد میتواند به افسردگی، خستگی و فرسودگی شغلی منجر شود. و این فقط در مورد رئیس شما نیست، امروزه مطالعات روانشناسانه نشان میدهد که 60 تا 75 درصد برای رهبری، مناسب ارزیابی میشوند.
گوگل مطالعهای جامع دربارة رفتار مدیریت انجام داده است؛ این مطالعه شامل همه چیز میشود، از ارزیابی عملکرد گرفته تا نظرسنجی کارکنان، و از منابع چندگانه برای برجستهکردن تفاوتهای میان بالاترین و پایینترین مدیران ارزیابیشده استفاده کرده است.
یک سال تمام طول کشید تا محققان در آزمایشگاه نوآوری مردمی گوگل این مطالعه را انجام دادند و یافتههای آن را خلاصه کردند و با کارمندان خود به اشتراک گذاشتند. در این مقاله، این یافتهها را در قالب هفت نشانه بیان میکنیم که باید در روبهرویی با آنها زنگ خطر را به صدا درآوریم:
1. مدیر سمی خودمدیریت میکند و کار شما را دو برابر میکند
بین عملکرد رفتار مدیریتی یک رئیس سمی در مقایسه با یک مدیریت بهتر و شایسته تفاوتهای زیادی وجود دارد. رؤسای خوب همیشه کارمندان را توانمند میکنند. مدیران سمی تمایل دارند کارمندان را خردمدیریت کنند و همیشه کارشان را دوبار بررسی میکنند. ممکن است فکر کنید که هیچ مشکلی در این مورد وجود ندارد، متأسفانه اینجاست که افراد به خطا میافتند.
کارفرمایان سمی خردمدیریت را به جایی میبرند که کارمندان کلافه میشوند و به دنبال فرار میگردند. هنگامی که یک مدیر در کارهایی که وظیفه کارمندان نیست، به آنها فشار میآورد، کار هریک از آنها با جو بدبینی همیشگی چک میشود، اینگونه به کارمندان هشدار میدهد که به آنها اعتماد ندارد و ارزشی برایشان قائل نیست.
درواقع مافوق آنها هیچ ایمانی به مهارت و تواناییهایشان ندارد که منجر به نارضایتی شدید میشود. از این گذشته، طبق نظرسنجی مؤسسه گالوپ در سال 2015، بیش از نیمی از شرکتکنندگان، یک مدیر بد را دلیل اصلی خود برای ترک کار عنوان کردند.
2. مدیر سمی زیر کولر مینشیند و به دیگران دستور میدهد
«اگر کارهای شما دیگران را ترغیب میکند که بیشتر رؤیاپردازی کنند، بیشتر بیاموزید، بیشتر انجام دهید و بیشتر شوید، شما یک رهبر هستید» (کویینسی آدامز).
آیا رئیس شما همیشه پشت میز خود پنهان است و دیگران را به انجام کارهای خود مجبور میکند؟ کارفرمایان سمی با غرور بیش از حدشان شناخته میشوند که این ویژگی موجب میشود کارمندانشان را زیردست خود بگیرند و خود را بالاتر از آنها بدانند. آیا در یک مدیریت بهتر رییس اینگونه است؟ این افراد گرایشهای ضداجتماعی دارند و با تیم خود ارتباط برقرار نمیکنند.
این مسئله شکافی ارتباطی ایجاد میکند و موجب میشود کارمندان در تمام مدت در حالت گیجی بمانند؛ چراکه این رؤسا یعنی «مردان چند کلمهای» قادر به ابلاغ پیام خود نیستند. این به نوبۀ خود منجر به اشتباهات بیشتری میشود که اوضاع را حتی پیچیدهتر میکند. اگر رئیسان بیشتر اوقات با تیم خود ارتباط برقرار کنند یا از یک نرمافزار مدیریت بهتر برای این منظور استفاده کنند، این چرخۀ سرسخت به آسانی مهار میشود.
3. مدیر سمی زمانی که نوبت به مدیریت بهتر و مربیگری کارکنان میرسد، تقلا میکند
بر اساس مطالعۀ گوگل، کارمندان به مدیرانی امتیاز میدهند که مهارتهای مربیگری بسیار بالاتری دارند؛ یعنی مهارت مدیران برای آنان مهم است. متأسفانه رئیسان سمی در این بخش از وضعیت خوبی بهرهمند نیستند. کافی است از هر رئیس سمیای بخواهید که فضای مربیگری را برای شما فراهم کند، میتوانید ببینید که چطور برخوردش تغییر میکند.
آنها وقتی مربیگری میکنند و کارمندان را آموزش میدهند، ناامید میشوند. حتی در برگزاری یک جلسۀ مربیگری میتوانید عدم تمایل آنها را احساس کنید. در نتیجه این جلسات فقط اتلاف وقت و منابع هستند و هرگز به اهداف وعده دادهشده نمیرسید.
4. مدیر سمی به مسیر شغلی کارکنانش و رشد آن توجهی نمیکند
یکی دیگر از ویژگیهای رایج که شامل همۀ رؤسای سمی میشود، این است که آنها معتقدند که رشد شغلی دغدغۀ شخصی هریک از کارمندان است و آنها مسئول این مورد نیستند. در واقع، باید برعکس باشد. آنچه اکثر رئیسان سمی در تحقق آن ناکام هستند این است که سرمایهگذاری در رشد شغلی و پیشرفت شخصی کارمندان میتواند راهی طولانی را برای تقویت وفاداری و اعتماد به نفس طی کند و رضایت کارمندان را افزایش دهد.
وقتی کارمندان از شغل خود راضی هستند، میزان حفظ کارمندان به شدت افزایش پیدا میکند. هیچ شرکتی نمیخواهد کارمندان خود را از دست دهد، کارمندانی که میزان قابل توجهی برای استخدام و آموزش آنها هزینه کرده است. باید گفت در یک مدیریت بهتر اینگونه رفتار میشود. فرصتهای شغلی برای کارمندان خود فراهم کنید و ببینید که مدتی طولانی در کنار شما هستند.
5. مدیر سمی به جهات گوناگون حرکت میکند
«رهبری، ظرفیت تبدیل دید به واقعیت است.» (وارن بنیس)
چطور میتوانید انتظار داشته باشید که یک شخص تصمیم درستی بگیرد در حالی که به نظر میرسد خود مستأصل است و در جهات گوناگون حرکت میکند و از مدیریت بهتر اطلاعی ندارد؟ متأسفانه همانطور که توسط مطالعۀ گوگل نشان داده شده است، این اتفاقی است که در مورد رئیسان سمی رخ میدهد. در عوض یک رهبر خوب همیشه با یک چشمانداز و استراتژی، رهبری میکند که به این شکل میتواند تیم خود را فقط در یک جهت هدایت کند؛ جهت درست! مهمتر این است که دانستن اهداف خود از ابتدا، خطرات را کاهش داده و شانس موفقیت شما را افزایش میدهد.
6. مدیر سمی از کارکنان خویش مواظبت نمیکند
اکثر رئیسان به کارمندان خود اهمیتی نمیدهند و آنها را به عنوان اشخاص به راحتی قابل تعویض میدانند. تنها چیزی که آنها را نگران میکند این است که آیا آنها وظایف خود را به درستی انجام میدهند یا نه. این نگرش به مدیران برچسب رؤسای سمی میزند.
اگر میخواهید کارمندانتان به شما احترام بگذارند و اعتماد کنند، باید از آنها مراقبت کنید. رهبران در مدیریت بهتر با کارمندانشان همدلی میکنند، به مشکلات آنها گوش میدهند و تمام تلاش خود را برای کمک به آنها میکنند. وقتی کارمندان احساس ارزشمندی میکنند، آنها هم با تقویت بهرهوری جبران میکنند.
7. مدیر سمی به دیگران تکیه نمیکند، حتی زمانی که فاقد آن مهارت باشد
رؤسای سمی حتی وقتی بسیار نادان باشند، خود را مانند همۀ افراد میدانند. رفتار آنها مانع از درخواست کمک میشود و به کسی اجازه بیان نظر خود را نمیدهند حتی اگر یک کارمند درک بهتری از یک موضوع داشته باشد، ترجیح میدهند اشتباه کنند و اعتراف نمیکنند که کمتر میدانند و نظر متخصص خود را نمیخواهند. آنها دوست ندارند به دیگران وابسته باشند.
آنها میخواهند ریاستشان باقی بماند و هرکاری برای آن میکنند. از طرف دیگر، مدیران موفق نقاط ضعف و قوت خود را میدانند و هرگز از درخواست کمک از کارمندان و مشارکت آنها در کلیۀ تصمیمات مهم شرکت خودداری نمیکنند.
سخن آخر
طبق تحقیق گالوپ، 82 درصد از شرکتها هنگام انتخاب مدیر، تصمیم اشتباه میگیرند. هشداردهنده است، نه؟ بنابراین هر کسی برای مدیریت و رهبری سازمان شما مناسب نیست. و هر کسی شخصیت مناسب را برای جایگیری در این نقشها ندارد. برای رسیدن به موفقیت، مشاغل باید شخص مناسبی را برای رهبری انتخاب کنند.
آیا رئیس شما نیز هر یک از نشانههای هشداردهندة فوق را از خود بروز میدهد؟ لطفاً نظرات خود را با کاربران ایران مدیر به اشتراک بگذارید.
منبع:
Blog.taskque