اشتراک محتوا برای ما که پژوهش عمیقی قبل از خرید اجناس «بزرگ» مانند تلفنهای همراه و لپتاپ انجام میدهیم، بسیار اهمیت دارد. با صبوری بین مقالات و خلاصههای آنلاین جستوجو میکنیم تا به درک بهتری از فوتوفن انتخابمان قبل از تصمیمگیری برسیم. ما بیشتر قابلیت تجزیهوتحلیل اینکه چه چیزی ارزش پول ما را دارد، را در نظر میگیریم، اما اغلب اوقات در مشخصکردن اینکه چه چیزی ارزش زمان ما را دارد، موفق نیستیم.
بیشتر ما هنگامیکه از کالاهای مادی صحبت میشود، مصرفکنندههای انتقادی هستیم.
متأسفانه، در حال حاضر همه با دسترسی به اینترنت میتوانند نظرات خود را منتشر کنند و افراد برای اشتراک محتوا به صورت دقیق و بیطرفانه احساس تعهد نمیکنند.
پستهای رسانههای اجتماعی معمولاً واکنشی هستند و نظرات شخصی بر واقعیات ارجحیت دارند. امکان انتشار چنین پستهایی در مقایسه با خروجیهای رسانههای سنتی فرصت بیشتری برای پخش اطلاعات نادرست ایجاد میکند؛ بنابراین، مسئولیت بر دوش ما، یعنی مصرفکنندگان، است که بادقت اطلاعاتی را بررسی کنیم که میخواهیم ارائه دهیم، قبل از اینکه تصمیم بگیریم با آن چه کنیم.
در این مقاله ایران مدیر چهار پرسش وجود دارد که باید قبل از اینکه دکمه «به اشتراک گذاشتن» یا «بازتوئیت» را در رسانه های اجتماعی بزنیم، در نظر بگیریم.
1. منبع ادعا چه اندازه معتبر است؟
هر محقق خوبی به شما میگوید که همیشه مطمئن شوید که منبع اشتراک محتوا معتبر باشد.
اگر در تعیین اعتبار یک منبع مشکل دارید، در سایر وبسایتهای معتبر آنها را بررسی کنید و اطلاعات ارائهشده را مقایسه کنید.
در مورد این مسئله بخوانید و درست مانند زمانی که در جستوجوی یک لپتاپ جدید هستید- فعالانه بهدنبال نقدهای منفی باشید.
درک کامل نکات منفی انتخابتان مهم است تا بتوانید تصمیم بگیرید که آیا این نقاط ضعف معامله را به هم میزند یا میتوانید با این موضوع کنار بیایید؛ زیرا نقاط قوت بسیار بیشتر از نقاط ضعف آن است.
اگر لپتاپ را بر اساس اطلاعات در یک سایت نمیخرید، نباید در باورکردن اطلاعات درجشده در یک پست آنلاین هم عجله کنید.
2. آیا این اشتراک محتوا تصویری کلی است یا شما فقط یک عکس فوری از آن را میبینید؟
یک محقق خوب به شما میگوید که قبل از اشتراک محتوا ، آن را بهطور کامل بخوانید.
خطر مبنا قراردادن یک بخش کوچک برای عقایدتان این است که نکات برجستهای را منتشر میکنید که فرد میخواهد شما ببینید؛ این ممکن است یک ارائه دقیق از کل داستان نباشد.
همچنین با خلاصهها هم باید بااحتیاط برخورد کرد؛ زیرا آنها تفسیر فرد از محتوای اصلی است.
به یاد داشته باشید که محتوای اصلی را بخوانید تا بتوانید اعتبار محتوا را بسنجید.
اگر برای بررسی منابع متعدد وقت ندارید، این کمترین کاری است که شما میتوانید انجام دهید.
اطلاعات از منابع ثانویه (فرعی) ممکن است پر از عقاید دیگران باشد؛ بنابراین، مطلب خود را تنها بر اساس ادعاهای دیگران قرار ندهید.
3. آیا پشت این ادعا انگیزههای پنهانی وجود دارد؟
ممکن است بسیار بدبینانه به نظر برسد، اما سؤال درباره انگیزههای فرد ادعاکننده عاقلانه است؛ بهویژه اگر کاملاً دور از ذهن باشد.
از خودتان بپرسید: «آیا این فرد از ساختن چنین ادعایی ( اشتراک محتوا ) چیزی بهدست میآورد؟»
برای مثال، اندرو واکفیلد و همکاران در سال 1998 مقالهای علمی را منتشر کردند و در آن گفتند که اوتیسم بهشدت با واکسیناسیون سرخک، اوریون و سرخچه در ارتباط است. این دادهها جعلی بودند و آنها این کار را بهخاطر منافع مالی انجام داده بودند. اگرچه ادعای این تحقیق پس گرفته و بهطور عمومی بیاعتبار شد، اما هنوز هم اثرات مضر آن در جهان دیده میشود.
بعضی از پدر و مادرها همچنان از واکسیناسیون فرزندانشان بهخاطر ترس از عوارض جانبی امتناع میکنند. طی این سالها این اتفاق به شیوع سرخک در اروپا منجر شده است. پیامدهای دور از دسترس اطلاعات غلط اینگونه است.
حتی اگر فرد برنامه پنهانی نداشته باشد، ادعاهای او همچنان از باورهای شخصیاش گرفته میشود که بهاحتمال زیاد جانبدارانه است.
4. آیا اعتقادات شخصی شما بر واکنش شما بر این ادعا تأثیر دارد؟
بهطور طبیعی ما بر اطلاعاتی تمرکز میکنیم که باورهای فعلی ما را تأیید میکنند و اطلاعاتی را فیلتر میکنیم که ضد اعتقادات ما باشند. این بهعنوان جانبداری تأیید شناخته میشود.
اگر با این ادعا موافق هستید، از خودتان این سؤال را بپرسید: «آیا من این اطلاعات را تصدیق میکنم چون با باورهای من مطابقت دارد، یا من آن را تأیید میکنم زیرا درست است؟»
اگر با آن مخالف هستید، از خودتان بپرسید که به دلیل وجود ایراد در منطق است یا این نکات شما را وادار میکند با نقصهای باورتان روبهرو شوید.
سخن آخر
همه اطلاعاتی که بهصورت آنلاین دریافت میکنید، درست نیستند؛ بهویژه در این عصر که رسانههای اجتماعی و وبسایتها با مقالههای دام کلیکی رونق مییابند و به برتری میرسند.
هر روز طوری رفتار کنید که انگار روز دروغ آوریل است که در آن به هر چیزی که میبینید و میشنوید، مشکوک هستید. پرسیدن این سؤالات نهتنها شما را یک خواننده مطلع میکند، بلکه به شما کمک خواهد کرد که استدلالهای قویتری بسازید.
زمانی که میتوانید «چرا» را بیان کنید و از مسئلهای بدون استفاده از عبارتی چون «من از آن حمایت میکنم، فقط بهخاطر اینکه این کار را میکنم»، حمایت میکنید، دفاعیه شما با دلیل و مدرک خواهد بود.
درعوض روآوردن به نامگذاری، میتوانید در طرف مخالف یک بحث روشنفکری شرکت کنید. البته، از کلمات من برای آن بهکار نبرید. خودتان بروید در مورد اینکه چگونه میتوانید به یک مصرفکننده انتقادی اطلاعات تبدیل شوید، تحقیق کنید.
منبع: