بحران در سازمان قابلکنترل نیست و فقط توسط افرادی که برای آن برنامهریزی میکنند مدیریت میشود.
حتی اگر شما یک معتاد به آدرنالین باشید که دوست دارید از صخرههای بلند بپرید، بهسرعت در رودخانه خروشان قایقسواری کنید یا با درندگان رأس هرم شنا کنید، اما مطمئناً عاشق ریسک و پیچیدگی نیستید. حتی اگر شما عاشق هیجان باشید، این عدم قطعیت و استرس را در سازمانتان بهعنوان رهبر یا بهعنوان یک عضو نمیخواهید.
با این حال، دردسر به سراغ ما میآید، مهم نیست چقدر از آن دوری میکنیم. به همین دلیل واجب است که رهبران و دستیاران آنها در تجارت و سازمانها، یک برنامه مدیریت بحران در سازمان داشته باشند. بحران فقط برای تجارتهای ضعیف پیش نمیآید. در حقیقت غالباً برای شرکتهای بزرگی که در خط مقدم هستند پیش میآید که باید برای آن آماده باشند.
در زمانی تحولات بهسرعت اتفاق میافتند و رسانه های اجتماعی دائماً بر کسبوکارها و نحوه اداره آنها اثر میگذارند، بحران در سازمان را باید بهعنوان یک پله برای پیشرفت در نظر گرفت آن هم در جایی که سیستم قدیمی دیگر نمیتواند پایدار باشد.
متخصصان اظهار داشتهاند که بحران در سازمان اجتنابناپذیر است. بحران به شرکت میگوید که «زمان آن است که در استراتژیها و روشهایمان تجدیدنظر کنیم.»
اریکا جیمز، مربی و کارشناس مدیریت بحران، 5 شایستگی لازم برای یک رهبر را بیان کرده که ساختاردهی مجدد سازمانی را در طول بحران و پس از آن تسهیل میکند:
– ایجاد محیط کسبوکار قابلاعتماد
– اصلاح ذهنیت سازمان
– شناسایی نقاط ضعف آشکار و مبهم سازمان
– تصمیمگیری عاقلانه و سریع و همچنین انجام اقدامات شجاعانه
– یادگیری از بحران برای عملی کردن تغییرات
جیمز مانند بسیاری از کارشناسان مدیریت بحران کسب و کار، فرصتهای فراوانی را در برنامهریزی و مدیریت بحران در سازمان میبیند. او معتقد است که بحران، کیفیت رهبری و شایستگی های اصلی سازمان را در معرض آزمایش قرار میدهد.
بحران ذهن
رهبرانی که هدفشان پیروزی است باید دارای ذهنیتی پویا باشند. غالباً ما صحبتهای کارآفرینان درباره ذهنیت ریسکپذیر و کارآفرینشان را میشنویم. کارآفرینان و رهبران علاوه بر ذهنیت ریسکپذیر و کارآفرین، یک ذهنیت مدیریت بحران هم دارند. این یک ذهنیت با حداکثر قدرت عیبیابی و حل مسئله است.
به منظور فهم بهتر آنچه این ذهنیت در برمیگیرد، ما در ابتدا باید بحران را به سه مرحله تقسیم کنیم: قبل، حین و بعد.
پیش از بحران در سازمان ، نگاه کنید، فکر کنید و برنامهریزی کنید
درک و اندازهگیری سطح خطرپذیری سازمان شما و پیشبینی بحرانهای بالقوه میتواند اولین قدم برای آمادهکردن سازمان شما برای زمانهای سخت باشد. از این طریق، احتمال مواجه با بحران را کمتر کنید.
این همچنین زمانی برای توسعه اعتماد و منابع انسانی اثربخش است. بودن رهبری مناسب و توانمندسازی مناسب افراد، حیاتی است. همچنین آگاهی از روندهای بازار و آنچه در داخل و خارج از شرکت شما میگذرد، بسیار مهم است.
در حین بحران: ارتباطات را برقرار سازید
«بسیار ساده است، برنامه مدیریت بحران سازمان شما بدون یک استراتژی دیجیتال جامع، ناقص است.» جین جردن مایر، 4 مرحله از مدیریت بحران بسیار مؤثر را بیان میکند: نحوه مدیریت رسانهها در عصر دیجیتال طبیعی است که در دوران بحران، سردرگمی و ترس وجود داشته باشد. در نتیجه، شایعات و گمانهزنیهای دروغین، هم در شرکت و هم در خارج از شرکت، به بقیه جهان میرسد. ذینفعان، مصرفکنندگان و کارمندان به شما نیاز دارند که نه تنها شفاف باشید، بلکه در انجام وظایف خود در حین این مدت مطمئن و صریح باشید. در موقع بحران شما به حضوری مؤثر در رسانههای اجتماعی نیاز دارید تا بحران را بهتر مدیریت کنید.
بعد از بحران: روزنه امید را پیدا و منعکس کنید
هنگامیکه شما از بحران بیرون آمدید، زمان آن رسیده که دربارهاش صحبت کنید و بپرسید، «چه چیزی را میتوانستیم بهتر انجام دهیم؟» «چه کاری را باید بهتر انجام میدادیم؟» و «چه چیزی را باید تغییر میدادیم؟»
بحران تمام شده و مهم است که یک رویکرد سازنده برای انعکاس امید و بهبود سیستمها و فرآیندهای خود داشته باشید.
شروع به ساختن روحیه و قاپیدن فرصتهای جدید کنید. بحران بر شرکتها اثر گذاشته و باعث موفقیت یا شکست آنها میشود، اما در هر صورت، تغییرات را تسریع میکند.
تمام برنامهریزیها و آمادهسازیهای شما در بحران درگیر میشوند و در صورتی که موفق از آن بیرون بیایید دروس جدیدی میآموزید.
بهطور خلاصه، بحران در سازمان قابلکنترل نیست و فقط توسط افرادی که برای آن برنامهریزی میکنند مدیریت میشود.
شما چگونه بحرانهای سازمانتان را پیشبینی و کنترل میکنید؟ آیا راهحل جدیدی برای مقابله با بحرانهای سازمانی دارید؟ لطفا نظرات خود را با ما و کاربران ایران مدیر به اشتراک بگذارید.
منبع: