رهبری اخلاقی چقدر مهم است؟ آیا واقعاً باید باور کنیم که صداقت با میزان موفقیت رابطه مستقیم دارد؟ شما بارها و بارها در طول ماه یا سال خبرهای گوناگونی درباره مسائل مربوط به رفتارهای غیراخلاقی را میشنوید. مثلاً در سال 2015، کمیته ضد فساد مالزی (MACC) تحقیقات در مورد شکایات مربوط به فساد اداری در وزارت آب ایالت صباح را آغاز کرد.
این تحقیقات فاش کرد که تقریباً 60% از صندوق اختصاص دادهشده برای توسعۀ تصفیۀ آب پاک برای افراد محلی در روستاهای دورافتاده، توسط مقامات این کشور اختلاس شده است.
بانک ولز فارگو نیز مورد اتهام کلاهبرداری برای افتتاح حسابهای غیرمجاز و بدون اطلاع مشتریان قرار گرفت؛ و دهها و صدها خبر درزمینه اختلاس و کلاهبرداری و …
یک نکته مشترک که این وقایع را به هم پیوند میدهد، عدم صداقت و رهبری اخلاقی در سازمانها و افراد است. شنیدن این نکته ناراحتکننده است که حتی با افزایش روند جهانیشدن، سوءاستفاده از قدرت در سازمانها همچنان ادامه دارد.
به نظر میرسد هنوز هم شرکتها در مورد اهمیت یکپارچگی سازمانی و صداقت در کسبوکار درکی ندارد. یعنی نمی دانند اخلاق درون سازمانی و برون سازمانی چیست و شامل چه موضوعاتی است. ایران مدیر در این مقاله ضرورت وجود رهبری اخلاقی و صداقت سازمانی را بررسی میکند.
محققان معتقدند که صداقت و رویکرد رهبری اخلاقی در کسبوکار، سنگ بنای موفقیت پایدار هر شرکت است. بهگونهای که بدون این عامل شاید موفقیتهای مقطعی حاصل شود اما هرگز موفقیت قطعی به دست نخواهد آمد. یكی از راههایی كه شركتها میتوانند از انجام كار درست اطمینان حاصل كنند، رهبری اخلاقی مبتنی بر ارزشهاست.
هنگامی رهبران با یکپارچگی عمل میکنند و فرایندها و سیاستها را با رعایت اخلاق و ارزشهای خوب پیادهسازی میکنند که یک فرهنگِ شرکتی ایجاد کنند که «تمامیت سازمانی» بخشی از دی ان ای اصلی شرکت باشد.
با افزایش روزافزونِ بدون مرز شدن جهان و دسترسی بیشتر به فناوریها، مسئولیتپذیری عظیمی برای شرکتها، چه بزرگ و چه کوچک، برای حفظ سطح بالایی از صداقت و اخلاق پدید میآید؛ یعنی دسترسی همگان به اطلاعات لزوم این هدفگذاری و رویکرد مدیریتی را دوچندان میکند.
در اینجا سه دلیل مهم بودن صداقت و رهبری اخلاقی در شرکتها ذکرشده است:
1. کسبوکارهای همراه با رهبری اخلاقی سود ایجاد میکنند
بسیاری از رهبران مشاغل معتقدند تنها راهی که آنها میتوانند سهم بازار را افزایش دهند، رقیبان خارج از رقابت هستند و بهواسطۀ بیرحم بودن هنگام انجام کار میتوانند به صدر برسند.
این ذهنیت همراه با خودخواهی و بیرحمی، فولکس واگن را به دردسر انداخت. طبق گفتۀ شرکت Fast، رهبری مارتین وینتركورن، مدیرعامل سابق فولكس واگن، میتوانست كارمندان را به تقلب سوق دهد و این نقش رهبر را در ایجاد بی انظباطی در مبان کارمندان گوشزد می کند.
یک مطالعه جدید در مورد کسبوکارهای اخلاقی فاش کرد که رفتارهای نادرست در شرکتها میتواند به پدیدۀ موسوم به «جهش اخلاقی» منجر شود؛ جایی که مدیران درواقع یک پروندۀ اقتصادی برای توجیه شیوههای غیراخلاقی کسبوکار ایجاد میکنند.
سرمایهداری هوشیارانه
چنانکه توسط محققان کسبوکار در موضوع کاپیتالیسم آگاهانه بیانشده است، کسبوکارها وقتی درست عمل میکنند، شکوفا میشوند؛ این نشاندهنده این عقیده است که وقتی کسبوکار یکپارچه و اخلاقی عمل کند و مراقبت مشتریان و ذینفعان خود باشد، منافع و سود شرکتها چند برابر میشود. البته این موضوع درست است؛ زیرا صداقت حاشیه امن کسب و کارهاست. در این صورت رهبران با چالشهای بسیار کمتری روبهرو هستند.
شرکتهای کاپیتالیست آگاه از 10.5% بازار خود فراتر رفته و با انجام کار درست حتی 300% از بسیاری شرکتهای بزرگ یعنی شرکتهای دارای عملکردهای مالی برجسته پیشی میگیرند!
بهطور خلاصه، وقتی شرکتها راهی برای همگرایی اخلاق و سود پیدا میکنند، همه رونق میگیرند؛ ذینفعان، مشتریان، کارمندان و جوامع. این بهوضوح نشان میدهد که رهبری اخلاقی و سود الزاماً در تقابل باهم نیستند.
2. سنگربندی در مقابل ریسک قانونی و انطباقی
این یک دلیل بارز است. شرکتها هنگام انجام کار، اخلاق و صداقت را یکپارچه میکنند؛ زیرا این امر بهعنوان مکانیسم پیشگیرانه برای اقدامات قانونیِ احتمالی عمل میکند.
تحقیقات نشان میدهد تنها راهی که شرکتها میتوانند از بروز خطرات قانونی رویههای غیراخلاقی جلوگیری کنند، اتخاذ رویکرد جامع رهبری اخلاقی سازمانی و یکپارچگی است. فقط اتکا به سازگاری تیمی شرکت برای مراقبت از مدیریت سازمان کافی نیست. همچنین شرکتها باید چارچوب آگاهی اخلاقی ایجاد کنند که شامل اصول، فرایندها، ارزشهای اصلی و فرهنگ مبتنی بر اخلاق و یکپارچگی کاملاً تعریفشده باشد.
برنامه آگاهانه پاسخگویی و پذیرش منظم، میتواند به شرکتها کمک کند تا عواقب غیرقابلپیشبینی اعمال غیراخلاقی را دور بزنند. با توجه به اینکه فضای قانونی بهطور فزایندهای رقابتی میشود، تقاضای بالاتری برای چارچوب اخلاقی ضد خطر و اثبات کامل آن وجود دارد.
3. سطح جذب بالای کارکنان در سایه رهبری اخلاقی
هنگامیکه شرکتی اخلاق و صداقت را در اولویت قرار میدهد، این کار تأثیر مستقیمی بر سطح بهرهوری کارکنان و رفاه افراد دارد.
کارمندانی که اخیراً از ولز فارگو بیرون آمده بودند، وحشت کار در بانک را شرح دادهاند. آنها برای دستیابی به اهداف فروش و تعداد حسابهای جدید با فشارهای گستردهای روبهرو بودند که تأثیر زیادی بر سلامت روانی آنها داشت و بسیاری از آنها را به افسردگی، اضطراب و اقدام به خودکشی مبتلا کرد.
ایجاد محیط کسبوکار مساعد که در آن به کارمندان همۀ ردهها احترام بگذارند و افراد هنگام انجام مشاغل به بالاترین معیارهای اخلاقی ممکن پایبند باشند، بر نحوۀ تعامل کارمندان با مشتریان و یکدیگر تأثیر میگذارد. هنگامیکه رهبران بدون توجه به موقعیت شغلی، رفتاری عادلانه با همه کارمندان داشته باشند، فرهنگ شایستهسالاری و رفتار منصفانه را در شرکت پرورش میدهند.
سخن آخر
بدون تردید امروزه کسبوکارها بازیگران کلیدی در اقتصاد هستند، اما هنگامیکه کسبوکارها غیراخلاقی عمل میکنند، اثر ادامهدار آن میتواند تأثیر عمدهای در سطح منطقهای و جهانی جوامع داشته باشد.
به قول عمو بن، عموی پیتر پارکر در مرد عنکبوتی: «قدرت بیشتر، مسئولیت بیشتر به همراه دارد».
رهبران عضو سازمان، باید اطمینان حاصل كنند كه اعمال، سیاستها و افراد، هماهنگ با چارچوب اخلاقی كلی سازمان هستند. همانطور که گفته شد، همه باید به بهترین وجه ممکن از صداقت سازمانی حمایت کنند؛ یعنی کارکنان باید به این باور برسند که موفقیت تنها از مسیر رهبری اخلاقی به دست میآید رفتارهای غیراخلاقی، درراه رسیدن به هدف موانعی جدی پدید میآورند. آیا شما با این تفکر موافقید و یافتههایی در این زمینهدارید؟ لطفاً تجربههای خود را با کاربران ایران مدیر به اشتراک بگذارید.
منبع: