بازاریابی زنان یکی از روشهای بازاریابی است که این روزها شرکتها و کسبوکارها مانور بسیاری بر آن میدهند. بازاریابی رویدادی بر روی افراد و موقعیتهای خاص آنها تمرکز میکند تا از این طریق تأثیر مثبت و ماندگار بر ذهن و قلب مشتریان بگذارد.
در اکثر رویدادها، از ولنتاین گرفته تا روز مادر، زنان نقش مهم و تأثیرگذاری دارند، گویا بازاریابی زنان و بازاریابی برای زنان به تنها هدف شرکتها و کسبوکارها تبدیل شده است.
در هر شبکهی اجتماعی که فعال هستید، خواه اینستاگرام باشد یا تلگرام، لینکدین یا توییتر، احتمالاً یک چیز را به خوبی متوجه شدهاید؛ تأکیدی بسیار زیاد و تا حدودی غیرطبیعی بر زنان و حقوق آنها وجود دارد.
تقریباً در هر ماه به مناسبتی در شبکههای اجتماعی همراه با سروصدای بسیار، به تجلیل مقام زنان، در جایگاه مادر، دختر، همسر، معشوقه و جوان! میپردازند و مردان همچنان دلخوش به جوراب نانو هستند!
ترویج و رواج اندیشههای فمنیستی که گاهی اوقات بسیار رادیکال و تندرو و گاهی اوقات همراه با برداشتهای سطحی، چیزی است که به یک ترند اساسی تبدیل شده است.
ورای حقوق زنان و اقلیتها (که حتماً باید رعایت شوند و در آن بحثی نیست)، این همه تأکید و اصرار دارای دلایل دیگری به جز موضوع موردحمایت میباشد.
در این مقاله ایران مدیر با نگرشی مدیریتی به تحلیل بازاریابی زنان و یکی از دلایل آن میپردازد.
مردسالاری یا زن سالاری؟ مسئله این است.
بنا بر مطالعات هافستد در مورد فرهنگ و اختلافات فرهنگی، فرهنگهایی که بعد مردسالاری در آنها کمتر است، فرهنگهایی انسانیتر و مهربانتر هستند و در مقابل در فرهنگهایی با میزان بالای شاخص مردسالاری، قدرتطلبی، رقابتجویی و جسارت به شدت افزایش مییابد.
هافستد که مطالعهی بسیار گستردهای در مورد فرهنگ انجام داده است بیان میکند که بعد بالای زنسالاری در جوامع منجر به آثاری همچون «رابطه خوب با مدیر»، «بهبود شرایط زندگی» و «امنیت شغلی» میگردد، اما به نظر میرسد گفتمان حاکم در شبکههای اجتماعی آنقدرها مهربان نیست).
دنیا را بدون حضور زنان تصور کنید؛ دنیایی غمگین و خشن! معمولاً زنان پیامآور مهربانی، صلح و شادی هستند و همواره در طول تاریخ، این زنان بودهاند که مردان را به سوی خود جذب میکردند و عکس آن کمتر صدق میکند.
بر مبنای همین ویژگیها، زنان و محل حضور آنان جذبکنندهی مردان خواهد بود. یک لحظه اینستاگرام را بدون حضور زنان در نظر بگیرید؟ قبرستانی است متروک و سوتوکور.
کافی است تعداد لایکها و کامنتهایی که در زیر پستها و مطالب خانمها درج میشود را با آقایان مقایسه کنید! این وضعیت تنها به اینستاگرام ختم نمیشود و در شبکهی به ظاهر نخبهگرای توییتر هم وضع به همین منوال است.
با توجه به این مطالب، لاجرم باید نتیجه گرفت که:
حضور خانمها در هر محیطی جذاب است و این حضور باعث جذب مردان و سایر خانمها میگردد. مردانی که پول و قدرت خرید دارند و یا باید داشته باشند.
مرد، انسان یا کیف پول متحرک
معمولاً اولین چیزهایی که بعد از هر آشنایی از مردان پرسیده میشود شغل و احتمالاً میزان درآمد آنهاست.
فارغ از اینکه در شبکههای اجتماعی ارزش زیادی برای اشتغال زنان وجود دارد، اما برخلاف مردان، خانمها بدون شغل سرزنش نمیشوند، خانمها بدون سربازی سرزنش نمیشوند و اصولاً فرصت اشتباه کردن در زندگی برای مردان در جامعهی ایران، اندک است.
بهعنوان یک صاحب کسبوکار که باید به دنبال مشتریان پرمصرف و وفادار برای پیشبرد اهداف کسبوکار خود باشیم، برای یک لحظه هدایای روز مرد و روز زن و مبالغ این هدایا را با هم مقایسه کنید: بازار هدف خود را جوراب مردانه قرار میدهید یا انبوه کالاها و خدماتی که میتوان به عنوان هدیه به خانمها داد؟! به سراغ بازاریابی زنان می روید یا بازاریابی مردان؟ و در نهایت در پیام های تبلیغاتی خود بر اهمیت مردان تاکید می کنید یا زنان؟!
مردان و خریدهای آنان در مقابل زنان و خریدهایی که انجام میدهند (بهشخصه یا از طریق کیف پول متحرک) قابلمقایسه نیست. ممکن است عمل خرید را مردان انجام دهند اما این خانمها هستند که بر انگیزه خرید و نوع خرید تأثیرگذار هستند (نوع یخچال یا مبلمان را خانمها تعیین میکنند یا آقایان؟!)
بنابراین:
خانمها نقش تأثیرگذاری بر فرایندهای خرید ایفا میکنند و بهتر است همواره طرف آنها باشید.
بازاریابی زنان در عمل
شبکههای اجتماعی بر نقش خانمها و منزلت آنها تأکید میکنند، خانمها به شبکههای اجتماعی جذب میشوند و با خود انبوهی از خریدهای بالقوه را به همراه میآورند. مردان، برای همرنگ شدن با جریانات حاکم بر شبکههای اجتماعی ناگزیر از خرید کردن خواهند بود.
جالب اینجاست که خود مردان برای جذب کردن خانمها در شبکههای اجتماعی، مروج تفکرات شرح داده شده در بالا میشوند که درواقع آب به آسیاب این چرخهی باطل ریختن است.
سود صاحبان کالا و خدمات، کوبیدن بر طبل زنسالاری و مرد ستیزی به شکل غیرمنطقی و ناجوانمردانه است. در این میان اینستاگرام پستهای اعتراضی به این رویه را حذف و آنها را مصادیق خشونت بهحساب میآورد. همچنین کاربرانی که مست چنین فرهنگی شدهاند، کاربران اندکی که پرچم اعتراض را برافراشتهاند را بهعنوان کاربر خلافکار ریپورت میکنند.
بازیای که به زیان خانمها تمام میشود
کوبیدن بر طبل فمنیسم و حمایت افراطی از زنان، نه در جهت تکریم مقام زن بلکه به خاطر افزایش میزان فروش کالا و خدمات غیرضروری است. در دراز مدت تبعات این فرهنگ غلط، دامنگیر خانمها هم خواهد شد. مصرف تجملی و چشم و همچشمی و شکستی که در مسابقهی مصرف سرانجام گریبان گیر آنها میشود. همچنین بالا رفتن معیارها و شاخصهای ازدواج، عدم پذیرش خود و درنهایت سختتر شدن زندگی نتیجهای است که درنهایت خانمها را دچار مشکلات اساسی میکند.
سخن آخر
این مقاله بههیچعنوان به دنبال کاهش مقام و منزلت زن در جامعه نیست. تأکید و امید این مقاله آشکارسازی بعضی از روندهای موجود در شبکههای اجتماعی است که درنهایت منجر به زیان زنان و مردان میشود. تفکر و شناخت درست ارزشها و هنجارها، گامی مؤثر در جهت رهایی از این اندیشههای ناخواسته است.
شما چه فکر میکنید؟ به نظر شما حمایت افراطی از حقوق زنان در شبکههای اجتماعی ناشی از برنامهریزیهای اقتصادی و بازاریابی است؟ لطفاً نظرات خود را با کاربران ایران مدیر به اشتراک بگذارید.
منبع: