صفحه اصلی / توسعه فردی / مثبت گرایی ساختگی در چه مواقعی باعث کاهش استرس شده و در چه مواقعی نتیجه معکوس دارد؟
مثبت گرایی

مثبت گرایی ساختگی در چه مواقعی باعث کاهش استرس شده و در چه مواقعی نتیجه معکوس دارد؟

مثبت گرایی چیست ؟ ممکن است این توصیه را شنیده باشید: «آن را ساختگی کنید تا زمانی که آن را بسازید»؛ این عبارت اغلب درباره کسب‌وکار یا اعتماد‌به‌نفس و توسعه فردی به کار برده می‌شود. همچنین می‌تواند برای فعالیت‌های تحریک‌کننده و شادابی‌بخش و از‌بین‌برنده استرس مانند لبخند اجباری، باپشتکاربودن یا تکرار تأییدهای مثبت اعمال شود.

اما آیا این فعالیت‌ها مؤثر است یا می‌تواند نتیجه معکوس دهد؟ در این مقاله ایران مدیر برخی موقعیت‌هایی که تحقیق درباره ساختگی‌سازی آن‌ها را تأیید می‌کند وجود دارد و نمونه‌هایی از اینکه چه موقع آثار مخرب آن بیش از آثار خوب آن است ارائه می‌شود.

1. مثبت گرایی و تظاهر به خندیدن کنید؟

مثبت گرایی و خندیدن

شاید به هر دو روش توصیه‌هایی را شنیده باشید: سرپوش گذاشتن روی لبخند وقتی احساس ناراحتی می‌کنید، فقط می‌تواند شما را بدتر کند و لبخند ساختگی می‌تواند به حالت واقعی منجر شود. شاید حتی شنیده باشید که تحقیقات از هر دو موضع حمایت می‌کند.

در واقع، به نوعی هر دو مورد صحیح هستند و اوضاع کمی پیچیده است. وقتی به‌عنوان راهی برای سرکوب احساسات ناراحت‌کننده لبخند می‌زنید، می‌توانید خود را بدتر کنید. همه ما گاهی این کار را می‌کنیم تا ازنظر اجتماعی قابل قبول باشد. برخی تحقیقات نشان می‌دهد که تظاهر به لبخند حتی به افراد افسرده کمک می‌کند احساس بهتری داشته باشند.

اما اگر همیشه با تظاهر به لبخند و وانمود‌کردن، با ناراحتی کنار بیایید و وانمود کنید ناراحت نیستید، این مسئله می‌تواند مشکلات دیگری را به وجود آورد. مثلاً می‌تواند احساسی غیرمعتبر ایجاد کند و بخشی از الگوی نداشتن برخورد صحیح با احساسات شما باشد

اگر لبخند می‌زنید، بنابراین افراد نزدیک به شما، یعنی کسانی که می‌توانند پشتیبانی کنند، فکر می‌کنند هیچ مشکلی وجود ندارد؛ درنتیجه این مسئله می‌تواند شما را از گرفتن حمایت‌های اجتماعی که می‌تواند باعث احساس بهتری در شما شود، دور کند. بنابراین در صورت نیاز لبخند بزنید، اما بگذارید در صورت امکان واقعی باشد و به پردازش احساسات و مثبت گرایی بپردازید.

با این حال، اگر احساس خنثی‌بودن می‌کنید یا کمی «دلتنگ» هستید، لبخندزدن می‌تواند کمک کند. در مطالعه‌ای از افراد خواستند لبخندهای ساختگی را نشان دهند و میزان احساس آن‌ها را درباره این مسئله، بعد از چند دقیقه اندازه‌گیری کردند. نتایج حاکی از افزایش احساسات مثبت در نتیجه لبخند‌زدن بود. در این موارد، لبخندهای ساختگی به موارد واقعی منجر می‌شوند.

محققان معتقدند كه این مسئله به این دلیل است كه ذهن و بدن ارتباط برقرار می‌كنند. ازنظر روان‌شناختی، با تماشای اعمال خود به‌عنوان مشاهده‌گر، نگرش‌های خود را استنباط می‌کنیم؛ بنابراین می‌توانید با بیان جسمی، احساس را شدت بخشید. محققان همچنین دریافته‌اند که ایستادن در حالت راست و مرتب می‌تواند واقعاً احساس مثبت گرایی و اطمینان بیشتری به شما ببخشد.

مطالعه‌ای دیگر نشان داد که افراد مدادی را در دندان خود نگه می‌دارند تا عضلات مورد نیاز برای لبخند را فعال کنند. آن‌ها می‌خواستند ببینند آیا همین عمل لبخند‌زدن ممکن است احساسات مثبتی ایجاد کند یا اینکه افراد وقتی مجبور به لبخند می‌شوند، به مواردی فکر می‌کنند که باعث خوشحالی آن‌ها شده و این افکار به لبخندهای واقعی منجر می‌شوند.

این بدان معناست که تقویت احساسات مثبت گرایی با لبخند‌زدن، خود باعث احساس شادی می‌شود. جالب اینجاست که حتی موضوعاتی که سبب «لبخندزدن» حتی با نگه‌داشتن مداد در بین دندان‌ها می‌شد، سبب می‌شد که احساس مثبت‌تری داشته باشند.

فقط برای پیچیده‌ترکردن چیزها، مطالعات دیگری نشان داد که عقاید ما درمورد لبخندها نیز می‌تواند در اینجا تفاوت ایجاد کند. تحقیقات دانشگاه نورث وسترن دریافته كه كسانی كه لبخند را منعكس‌كننده خلق و خوی خود می‌دانند، می‌توانند هنگام لبخند‌زدن بیشتر احساس خوشبختی کنند.

با این حال، کسانی که لبخند‌زدن را عامل مثبت گرایی خوشبختی می‌دانند و نه نتیجه آن، می‌بینند که لبخند‌زدن مکرر در واقع تأثیر متضاد دارد. نکته اصلی در اینجاست که اگر شما به لبخندهای خود به‌عنوان کاری که انجام می‌دهید فکر کنید، روحیه خوبی خواهید داشت؛ زیرا لبخندزدن بیشتر اوقات باعث می‌شود احساس بهتری داشته باشید. اما اگر به‌عنوان چیزی فکر کنید که فقط با آن احساس بهتری می‌کنید، ممکن است همان تقویت مثبت را نداشته باشید.

اگر این مسئله برای شما صادق است، ممکن است بخواهید یک یا دو دقیقه وقت بگذارید و روی نکات مثبت و مثبت گرایی زندگی خود تمرکز کنید، آخرین اتفاق واقعاً خنده‌دار را که برایتان افتاد به یاد بیاورید، یا در غیر این صورت به مواردی توجه کنید که باعث می‌شود لبخند به‌طور طبیعی در چهره‌تان نمایان شود.

نکته مهمی که باید به خاطر داشته باشید این است که لبخندهای واقعی ترجیح داده می‌شوند، حتی اگر هر دو نوع مزایایی به همراه داشته باشند. اگر می‌توانید به مواردی فکر کنید که واقعاً می‌تواند شما را خوشحال کند، راهی برای تغییر دیدگاه خود و ایجاد احساس خندان‌بودن، ایدئال است.

اما اگر نمی‌توانید با مثبت گرایی ثانیه‌های خود را به فضایی شاد برسانید، ایجاد لبخند، میانبر ساده‌ای است که اغلب کار می‌کند.

به‌جز مزایای عاطفی لبخند‌زدن، مزیت مدیریت استرس را نیز می‌توان به آن اضافه کرد. بیان مثبت می‌تواند مسری باشد. لبخند بزنید تا دنیا مثل گذشته به شما لبخند بزند. قدم‌زدن با افرادی که به شما انگیزه مثبت می‌دهند، می‌تواند به لبخند واقعی‌تر منجر شود.

نکته: با مثبت گرایی آن را ساختگی کنید، اما فقط در شرایطی خاص! اگر لبخند ساختگی دارید تا به خود احساس مثبت دهید و اگر فکر می‌کنید لبخند را بازتابی از روحیه خوب خود می‌دانید، این کار به‌خوبی انجام می‌شود

اما اگر لبخند می‌زنید تا از کنارآمدن با احساسات خود یا چیزهایی که باعث ناراحتی شما می‌شود فرار کنید، یا اگر به لبخند اجباری فقط به‌عنوان ترفندی برای خوشحال‌کردن خود فکر می‌کنید، این‌ها می‌تواند در درازمدت احساس بدتری ایجاد کند.

2. مثبت گرایی و تظاهر به تأییدکردن؟

جملات تأییدی مثبت در بعضی از محافل خودیاری به‌طور گسترده توصیه می‌شود. به این معنا که آن‌ها به‌عنوان روشی برای «جعل» اعتقادات درباره خود و زندگی شما در تلاش هستند آن باورها را به واقعیتی دائمی تبدیل کنند.

توصیه‌های کتاب پرفروش راز در اوایل دهه 2000، تا حدودی بر اثربخشی جملات تأییدی مثبت و مثبت گرایی استوار است. اما تصدیق و تأیید را بسیاری از کتاب‌های خودیاری پرفروش دیگر نیز توصیه می‌کنند و در سال‌های اخیر نتایج کاملی کسب کرده‌اند.

تصدیق‌ها را می‌توان به شعارهای شخصی تشبیه کرد و توصیه می‌شود به‌عنوان روشی برای برنامه‌ریزی مجدد ذهن ناخودآگاه تکرار شوند تا باورهای منفی را جایگزین اعتقادات مثبت کنند؛ خصوصاً وقتی که به خود اعتقاد دارند.

اما آیا مثبت گرایی واقعاً کار می‌کنند؟ بعضی از افراد می‌گویند کسانی که بارها و بارها خود را تأیید می‌کنند، به‌سادگی خود را گول می‌زنند و در درازمدت، بی اثر است یا حتی به خود آسیب می‌رسانند؛ زیرا خودشیفته هستند. آیا آن‌ها درست عمل می‌کنند؟

جالب اینجاست که وقتی صحبت از تأیید و مثبت گرایی می‌شود، منفی‌باف‌ها نکته‌ای دارند. تحقیقات نشان داده‌اند که تأییدات مثبت و مثبت گرایی می‌تواند در شرایط خاص باعث خنثی‌شدن شود. به‌طور خاص، وقتی افراد اظهاراتی را تکرار می‌کنند که واقعاً اعتقادی به آن ندارند یا حتی خلاف آن چیزی است که واقعاً معتقد هستند، ذهن ناخودآگاه این تصدیق‌ها را رد می‌کند و در واقع در برابر ایده‌ها مقاومت می‌کند؛ درنتیجه افراد استرس بیشتری می‌گیرند. بنابراین از این طریق، تأییدهای اشتباه به جای کمک‌کردن می‌توانند صدمه بیشتری وارد کنند.

نکته اصلی در اینجا این است که ادعاهای آسیب‌زا بیشتر دامن‌گیر کسانی هستند که برخلاف آنچه واقعاً فکر می‌کنند، تکرار می‌کنند یا حداقل به‌طور قابل توجهی با اعتقادات واقعی خود فاصله دارند.

بنابراین، این مسئله برای تصدیق‌هایی که با اعتقادات مردم فاصله دارند صدق نمی‌کند؛ زیرا تأییدهایی که مطابق با اعتقادات واقعی شخص است واقعاً در تقویت این باورها و گسترش آن‌ها مؤثر واقع می‌شود؛ درنتیجه تصدیقات مثبت که مطابق با تفکر واقعی است، می‌توانند اثر مثبتی داشته باشند.

نمونه‌ای از تأیید و مثبت گرایی که می‌تواند برای کسی که از ظاهر خود ناراحت است هویدا شود: «من زیباترین زن دنیا هستم.» از آنجا که این حرف، خیلی با احساس واقعی زن‌ درباره خودش فاصله دارد، ذهن ناخودآگاه او در حال جنگ و جدل خواهد بود و تصدیق بدون ایجاد تغییر مثبت، فقط باعث ایجاد استرس خواهد شد.

گزینه بهتر می‌تواند این باشد: «من به اندازه کافی زیبا هستم» یا «در داخل و خارج زیبا هستم.» اگر این زن سعی کند رژیم سالم‌تر و برنامه ورزشی متعادل‌تری داشته باشد، می‌تواند تأییدات بیشتری را برای حمایت از خود ایجاد کند، مانند اینکه: «من هر روز به دنبال سلامتی و زیبایی بیشتر هستم» یا «قدرت بیشتری می‌گیرم» یا «سالم‌تر می‌شوم» و درنهایت، «من قوی هستم، من سالم هستم، من زیبا هستم».

در اینجا نمونه‌های بیشتری آورده شده است:

  •  غیرواقعی: من در آرامش کامل درونی هستم.
  •  واقع‌بینانه‌تر: من در تلاش هستم که احساس آرامش کنم، یا به آرامش بیشتر برسم.
  •  غیرواقعی: من قوی هستم و هیچ چیزی به من آسیب نمی‌رساند.
  •  واقع‌بینانه‌تر: من قوی‌تر می‌شوم و می‌توانم این چالش‌ها را برطرف کنم یا این موانع را حل خواهم کرد.
  •  غیرواقعی: زندگی من به هر شکلی که هست، عالی است.
  •  واقع‌بینانه‌تر: زندگی من در حال بهترشدن است، یا من در حال تلاش برای زندگی بهتر هستم (حتی بهتر است که روش‌های بهترشدن زندگی را به‌عنوان تأییدهای جداگانه ذکر کنید).

این‌ها ممکن است تمایزهای جزئی به نظر برسند، اما در ذهن ناخودآگاه شما تأثیر زیادی می‌گذارند و ذکر این نکته حائز اهمیت است که این‌ها فقط نمونه هستند. اگر اظهارات «غیرواقعی» در شما به شکل واقعی طنین‌انداز شوند، استفاده از آن‌ها خوب است. با این حال، اگر آن‌ها دور یا مخالف آنچه شما در این مرحله واقعاً باور دارید هستند، بهتر است آن‌ها را فرو نشانید تا با بهترین مواردی که در این لحظه می‌توانید درباره خود و وضعیت خود باور کنید، پیش بروید.

نکته: مراقب باشید که چگونه از آن‌ها استفاده می‌کنید. تأییدیه‌هایی که از آنچه شما واقعاً باور دارید دور هستند، می‌توانند نتیجه عکس دهند. تأییدیه‌هایی که بهترین جنبه‌هایی که اعتقاد شما روی آن‌ها بنا شده است ضبط می‌کند یا شما را در مسیر درست حرکت می‌دهند، مهم هستند.

3. با مثبت گرایی به برون‌ریزی تظاهر کنید؟

مثبت گرایی و برون ریزی

تحقیقات نشان می‌دهد که برون‌گراها شادتر از همتایان درون‌گرای خود هستند. آن‌ها همچنین در زندگی موفق‌تر هستند. این ممکن است برای کسانی که به‌طور طبیعی به درون‌گرایی گرایش دارند، خبر بدی باشد؛ زیرا تمایل به کم و بیش برون‌گرا بودن چیزی است که ما با آن به دنیا می‌آییم.

با این حال، خبر خوب این است که ما می‌توانیم با اقدامات آگاهانه به برون‌گرایی در موقعیت‌های خاص، این گرایش‌ها را به هدف درست تغییر دهیم. تحقیقات نیز از این نظر حمایت کرده‌اند.

در مطالعه‌ای محققان از افراد درون‌گرا و برون‌گرا خواستند که برون‌گرایانه عمل کنند و دریافتند که درون‌گراها و برون‌گراها به‌طور یکسان باعث افزایش شادی می‌شوند. در چارچوب این تحقیق، «عمل برون‌گرا» به‌معنای اقدام به اعتماد‌به‌نفس و خروج در موقعیت اجتماعی است که حدوداً یک ساعت طول می‌کشد. این امر با فشارآوردن به خود در تغییر ماهیت كاملاً متمایز است.

مثبت گرایی و درونگرایی

برای مثال، درون‌گراها پس از تعاملات اجتماعی به «زمان کمتری» نیاز دارند و این امر برای یک شخص درون‌گرا امکان‌پذیر نیست که این امر را مجاز نکند. با این حال، اگر شما درون‌گراتر هستید، ممکن است از رفتار با اعتماد‌به‌نفس و برون‌رفت از برخی موقعیت‌های اجتماعی سود ببرید؛

نه‌ فقط به این دلیل که احتمالاً با افراد بیشتری ارتباط برقرار خواهید کرد و منابع اجتماعی خود را گسترش می‌دهید، بلکه به دلیل اینکه با مثبت گرایی اوقات خوبی خواهید داشت، خوشحالی خود را تقویت می‌کنید و به نوبه خود میزان استرس خود را در این فرایند به حداقل می‌رسانید.

اگر این موضوع غیرواقعی به نظر برسد، شما را به مطالعه جالب دیگری هدایت می‌کنیم که نشان می‌دهد در این ایده تنها نیستید. این تحقیق از افراد درون‌گرا خواسته است که با عملكرد برون‌گرایانه احساس خوشحالی كنند، اما آن‌ها هرچه باعث احساس خوشایند در آن‌ها می‌شد، دست‌کم می‌گرفتند.

شاید به این دلیل باشد که به‌سختی از پوسته خود بیرون می‌آیند و نه‌تنها تلاش نمی‌کنند، بلکه مطمئن نیستند که این پاداش ارزش این تلاش را داشته باشد. مطمئن باشید اگر این کار را امتحان کنید، به احتمال زیاد از انجام آن خوشحال خواهید شد. اگر فردی درون‌گرا هستید، این فقط یکی از راه‌های مؤثر برای کاهش استرس است.

مدیریت استرس برای درون‌گراها

درون‌گراها به گرفتارشدن در سوء‌تفاهم یا تعبیر نادرست در جامعه تمایل دارند. آن‌ها مردم را دوست دارند، بلکه فقط دوست دارند تنها بمانند. با این حال، درون‌گراها در شرایطی استرس را تجربه می‌کنند که برای بسیاری از برون‌گراها به‌عنوان هیجان تجربه می‌شود. در‌حالی‌که این اختلافات مطلق نیستند و بسته به جایی که کسی در طیف درون‌گرا-برون‌گرا قرار می‌گیرد، متفاوت از هرچیز قابل توجه و افراطی، برای درک درون‌گراها و برون‌گراها مهم است.

تفاوت بین برون‌گرا و درون‌گراظظ

برون‌گراها به اعتماد‌ به‌ نفس و مسلط‌بودن تمایل داشته و به تحریک بالایی نیز نیاز دارند. در‌حالی‌که درون‌گراها کم‌ارزش‌تر هستند و به زمان کمتری احتیاج دارند. این بدان معنی است که افراد درون‌گرا ممکن است اغلب از برنامه‌ریزی با دیگران خودداری کنند؛ زیرا ممکن است از قبل بدانند که آیا آن روز انرژی کافی خواهند داشت یا خیر.

آن‌ها همچنین ممکن است رویدادهای اجتماعی را زودتر ترک کنند و در یک رویداد کمتر درگیر شوند. بیشتر افراد درون‌گرا ترجیح می‌دهند به‌جای اینکه توجه یک جمع را به خود جلب کنند، با یک شخص یا یک گروه کوچک صحبت کنند.

افراد درون‌گرا اغلب به اندازه افراد برون‌گرا از مردم لذت می‌برند و اغلب با کسانی که به آن‌ها اهمیت می‌دهند، دوستانی بسیار خوب می‌شوند. با این حال، آن‌ها با تعامل انسانی تخلیه می‌شوند، در‌حالی‌که برون‌گراها توسط انرژی خودشان تخلیه می‌شوند.

مثبت گرایی و برون گرایی

ممکن است افراد درون‌گرا برنامه‌های خو را با دیگران لغو کنند، حتی اگر از شرکت سایر افراد لذت ببرند. آن‌ها احتمالاً قبل از به‌اشتراک‌گذاشتن افکار خود با دیگران به‌طور کامل فکر می‌کنند، آن هم در جایی که ممکن است برون‌گراها افکار و ایده‌های خود را با صدای بلند پردازش کنند.

آن‌ها غالباً تحت‌تأثیر حالات دیگران قرار می‌گیرند که می‌تواند به واکنش‌های استرس «مسری» منجر شود. با همه این‌ها، افراد درون‌گرا هنوز هم مردم را دوست دارند، به دوستانشان اهمیت می‌دهند و به همان اندازه برون‌گراها به ارتباط احتیاج دارند. آن‌ها فقط ممکن است یک شب آرام با یک دوست را به یک مهمانی بزرگ با جمعیت زیاد ترجیح دهند و این خوب است.

مثبت گرایی و مشکلات احتمالی برای درون‌گراها

متأسفانه برای افراد درون‌گرا، تمایل مشاهده‌شده برای سطح پایین شادی و رضایت از زندگی وجود دارد. محققانی که تیپ های شخصیتی «پنج بزرگ» را مطالعه می‌کنند، دریافتند که افراد درون‌گرا در مقابل برون‌گراها ممکن است در مدیریت استرس و خوشبختی به‌طور‌کلی سخت‌تر عمل کنند، جایی که ممکن است برای برون‌گراها طبیعی‌تر باشد.

چرا این مهم است؟

از آنجا که درون‌گراها و برون‌گراها ممکن است زندگی را تا حدودی متفاوت تجربه کنند (و جامعه ما تمایل بیشتری به سمت برون‌گراها دارد)، درون‌گراها می‌توانند از برخی استراتژی‌های مدیریت استرس که به‌طور خاص برای طبیعت آرام‌تر آن‌ها استفاده می‌شود، بهره ببرند. اگر درون‌گرا هستید یا عاشق کسی هستید که درون‌گراست، درک برخی از نیازها و صفاتی که با ماهیت درون‌گراتری همراه است، مهم است.

درحقیقت، کسانی که برون‌گرایی بیشتری دارند، به‌عنوان والدین کمتر استرس دارند. این مسئله می‌تواند به این دلیل باشد که برون‌گراها از فعالیت گروهی که با والدین انجام می‌شود، انرژی بیشتری می‌گیرند یا به دلیل عوامل دیگر باشد.

در هر صورت، ممکن است والدینی که کمتر استرس دارند، کودکان کم‌استرس بیشتری پرورش دهند؛ بنابراین برای افراد درون‌گرا یافتن راه‌های مؤثر برای مدیریت استرس مهم است.

چه کاری انجام می‌شود؟

استراتژی‌های بسیاری وجود دارد که می‌تواند به درون‌گراها کمک کند تا استرس ناشی از زندگی را به روشی که برای آن‌ها بهتر است، مدیریت کنند. بخش‌های زیر می‌تواند برای مقابله با برخی از حساسیت‌ها، مانند کاهش تمایل به جست‌وجوی تعامل انسانی، به درون‌گراها کمک کند. در آخر، بخش‌های زیر را تا انتها بخوانید تا برخی از مزایای درون‌گرابودن را یاد بگیرید.

نکاتی خاص برای درون‌گراها

افراد درون‌گرا می‌توانند هر روش مدیریت استرس را که برون‌گراها از آن بهره می‌برند، تمرین کنند. البته برخی از تکنیک‌ها ممکن است برای درون‌گراها جذاب‌تر باشد.

سایر تکنیک‌ها برای درون‌گراها مناسب‌تر است. سرانجام، برخی از استراتژی‌ها برای خنثی‌کردن یک تمایل طبیعی برای ازدست‌دادن برخی از فعالیت‌هایی که ممکن است برای شما مفید باشد، مهم هستند که ممکن است به‌طور طبیعی برای برون‌گراها انجام شود. در اینجا چند ایده برای تفکر وجود دارد.

1. برای رسیدن به مثبت گرایی مدیتیشن انجام دهید

مدیتیشن در طولانی‌مدت باعث تقویت مقاومت شما در برابر استرس می‌شود و به شما کمک می‌کند در کوتاه‌مدت نیز احساس آرامش بیشتری داشته باشید. راه‌های زیادی برای تمرین مدیتیشن وجود دارد، اما در کل، عملی آرام است. این کار به شما امکان می‌دهد هنگامی که از استرس محیط خود یا اطرافیان دور می‌شوید، توانایی خود را در تمرکز افزایش دهید.

2. یادداشت‌برداری کنید

یادداشت‌برداری در یک ژورنال، روشی عالی برای مثبت گرایی و پردازش احساسات یا آموزش ذهن شما برای تمرکز روی مسائل مثبت است. یادداشت‌برداری مزایای مدیریت سلامتی و مدیریت استرس را به همراه دارد که با تحقیقات اثبات شده است

نگهداری یک دفترچه‌یادداشت هیجانی، دفترچه‌یادداشت تصادفی یا دفترچه‌یادداشت قدردانی فقط چند روش برای استفاده از نوشتن به‌عنوان روشی برای پردازش، استفاده از آنچه در ذهن شماست و آنچه از آن خارج می‌شود، است. یادداشت‌برداری می‌تواند تقریباً برای هر کسی تسکین‌دهنده باشد، اما به‌ویژه برای افراد درون‌گرا مناسب است.

مثبت گرایی و یادداشت کردن

3. افکارتان را بررسی کنید

افکار منفی می‌توانند تجربه استرس شما را افزایش دهند. برون‌گراها به مثبت گرایی تمایل دارند‌، اما الگوهای مثبت‌اندیشی قابل توسعه است. در اینجا چند روش کاهش استرس برای تغییر خودگویی و تاب‌آوری در مقابل استرس وجود دارد.

4. خلق و خوی خوب را پرورش دهید

تحقیقات نشان می‌دهد که تأثیر مثبت- تجربه داشتن روحیه خوب- مربوط به خوشحالی و همچنین تاب‌آوری است. متأسفانه درون‌گراها تمایل دارند تأثیرات مثبت کمتری را در زندگی روزمره خود تجربه کنند، اما این نیز قابل تغییر است. اگر درباره چگونگی تأثیرگذاری سطوح مثبت بیشتر بیاموزید، می‌توانید در زندگی روزمره خود تأثیر بگذارید.

5. فضای خود را سازمان‌دهی کنید

افراد درون‌گرا دوست دارند فضایی برای خودشان، برای رفتن و شارژ مجدد خود داشته باشند. اگر فضای شما پر از هرج و مرج باشد، این مشکل سخت‌تر می‌شود. در‌حالی‌که تصفیه ممکن است لذت‌بخش‌ترین فعالیتی باشد که می‌توانید در آن مشغول شوید، حفظ یک «مکان شاد» برای خودتان می‌تواند برای مدیریت استرس بسیار عالی باشد؛ بنابراین کاملاً ارزش آن را دارد که به‌عنوان داروی تسکین‌دهنده استرس به فکر تصفیه باشید و فضای آرام خود را حفظ کنید.

6. از خودتان مثبت گرایی و بزرگواری نشان دهید

در‌حالی‌که برون‌گراها ممکن است به‌طور خودکار به کسانی که به آن‌ها اهمیت می‌دهند، ابراز لطف کنند (و حتی در مواقعی که به‌طور اتفاقی با آن‌ها ملاقات می‌کنند)، افراد درون‌گرا ممکن است این عبارات را کمتر استفاده کنند.

ابراز سپاس از مردم در زندگی می‌تواند مزایای افزایش رضایت از زندگی شما و تقویت رضایت از روابط شما را به همراه آورد. مردم عاشق احساس قدردانی هستند و این می‌تواند تمایل دیگران را برای ابراز قدردانی از شما ایجاد کند؛ بنابراین به مردم بگویید چرا از آن‌ها قدردانی می‌کنید. همچنین می‌توانید یک دفترچه‌یادداشت سپاسگزاری را برای افزایش تمایل خود به این موارد حفظ کنید.

7. در مسیر مثبت گرایی خوش‌بینی را توسعه دهید

مشخص شده است که برون‌گرا‌ها اغلب خوش‌بین هستند و به ارزیابی مثبت‌تر چالش‌ها تمایل دارند. این یک مزیت را فراهم می‌کند. کسانی که به مشکلات زندگی به‌جای «تهدید» به‌عنوان «چالش» نگاه می‌کنند، در برخورد با آن‌ها کمتر استرس می‌گیرند.

کسانی که واقع‌بینانه خوش‌بین هستند نیز به موفقیت بیشتری تمایل دارند. خوشبختانه تا حدی می‌توان خوش‌بینی را توسعه داد. اگر درون‌گرا هستید، می‌توانید با ایجاد گرایش در خود به سمت خوش‌بینی، خود را در مدیریت استرس و زندگی یاری دهید.

8. حد و حدود خود را بدانید و به آن‌ها احترام بگذارید

بسیاری از افراد درون‌گرا در تلاش برای دوستانه‌ترشدن هستند تا در کنار دوستان برون‌گرای خود قرار بگیرند. اگر می‌توانید خود را تحت فشار قرار دهید تا نسبت به حالت طبیعی برون‌گراتر به نظر برسید. این چیز بدی نیست.

مطالعات نشان می‌دهد وقتی افراد درون‌گرا «برون‌گرا عمل می‌کنند»، احساس مثبت گرایی و افزایش خوشبختی را تجربه می‌کنند. با وجود این، شناختن حدود فعالیت‌ها نیز مهم است؛ بنابراین خودتان را زیاد دور نکنید. شارژ مجدد اشکالی ندارد.

9. وقتی خوب عمل می‌کنید، خود را تحت فشار قرار دهید تا کمی بیشتر برون‌گرا شوید

همان‌طور‌که گفته شد، تحقیقات نشان می‌دهد که افراد درون‌گرا هنگامی که به‌طور هدفمند «عمل برون‌گرایانه» انجام می‌دهند، باعث افزایش روحیه مثبت در خود می‌شوند. همین تحقیق نشان می‌دهد که درون‌گراها میزان احساسات مثبتی که هنگام انجام این کار تجربه می‌کنند دست‌کم می‌گیرند.

بنابراین، هنگامی که از مرزها و محدودیت‌ها آگاه باشید، اینکه تا چه اندازه می‌توانید قبل از پایان فرصت در کنار دیگران باشید، می‌توانید خودتان را کمی بیشتر هل دهید تا با آن‌ها دوستانه‌تر باشید. ممکن است شما از اینکه چقدر ممکن است لذت ببرید، تعجب کنید.

10. خوددلسوزی را تمرین کنید

از آنجا که گاهی جهان برای برون‌گراها تنظیم شده است و اغلب مردم به‌طور ناعادلانه قضاوت می‌کنند، مهم این است که بدانید درون‌گرابودن چیست و چه تفاوت‌هایی شما را در بر می‌گیرد. همه ما قوت‌ها و ضعف‌هایی داریم و اگر بتوانید برای افرادی که دوست دارید آن‌ها را توضیح دهید، ممکن است آن‌ها بیشتر بپذیرند که شما همین‌طور باشید.

مهم‌ترین چیزی که باید به خاطر داشته باشید این است که خوددلسوزی ارزشمند است. با خود و همچنین دیگران از طریق کارهایی مانند مدیتیشن، با عشق‌ و محبت رفتار کنید.

سخن آخر

درون‌گراها کمتر پنهان هستند و احساسات منفی را پنهان می‌کنند و به دلیل آن کمتر استرس دارند. در یک مطالعه 404 شرکت‌کننده اسرائیلی شرکت کردند و نحوه ساختگی و پنهان‌کردن احساسات آن‌ها بررسی شد

در این مطالعه به بررسی تأثیرات پنهان‌کردن احساسات منفی و ساختگی‌بودن احساسات مثبت پرداخته شده و تأثیر آن بر رضایت رابطه و سلامت جسمی تأثیر گذاشته است و دریافتند که درون‌گراها به احتمال زیاد احساسات منفی را در روابط خود پنهان می‌کنند و درنتیجه کمتر متحمل می‌شوند.

برون‌گراها هر دو به احتمال زیاد احساسات منفی را در روابط خود پنهان می‌کردند و احتمالاً رضایت از رابطه کمتر و تأثیرات منفی بر سلامتی را تجربه می‌کنند و این اثر از پیامدهای ساختگی‌بودن احساسات مثبت برجسته‌تر بود.

درحقیقت، ساختگی‌بودن احساسات مثبت به‌هیچ‌وجه عواقب منفی آن را به همراه نمی‌آورد و نشان می‌دهد که رویکرد «آن را ساختگی کنید تا زمانی که آن را بسازید» ممکن است روشی بهتر از نگه‌داشتن ناامیدی باشد.

افراد درون‌گرا نیز خوب است که بدانند گرایش طبیعی آن‌ها به صحبت‌کردن، حتماً مزایای سلامتی و رابطه رضایت‌بخش‌تر را در درازمدت به همراه می‌آورد. بنابراین در تمرکز بر قوت‌های خود به‌جای ضعف‌ها و متعادل‌کردن کارها با تکنیک‌های درست مدیریت استرس، درون‌گراها می‌توانند آرام، مقاوم و بسیار خوشحال باشند. آیا شما در این زمینه تجربه ای دارید؟ لطفاً نظرات خود را با کاربران ایران مدیر به اشتراک بگذارید.

منبع:
Verywellmind

 

درباره‌ی ایران مدیر

همچنین ببینید

موفقیت

9 گام کاربردی برای یافتن رمز موفقیت در زندگی

چگونه می‌توان موفقیت را تعریف کرد؟ روش‌های متعدد بسیاری وجود دارد که به وسیله آن …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *