اهمالکاری سازمانی همیشه مخرب است. تصمیمگیری عاقلانه خوب است؛ اما فکر کردن برای مدت طولانی قبل از تصمیمگیری، بهخصوص برای رهبری سازمان، خیلی بد است. اگر باور نمیکنید، سرنوشت گروه ولف، رئیس سابق دانشگاه میسوری (UM) را بررسی کنید.
خبر استعفای ولف در سال 2015، تیتر همه روزنامهها شد. او انتخابهای کمی داشت. در ایالتی که یک سال پیش به دلیل شلیک یک افسر پلیس سفیدپوست به یک جوان سیاهپوست 18 ساله در فرگوسن ازهمپاشیده شده بود، ولف به اهمالکاری سازمانی نسبت به دشمنی با دانشجویان سیاهپوست دانشگاه میسوری متهم شد.
اینکه آیا وی واقعاً بیتفاوت است یا نه جای بحث دارد اما یکچیز قطعی است؛ او در واکنش نشان دادن بسیار کند عمل کرده، بسیار کند تصمیم گرفته و برای بروز افکارش در هر مرحله از این اتفاق بسیار کند اقدام کرده است.
این اشتباهی است که بهسادگی اتفاق افتاده است.
اهمالکاری سازمانی در واکنش نشان دادن باعث میشود بهترین پیشنهادهای شغلی از دست برود. دیر واکنش نشان دادن به بحران تقریباً همیشه به عواقب وخیمی منجر میشود.
در این مقاله ایران مدیر دلایلی برای ولف و همه افراد دیگر آورده شده است که تصمیمگیری سریع در زمان رهبری را ضروری میسازد:
1. با اهمالکاری سازمانی زمان ممکن است علیه شما عمل کند
این جزئی از ذات انسان است که فکر کند شرایط تغییر نمیکند و برای هر تصمیمی میتواند چند ساعت، روز یا چند هفته صبر کند تا مسئله را بهطور کامل بررسی کند.
اما این تقریباً هرگز درست نیست. تعداد معدودی از موقعیتها برای مدت طولانی در دنیای در حال تغییر ما ثابت باقی میمانند. گاهی اوقات انتظار میتواند به نفع شما باشد، بهعنوانمثال وقتی میخواهید تصمیم بگیرید که شخصی را آتش بزنید یا خیر و در همین زمان او تصمیم میگیرد محل را ترک کند؛ اما بیشتر اوقات، وضعیت شما زمانی که در حال تصمیم گرفتن هستید بدتر میشود، همانطور که در دانشگاه میسوری اتفاق افتاد.
2. عدم پاسخگویی به مشکلات، دردسرهای بیشتری نسبت به پاسخگویی به آنها ایجاد میکند
این درسی است که ولف آن را بهسختی آموخت. یک گروه کوچک اما بسیار منظم از دانشجویان سیاهپوست هنگامیکه وانمود میکردند در حال بازگشت از دانشگاه هستند، جلوی اتومبیل او بازوهای یکدیگر را گرفتند و سخنرانیهای کوتاهی درباره نابرابری نژادی در تاریخچه دانشگاه میسوری کردند.
این نمایش حدود 10 دقیقه ادامه یافت و در طی آن، برخی از ناظران سفیدپوست با معترضان به مقابله پرداختند و سپس دیگران به آنها پیوستند تا اینکه سرانجام توسط پلیس پراکنده شدند. تمام مدت ولف در اتومبیل خود نشسته بود و در کل رویداد چیزی نمیگفت.
هرگونه پاسخ، از نظم دادن به دانشجویان گرفته تا بیرون آمدن از ماشین برای صحبت با آنها بهتر از فقط نشستن در ماشین بود. ولف در عذرخواهی متعاقب خود توضیح داد که او اهمالکاری سازمانی نداشته، بلکه «در آن لحظه گویی خشکشده بوده.» اما این عذرخواهی خیلی دیر انجام شد.
در هفتههای بعد از اعتراض، ولف سکوت کرد درحالیکه معترضان همچنان به نبرد ادامه میدادند. در تاریخ 2 نوامبر، یکی از معترضان دست به اعتصاب غذا زد پسازاینکه صلیب شکستهای بین نردهها روی دیوار سالن اقامتگاه جدید کشید.
در حقیقت، وی تا آخر هفته هم عذرخواهی خود را اعلام نکرد. حتی زمانی که 30 بازیکن فوتبال دانشگاه میسوری همراه با مربیشان اعلام کردند تا زمانی که ولف استعفا ندهد و اعتصاب غذا به پایان نرسد، از بازی امتناع خواهند کرد.
این اقدام باعث افزایش چشمگیر شرطبندیها شد زیرا لغو بازی بعدی با Brigham Young میتوانست هزینهای معادل یکمیلیون دلار دربر داشته باشد.
حدستان درست است که بدون موضعگیری بازیکنان فوتبال، ولف هرگز عذرخواهی نمیکرد. حتی اگر این درست نباشد، برای این حرکت واقعاً خیلی دیر شده بود.
3. دیرتصمیمگرفتن ما بر دیگران هم اثر خواهد گذاشت
در یک مثال غیر مرتبط با مثال قبل، دانشگاه با تأخیر به دانشجویان فارغالتحصیل گفت که اگر 13 ساعت از برنامههای مربوط به سلامتیشان گذشته باشد، دیگر مبلغی برای هزینههای مربوط به این برنامهها پرداخت نخواهد کرد. این دانشگاه قانون ممنوعیت خدماترسانی به این قبیل درکردها را وضع کرده است، قانونی که عاملان آن حداقل از سه هفته قبل درباره آن تصمیم گرفته بودند.
اعلامیه لحظه آخری با نتیجه معکوس روبهرو شد، همانطور که اغلب این اتفاق میافتد. فارغالتحصیلان اعتصاب کردند و مدیریت مجبور به عقبنشینی شد که درنهایت بخشی از هزینههای برنامههای بهداشت را از صندوق دانشگاه پرداخت کرد؛ زیرا فارغالتحصیلان خشمگین دانشگاه (که اغلب بهعنوان دستیار تدریس یا در سایر نقشها فعالیت میکنند) روند اتحاد را آغاز کرده بودند.
4. تنها تعداد کمی از تصمیمات غیرقابلبازگشت هستند
بیایید اینطور فکر کنیم که ولف اقدام به زندانی کردن دانشجویان میکرد. این امر منجر به اعتراضهای بیشتر میشد و احتمالاً تصمیم اشتباهی بود.
او همیشه میتوانست این تصمیم را عوض کرده و آنها را آزاد کند، از آنها برای گفتوگو در دفتر خود استقبال کند و قصد خود را درباره تلاش برای رفع تبعیض نژادی در دانشکده و برنامه درسی تشریح کند که این از عادت های خوب است.
بیشتر تصمیماتی که میگیرید میتواند در مرحله بعد تغییر کند. ممکن است نگران این باشید که بهعنوان فردی که تعادل ندارد و به اهمالکاری سازمانی متهم است شناخته شوید؛ اما توضیح صریح و روشن درباره آنچه شما را برانگیخته تا طرز فکرتان را عوض کنید، احتمالاً آن منتقدان را ساکت کند. درهرصورت، این حرکت رفتوبرگشت خیلی بهتر از این است که اصلاً کاری انجام ندهید.
5. پس از اهمالکاری سازمانی فرصتی برای عذرخواهی فراهم کنید
اگر میخواهید از تصمیم بدی که گرفتید عقبنشینی کنید بهترین کار عذرخواهی کردن است. عذرخواهی عملی فوقالعاده قدرتمند است که میتواند خشنترین منتقدان شمارا خنثی کند و باعث محترم شمرده شدن شما بین بسیاری از افراد شود.
اگر مانند مورد ولف، با علامتی روی نردهها که توسط گروهی عصبانی از مخاطبان ایجادشده است، روبهرو هستید، عذرخواهی میتواند کمک بزرگی باشد؛ و احتمالاً احترام کسانی را که در حاشیه هستند هم به دست میآورید؛ کسانی که میدانند اعتراف بهاشتباه حاصل خرد و بینش فرد است.
دو هشدار، اول اینکه عذرخواهی شما باید صادقانه باشد در غیر این صورت نتیجهای نخواهد داشت؛ و دوم اینکه حتماً کاری انجام دهید، مانند ولف منتظر نمانید مگر اینکه واقعاً چارهای نداشته باشید.
سخن آخر
در این مقاله با اهمالکاری سازمانی از زوایای گوناگون آشنا شدیم. آیا با مدیر اهمالکار روبهرو شدهاید؟ لطفاً تجربههای خود را با کاربران ایران مدیر به اشتراک بگذارید.
منبع: