متن تبلیغاتی شما واقعاً بر روی مخاطبانتان تمرکز دارد، اگر بتوانید این هفت سؤال را بهصورت مثبت پاسخ دهید. چگونه میتوانید برند و پیام خود را بر مخاطبین خود متمرکز کنید؟ این کار چگونه انجام میشود تا نام برند و پیام شما چنان آشکار شود که شروع به نفوذ در ذهن مخاطب کند؟ طی تحقیقی در این حیطه، ایران مدیر هفت سؤال زیر را مطرح کرده که قبل از انتشار هر نوع متن تبلیغاتی برای اطمینان از جلبتوجه مخاطب توسط برند و پیام از خود بپرسید.
1. چگونه میتوانید متن تبلیغاتی را بهظاهر نو، منحصربهفرد و متمایز جلوه دهید؟
هدف شما از تبلیغات جلبتوجه است. کیفیت محصول و یا قانعکننده بودن متن تبلیغاتی اهمیتی ندارد؛ زیرا اگر مردم آن را نشنوند، اگر به آن توجه نکنند، هیچ تأثیری بر آنها نخواهد داشت.
اگر پیشنهاد نو باشد و در بازار بهعنوان پیشنهادی جدید عرضه شود کار آسان خواهد شد؛ اما اگر پیشنهاد شما جدید نباشد و برای مردم تکراری باشد در اینجا چند سؤال برای جلبتوجه مخاطب مطرح میشود:
• برای اینکه این پیشنهاد، جدید و قابلتوجه باشد چه راهی وجود دارد؟
• راهی برای ایجاد پیشنهاد جدید وجود دارد؟
• آیا از یک زاویه دیگر استفاده میکنید؟
• آیا خبرهایی وجود دارد که بتوانید برای کمک به جلبتوجه به پیشنهادها مورداستفاده قرار دهید؟
2. چگونه میتوانید پیشنهاد را بهسادگی و سهولت قابلدرک کنید؟
انسانها عاشق سادگی هستند. اگر شما آن را بهسرعت و بدون زحمت درک کنید، آن را بیشتر دوست خواهید داشت و اعتبار بیشتری را به آن اضافه خواهید کرد. چطور میتوان چیزهایی مانند ریتم و قافیه را مهار کرد؟ کودکان الفبا را با آهنگهای ساده و آسان یاد میگیرند. این یک مکانیزم ساده است و مردم آن را به خاطر سادگی آن دوست دارند.
شما باید از خود سؤال کنید که «چگونه میتوانید پیشنهاد خود را ساده و قابلدرک جلوه دهید؟» به هر آهنگ که شنیدهاید فکر کنید. 100 آهنگ محبوب از تمام دههها را جستجو کنید و سپس به همسرایی آنها گوش دهید. آنها از کلمات تک هجایی تشکیل شدهاند. هنگام نوشتن متن تبلیغاتی نیز سعی کنید همینگونه ساده عمل کنید.
3. کدام سؤال آغاز این است که هنگام پاسخ داده شدن، میل به یکپارچگی و فروش یا فعالیت را ایجاد میکند؟
چه چیزی باعث میشود مخاطب بگوید: «بله این من هستم و اینگونه است که پاسخ میدهم»؟ سؤالاتی مانند: «آیا شما خود را یک فرد مفید میبینید؟ آیا شما خودتان را شجاع میبینید؟ آیا محصول یا خدمات شما خوب است؟» مخاطب را به این نوع پاسخگویی دعوت میکند. سؤالات آغازین مناسب توجه را جلب میکنند، اما سؤالاتی که هنگام پاسخگویی با اقدامات مستمر و مطلوب همراه است ارجحیت بیشتری دارد.
سؤالات قانعکننده و جالبتوجه هستند؛ اما تنها با یک سؤال کلی است که شما ذهن و نه قلب خود را درگیر میکنید. وقتی از کسی بپرسید که «آیا شجاع هستید؟ آیا مفید هستید؟ آیا در حال درست انجام دادن کار هستید؟» آنجاست که پاسخهای فرد معرف او خواهند بود؛ و اگر این اقدام، کار بعدی موردنظر شما را اطلاع دهد همهچیز بهتر خواهد شد.
4. چگونه میتوان یک مفهوم مرتبط با محرک عاطفی را به مخاطب موردنظر پیشنهاد داد؟
بهعبارتدیگر، چگونه پیش از مواجهشدن با مخاطبان خود، عواطف آنها را به یک روش خاص تغییر دهید؟ چگونه میتوان یک رابطه را به یک محصول یا خدمات ربط داد و سپس به عواطف دلخواه خود رسید؟ بهعبارتدیگر، چه عواطفی را از مخاطبان بخواهید تا به رغبت در خرید سوق داده شوند؟ اگر قصد خرید آنها نهایی باشد، باید وضعیت عاطفی آنها چگونه باشد؟
از نمونه مثالهای نشاندهنده این مورد تبلیغ برای فروش بیشتر و رو به اتمام میباشد. تصویر تبلیغ مربوط به هشدار کم باتری روی آیفون بود. اگر شما یک آیفون دارید، احساساتی که به دلیل آن آیکون هشداردهنده کاهش باتری احساس میکنید، یک حس فوری است و اینگونه است: «خدای من. باید گوشی را به برق وصل کنم.»
کمبود شارژ گوشی شما با رویداد فروش رو به اتمام چه ارتباطی دارد؟ هیچ ارتباطی ندارد! اما تصویر کاهش شارژ باتری مردم را به محرکهای عاطفی تحمیل میکند که در این مورد فوریت و نیاز به عمل آنی میباشد. استفاده از این تصویر رایج، تمایل به محرکهای عاطفی را به وجود میآورد و باعث انجام کار میشود.
5. کدام ارتباطات روانی را میتوان درک کرد و بهطور مثبت با پیشنهاد مرتبط ساخت؟
چگونه میتوان محصول، خدمات خود را با یک تجربه رایج مرتبط کرد؟ در این مبحث تمرکز بر ارتباطات ذهنی است. انجمنهای روانشناسی مانند استعاره، خاطرات، تجارب مشترک و نوستالژی که با یک محصول بهصورت مثبت مرتبط میشوند – مورد بحث سؤال شماره پنج میباشند.
تبلیغات بزرگ خاطرات و احساسات گروهی از افراد را فعال کرده و سپس یک محصول را به آن مرتبط میکند. برای مرتبط کردن یک محصول با یک خاطره، لازم است که رابطهای مثبتی که مخاطبان تجربه کردهاند را بشناسید و راهی برای بازگرداندن آنها به آن لحظه پیدا کنید. سپس این احساسات مثبت به محصول منتقل میشود و فوراً بهسرعت قابلفهم و قابلاعتماد میشود.
6. چگونه میتوان مطلب یا داستان جالبی را ایجاد کرد تا توجه را به سمت خود جلب کرد و با کمک نزدیکان به ملاک ذهن مشتری پاسخ داد؟
معرفی رمز و راز راه دیگری برای جلبتوجه است. کدام رمز و راز قانعکننده میتواند در ابتدای پیام شما توجه مخاطبان را جلب کند؟ از یک داستان استفاده کنید، داستانی که پایان آن تا زمانی که پیام درباره محصول یا خدمات کامل نشده باشد، ارائه نمیشود.
داستان را تعریف کنید، سپس آن را در پیام بگذارید. اگر داستان را زود تمام کنید، تماشاگران از توجه کردن صرفنظر خواهند کرد. دادن خاتمه ذهنی به داستان باید در مرحله فروش یا زمانی که فروش رو به پایان میباشد قرار گیرد.
7. چگونه یک پورتال بصری یا ذهنی را برای مخاطب ایجاد کنید تا از این مرحله بگذرد و پسازآن با فرصتهای جدید روبرو شود؟
آیا این یکچیز بصری، مانند راه رفتن با مخاطب میباشد؟ آیا آنها از طریق یک در عبور میکنند؟ آیا این تغییری در پسزمینه، لحن و موسیقی است؟ کدام علامت مردم را به انجام تغییر دعوت میکند؟
گذشتن از یک در و رفتن از اتاقی به اتاق دیگر عملکرد جالبی از ذهن را به نمایش میگذارد. این یک تنظیم مجدد است که نشان میدهد چیزی تغییر کرده است و نسبت به قبل تغییراتی صورت گرفته است. هیچ مشکلی در دنبال کردن مسیر جدید وجود ندارد. اینکه آیا ظریف یا واضح است، باید نوعی از رویکرد روانی باشد که میگوید: «ما باهم به چیزی جدید میرویم. وقت آن فرارسیده است که تغییری را ایجاد کنیم.»
شما برای نوشتن متن تبلیغاتی خود از چه استراتژیهایی استفاده میکنید؟ آیا سوالات بالا را از خود میپرسید؟ لطفاً نظرات خود را با کاربران ایران مدیر به اشتراک بگذارید.
منبع: