مقدمه
مدل های مدیریت استراتژیک به دنبال دستیابی به استراتژیهایی هستند که سازمان باید آن را دنبال کند. همانگونه که قطعات یک پازل را در کنار هم میچینیم تا تصویری مناسب از آن استخراج کنیم، مدل های مدیریت استراتژیک نیز چنین کاربردی دارند. قطعاتی را در کنار یکدیگر قرار میدهند تا درنهایت به استراتژی دست یابند و آن را اجرا و ارزیابی نمایند. این قطعات پازلِ مدل های مدیریت استراتژیک از تحلیل محیط کسبوکار بیرونی و تحلیل محیط داخلی گرفته تا ساختار، فرهنگ، کنترل سازمانی را در بر میگیرند.
با این وجود هریک از این مدل های مدیریت استراتژیک به تناسب مقتضیات و شرایطی که سازمان با آن روبهرو است، میتواند کاربرد داشته باشد. قبل از اینکه مقاله را ادامه دهید، اگر آشنایی کافی با مفهوم استراتژی ندارید پیشنهاد میشود که مقاله «تعریف استراتژی یا راهبرد چیست؟» را مطالعه نمایید و سپس در این مقاله با برخی از مدل های مدیریت استراتژیک آشنا شوید.
مدل های مدیریت استراتژیک
اندیشمندان حوزه مدیریت استراتژیک برای فرآیند مدیریت استراتژیک در سازمان، مدل های مدیریت استراتژیک مختلفی را ارائه دادهاند. آنها تلاش کردهاند که جنبههایی که در فرآیند مدیریت استراتژیک مهم است را شناسایی کنند و آن را در مدل پیشنهادی خود لحاظ کنند. ازاینرو است که تعداد زیادی مدل در عرصه مدیریت و برنامهریزی استراتژیک تحت عنوان مدل های مدیریت استراتژیک در کتابها و مقالات زیادی ارائه شده است و روزبهروز بر تعداد این مدلها افزوده میشود.
مدل مدیریت استراتژیک آندروز
یکی از اولین مدل های مدیریت استراتژیک توسط «آندروز» (Andrews) در سال 1971 ارائه شده است. در این مدل اولیه از مدل های مدیریت استراتژیک روابط مختلفی بین تدوین، استراتژی و اجرای آن وجود دارد. تدوین و اجرای استراتژی بهصورت یکطرفه به استراتژی مرتبط شدهاند؛ اما تدوین و اجرا با یک فِلِش دوطرفه به هم مرتبط شدهاند. این مدل به ما میگوید که آیا بین اهداف سازمان و نتایج حاصل از استراتژی انحرافی وجود دارد یا خیر.
درصورتیکه مقدار نتایج به دست آمده کمتر از اهداف مورد نظر باشد، استراتژیها مجدداً تدوین میشوند. این امر یک فرآیند تکرار شونده را نشان میدهد. بازخور بین مراحل گوناگون بسیار مهم است. ارزشهای شخصی و آمال مدیریت به عنوان منابع تغییر سازمانی در نظر گرفته میشوند؛ بنابراین، استراتژی برای منعکس ساختن روابط پویا بین بخشهای مورد نظر تغییر میکند. در این مدل، اجرای استراتژی بر ساختار و روابط سازمانی، فرآیندها و رفتار و همچنین رهبری اثرگذار است.
مدل مدیریت استراتژیک دیوید
«دیوید» (David) در کتاب «مدیریت استراتژیک: مفاهیم و موارد» (Strategic management: concepts and cases) که در سال 1990 منتشر شد، مدل دیگری از مدل های مدیریت استراتژیک ارائه میکند. در مدل ارائه شده توسط وی، مدیریت استراتژیک دارای سه مرحله است:
- تدوین استراتژی
- اجرای استراتژی
- ارزیابی استراتژی
کتاب مدیریت استراتژیک اثر فرد آر. دیوید
تدوین استراتژی شامل توسعه چشمانداز و مأموریت، شناسایی فرصتها و تهدیدات خارجی بیرون از سازمان، تعیین نقاط قوت و ضعف درون سازمان، تنظیم اهداف بلند مدت، ایجاد استراتژیها و انتخاب از بین مجموعهای از استراتژیها است. موضوعات تدوین استراتژی شامل تصمیمگیری در مورد ورود به یک کسب و کار جدید، ترک یک کسبوکار، چگونگی تخصیص منابع، متنوعسازی، ورود به بازارهای بینالمللی، ادغام یا سرمایهگذاری مشترک با سایر شرکتها است.
اجرای استراتژی مستلزم تنظیم اهداف سالانه، ایجاد خطمشیها، انگیزش کارکنان و تخصیص منابع است. اجرای استراتژی شامل توسعه فرهنگ حمایت از استراتژی، ایجاد ساختار سازمانی اثربخش، بودجهبندی، توسعه و استفاده از سیستمهای اطلاعاتی و مرتبط ساختن جبران خدمات کارکنان به اهداف سازمانی است.
ارزیابی استراتژی مرحله نهایی در مدیریت استراتژیک است. ارزیابی استراتژی ابزار اصلی مدیران برای کسب اطلاعات در زمان عملکرد ضعیف یک استراتژی است. همه استراتژیها میتوانند تعدیل شوند زیرا عوامل درونی و بیرونی به صورت مداوم تغییر میکنند. سه فعالیت اساسی در ارزیابی استراتژی عبارتاند از:
1) بازبینی عوامل درونی و بیرونی که اساس استراتژیهای فعلی هستند؛
2) اندازهگیری عملکرد
3) انجام اقدامات اصلاحی.
ارزیابی استراتژی به این علت مورد نیاز است که موفقیت امروز، موفقیت فردا را تضمین نمیکند.
مدل مدیریت استراتژیک پیرس و رابینسون
«پیرس» و «رابینسون» (pearce & robinson) مدیریت استراتژیک را به عنوان مجموعهای از تصمیمات و اقدامات که حاصل تدوین و اجرای برنامهها برای دستیابی به اهداف شرکت است، تعریف میکنند. مدیریت استراتژیک فرآیند جریان اطلاعات از طریق گامهای به هم پیوسته برای دستیابی به یک هدف است.
آنها در کتاب «مدیریت استراتژیک» (strategic management) که در سال 2000 منتشر شد مدلی دیگر از مدل های مدیریت استراتژیک ارائه کردهاند. آنها عناصر مدل مدیریت استراتژیک را شامل موارد زیر میدانند:
1. تعریف مأموریت شرکت (چرا وجود داریم؟) و در نظر گرفتن مسئولیت اجتماعی (چگونه شرکت میخواهد به توسعه پایدار دست پیدا کند؟)
2. تجزیه و تحلیل محیط درونی و بیرونی که به آن تحلیل محیطی (Environmental analysis) نیز گفته میشود.
3. شناسایی استراتژیهایی که در چارچوب مزیت رقابتی پایدار و بر اساس فعالیتهای زنجیره ارزش و قابلیتهای اثربخش هستند. به این مرحله تحلیل و انتخاب استراتژیک (Strategic analysis and choice) گفته میشود.
4. فهرست کردن اهداف بلند مدت و شناسایی استراتژیهای عمومی
5. هدفگذاری کوتاه مدت، تاکتیکهای وظیفهای و خطمشیهایی که اقدامات را تقویت میکنند
6. ساختاردهی مجدد، مهندسی مجدد و تمرکز مجدد بر سازمان
7. پیگیری استراتژیها در زمان اجرا، کشف مشکلات یا تغییرات و انجام تعدیلات لازم. به این مرحله کنترل استراتژیک (Strategic control) و بهبود مستمر (Continues improvement) گفته میشود.
کتاب برنامه ریزی و مدیریت استراتژیک اثر پیرس و رابینسون
تدوین و اجرای استراتژی به صورت متوالی و پی در پی هستند و تغییر در هر جزئی از این مدل بر سایر اجزا اثر خواهد گذاشت؛ بنابراین مدل مدیریت استراتژیک برای مدیریت جریان اطلاعات از آغاز فرآیند برنامهریزی تا اجرا و کنترل استراتژی و به منظور دستیابی به اهداف شرکت است.
مدل ویلن و هانگر از سری مدل های مدیریت استراتژیک
یکی دیگر از مدل های مدیریت استراتژیک توسط «ویلن» و «هانگر» (Wheeln & Hunger) در کتاب «مبانی مدیریت استراتژیک» (essentials of strategic management) در سال 2001 مطرح شده است؛ فرآیند مدیریت استراتژیک را شامل چهار مرحله اصلی در نظر میگیرند:
1. ارزیابی محیطی
2. تدوین استراتژی
3. اجرای استراتژی
4. ارزیابی و کنترل
کتاب مدیریت استراتژیک ویلن و هانگر
آنها استدلال میکنند که این چهار عنصر با یکدیگر در تعامل هستند. مدیریت سازمان محیط خارجی را به منظور جستوجوی فرصتها و دوری از تهدیدات و محیط داخلی را به منظور بهرهگیری از نقاط قوت و رفع نقاط ضعف پایش میکند. این چهار عامل برای آینده شرکت بسیار مهم هستند و به عوامل استراتژیک (Strategic factors) اشاره دارند که تحت عنوان SWOT شناخته میشوند.
بعد از شناسایی این عوامل استراتژیک، مدیریت تعامل بین آنها را ارزیابی میکند و مأموریت سازمان را تعیین میکند. نخستین گام در تدوین استراتژی ارائه بیانیه مأموریت است که اهداف، استراتژیها و خطمشیهای را تعیین خواهد کرد. اجرای استراتژیها و خطمشیها از طریق برنامهها، بودجهها و رویهها صورت میگیرد. سرانجام ارزیابی عملکرد و بازخور، کنترل فعالیتهای سازمانی را ممکن میسازد.
مدل مدیریت استراتژیک مک میلان و تامپوئه
«مک میلان» و «تامپوئه» (Macmillan & Tampoe) کتاب «مدیریت استراتژیک: فرآیند، محتوا و اجرا» (Strategic management: process, content, and implementation) را در سال 2001 منتشر کردند. آنها در این کتاب مدلی جدید و متفاوت از مدل های مدیریت استراتژیک ارائه دادند. آنها اجزای مدیریت استراتژیک را در چهار قالب معرفی کردند:
1. زمینه
2. فرآیند تدوین استراتژی
3. محتوای استراتژی
4. اجرای استراتژی
استراتژی و مدیریت استراتژیک در یک زمینه (Context) خاص قرار دارند. زمینه برای هر سازمان منحصربهفرد است. زمینه ویژگیهای زیادی دارد و شامل هر دو محیط درون سازمان و محیط بیرون از سازمان است. زمینه مسائلی را که مدیریت استراتژیک با آنها در ارتباط است، تعیین میکند و در نتیجه حوزه مدیریت استراتژیک را برای سازمان مشخص میکند. زمینه دامنهای از مسائل استراتژیک که سازمان باید آنها حل کند، مشخص مینماید؛ بنابراین مدیریت استراتژیک باید شناختی عمیق از زمینه داشته باشد.
فرآیند تدوین استراتژی فرآیندی است که از طریق آن استراتژیهای یک سازمان در طی زمان انتخاب میشوند. این فرآیند همان فرآیند تفکر استراتژیک (Strategic thinking) در سازمان است. هیچگونه فرآیند عمومی که استراتژیهای موفقیتآمیزی را ایجاد کند وجود ندارد. همچنین هیچگونه ابزار مورد تأییدی که تفکر استراتژیک بدون خطا ایجاد کند، وجود ندارد. برخی فرآیندها ممکن است رسمی باشد و تعداد زیادی از افراد را درگیر فرآیند نماید؛ برخی دیگر ممکن است فرآیندی کاملاً غیر رسمی باشد و تعداد اندکی از افراد را در فرآیند درگیر سازند؛ گاهی اوقات نیز یک بینش ناگهانی از سالها تجزیه و تحلیل ارزشمندتر باشد. هدف تدوین استراتژی دستیابی به دیدگاهی موافق در مورد چگونگی موفقیت سازمان در آینده است.
فرآیند تدوین استراتژی دارای سه عنصر است که در شکل زیر نشان داده شده است.
نیت استراتژیک (Strategic intent) بالاترین هدف یک سازمان است؛ بنابراین موتور محرک فرآیند استراتژی است چون همه اقدامات از این هدف ناشی میشود. نیت استراتژیک میتواند نتایج فرآیند تدوین استراتژی را تغییر یا توسعه دهد.
ارزیابی استراتژیک (Strategic evaluation)، ارزیابی کلی زمینه در یک زمان خاص و بررسی اثرات اقدامات آینده سازمان است. ارزیابی استراتژیک شامل بررسی فعالیتهای روزانه سازمان است. ارزیابی استراتژیک عملکرد فعلی، روندهای مورد انتظار آینده، هدف سازمان و موفقیت استراتژیهای گذشته را بررسی میکند. ارزیابی استراتژیک هم تحلیل و هم قضاوت است.
انتخاب استراتژیک شامل تصمیمگیری در مورد موارد زیر است:
1. چه اقداماتی باید انجام شود
2. چگونه باید این اقدامات صورت گیرد.
این اقدامات موفقیت آینده سازمان را تضمین میکند. دستیابی به این موفقیت مستلزم عقیده راسخ به اقداماتی است که میتواند آینده سازمان را بهبود ببخشد. درجه عدم اطمینان انتخاب استراتژیک اغلب بسیار بالا است. در صورتی که هیچ انتخابی صورت نگیرد، هیچ ارزشی برای فرآیند تدوین استراتژی نمیتوان متصور شد. انتخاب استراتژیک باید مسائل استراتژیکی را که از طریق زمینه به سازمان وارد شدهاند در نظر بگیرد و نیت استراتژیک خود را با زمینه متناسب کند. تدوین استراتژی معمولاً شامل تجزیه و تحلیل دادهها و اطلاعات است.
فرآیند تدوین استراتژی به محتوای استراتژی منتقل میشود. محتوای استراتژی در پنج قالب زیر مطرح میشود:
o انتخاب کسبوکارهای مناسب
o شناخت آن چیزی که موجب موفقیت در آن کسبوکار میشود
o نوآوری مداوم در زمینه کسبوکار
o حفظ انعطافپذیری مالی
o اندازهگیری موفقیت شرکت به وسیله ارزش سهامداران و توجه به سایر ذینفعان
محتوای استراتژی شامل استراتژیهای شرکتی، استراتژیهای کسبوکار و استراتژیهای وظیفهای است. استراتژیهای شرکتی به دنبال پاسخ به سؤالات زیر هستند:
1. کجا فعالیت کنیم؟
2. ترکیب مناسب کسبوکارها چه باشد؟
استراتژیهای کسبوکار به دنبال پاسخ به سؤالات زیر هستند:
1. قلمرو فعالیت ما کجا است؟
2. چگونه رقابت کنیم؟
استراتژیهای وظیفهای به وظایف هریک از بخشهای وظیفهای در سازمان شامل بخش تولید، بازاریابی، حسابداری و مالی مربوط میشود.
آخرین عنصر مدل مدیریت استراتژیک مک میلان و تامپوئه، فرآیند اجرای استراتژی است.
اجرای استراتژی اغلب به عنوان یک بخش مجزا از فرآیند مدیریت استراتژیک دیده میشود. در این مدل، اجرای استراتژی به عنوان بخشی از مدل مدیریت استراتژیک در نظر گرفته شده است. بسیاری از تغییرات استراتژیک به اهداف مورد نظر خود دست نمییابند. این شکست به علت مشکلات در اجرای تغییرات مدنظر است. شکل زیر بخشهای مختلف فرآیند اجرای استراتژی را نشان میدهد. رهبری و مدیریت برای اجرای موفقیتآمیز استراتژی ضروری هستند. برای اجرای استراتژیهای جدید نیاز است که فرآیندهای کسبوکار، فرهنگ، رفتار سازمانی و ساختار سازمان تغییر پیدا کنند.
چهار عنصر مدل مدیریت استراتژیک به یکدیگر مرتبط هستند.
زمینه، مسائلی را که باید حل شود را مطرح میسازد. کیفیت فرآیند تدوین استراتژی و تناسب آن با زمینه، کیفیت محتوای استراتژی را تعیین میکند. محتوای استراتژی باید در فرآیند اجرا قرار گیرد. در واقع فرآیند اجرای استراتژی ایدهها را به واقعیت تبدیل میکند.
مدل مدیریت استراتژیک تامپسون و مارتین
مدل فرآیند مدیریت استراتژیک «تامپسون» و «مارتین» (Thompson & Martin) در کتاب «مدیریت استراتژیک، آگاهی و تغییر» (Strategic management: awareness and change) که در سال 2005 منتشر شد، رویکرد جدیدی از مدل های مدیریت استراتژیک ارائه میکند. آنها در تشریح فرآیند مدیریت استراتژیک، پنج سؤال اساسی که مدیران اجرایی با آن مواجه هستند را ارائه میکنند:
o اهداف اساسی شرکت چیست؟
o برای دستیابی به این اهداف، چه استراتژی باید به کار گرفت؟
o شرکت با چه موضوعات اساسی مواجه است؟
o فرهنگ شرکت چیست؟
o آیا شرکت به روشی مناسب برای پشتیبانی از اهداف، موضوعات و فرهنگ سازماندهی شده است؟
موضوعات مرتبط با مدیریت استراتژیک حول اجزای زیر ایجاد شدهاند:
o تحلیل استراتژیک
o ایجاد و انتخاب استراتژی
o اجرای استراتژی
این سه جز در شکل زیر نشان داده شده است.
در مدل ارائه شده، از اصطلاح آگاهی استراتژیک (Strategic awareness) برای تجزیه و تحلیل موقعیت فعلی شرکت و ارزیابی مسیر پیشرفت آن استفاده میشود و اصطلاح تغییر استراتژیک (Strategic change) انتخاب مسیری که شرکت باید طی کند و در اجرای استراتژی منعکس میشود.
بنابراین مدیریت استراتژیک شامل آگاهی از چگونگی موفقیت و قوی بودن یک شرکت و استراتژیهای آن و چگونگی تغییر شرایط است. در هر زمانی، محصولات، خدمات و استراتژیهایی که قبلاً مناسب بودهاند، ممکن است افول پیدا کنند یا توسط رقبا تهدید شوند. در چنین شرایطی، پنجرههای فرصت بر روی شرکتهای هوشیار و فعال باز میشود.
استراتژیهای جدیدی باید پورتفولیوی محصولات شرکت یا سطح رقابتی آن را تغییر دهند. گاهی اوقات این ایدههای استراتژیک از فرآیند رسمی برنامهریزی ظهور مییابند و گاهی اوقات و بخصوص در مورد استراتژیهای وظیفهای و رقابتی، تغییرات زمانی نمود پیدا میکنند که مدیران در سراسر سازمان در تلاش برای کشف ایدههای جدید هستند.
استراتژیهای واقعی در هر زمانی محتوای استراتژی سازمان را منعکس میکنند. موضوعات مهم این گونه استراتژیها به شرح زیر هستند:
o توانایی سازمان برای ایجاد ارزش افزوده به وسیله بهرهبرداری همزمان از منابع سازمانی برای دستیابی به سینرژی
o کسب رضایت ذینفعان اصلی شرکت بخصوص سهامداران و مشتریان
برای انتخاب استراتژیهای جدید باید این معیارها را در نظر گرفت. استراتژیهای فعلی و جدید باید اجرا شوند. یک استراتژی زمانی سودمند است که اجرا شود؛ بنابراین سازمان باید ساختار مناسب، استراتژیها و سیستمهای وظیفهای واضح و مؤثری داشته باشد که شرکت با استفاده از آنها به روش منسجمی عمل کند. فرآیند طراحی و اجرای هر تغییری باید مدیریت، نظارت و کنترل شود. این زمینههای فرآیندی از طریق چارچوب زیر برای مطالعه استراتژی به دست میآیند:
o ارزیابی موقعیت و استراتژیهای فعلی با استفاده از ماتریس SWOT
o تعیین تغییرات در اهداف و استراتژیهای مورد انتظار در تمام سطوح شرکتی، رقابتی و وظیفهای
o جستوجو و انتخاب اقدامات مناسب
o اجرای تغییرات مورد نظر
o نظارت بر پیشرفتها
این مدل فرآیندی چارچوبی برای ایجاد استراتژی و مدیریت استراتژیک ارائه میکند. اگرچه این مدل به ما در درک استراتژی کمک میکند، با این حال الزاماً استراتژیهای اثربخش صرفاً به روش سیستماتیکی که در این مدل برای فرایند مدیریت استراتژیک در نظر گرفته شده است، به وجود نمیآیند.
این مدل مدیریت استراتژیک یک فرآیند بالا به پایین در سازمان را نشان میدهد که مسیر آینده سازمان را نشان میدهد و بیشتر مشکلات در حین اجرای استراتژی شناسایی و حل میشوند. شکل بالا نشان میدهد که فرآیند مدیریت استراتژیک را به جای اینکه به صورت یک تحلیل زنجیرهوار به تصویر بکشد این فرآیند را به صورت یک دایره بسته نشان میدهد. شکل پایین مرحلهای را ادامه میدهد که این مدل فرآیندی را به وسیلهی افزودن تعدادی سؤال کلیدی که سازمانها و مدیران در سطوح مختلف سلسلهمراتب سازمانی باید در هر زمانی مشخص کنند، تفسیر مینماید.
اینها موضوعاتی نیستند که تنها در یک سال و به عنوان بخشی از چرخه برنامهریزی وجود داشته باشند. در شرایط محیطی پویا که همه چیز در حال تغییر است، سازمان برای اینکه به صورت اثربخش باشند باید به صورت مداوم در جستوجوی فرصتهای جدید و همچنین شناخت تغییرات در استراتژیها و تاکتیکها باشند. رهبری و فرهنگ در مرکز این شکل قرار گرفتهاند که نشاندهنده تأثیر عمیق آنها بر فرآیند تصمیمگیری و عملکرد استراتژیک است. تغییر استراتژی و استراتژیک در سازمانها را نمیتوان از مشارکت رهبران استراتژیک و فرهنگی که در آن ممکن است تغییرات را تحریک یا محدود کنند، تفکیک کرد.
روش سازماندهی و میزان اختیار تفویض شده به مدیران، بر تصمیمات روزانه افراد اثرگذار است. اهدافی که سازمان در تعقیب آنها است از فرآیند اجرای استراتژی ناشی میشود.
چارچوب موجود در شکل زیر اجزای استراتژی را در قالب 12 سؤال از مباحث آگاهی و تغییر استراتژیک نشان میدهد. با حرکت از چپ به راست سؤالات روند منطقی به خود میگیرد. اگر سازمان در جایی نیاز به ارزیابی فرصتها و تهدیدات در حال ظهور داشته باشد، قبل از مشخص شدن اهداف، استراتژیهای سازمان باید ارزیابی، انتخاب و اجرا شوند. پس مدل میتواند به صورت ترتیبی استفاده شود. همچنین در این چارچوب، اطلاعات بر نظارت و تداوم دلالت دارد.
بنابراین این سؤالات به عنوان مجموعهای از موضوعات مهم در نظر گرفته میشود که مدیران باید در هر زمانی خود را در یک محیط آشفته متصور شوند.
مدل مدیریت استراتژیک هیت، ایرلند و هاسیکسون
«هیت»، «ایرلِند» و «هاسکیسون» (Hit, Ireland & Hoskisson) در کتاب «مدیریت استراتژیک، رقابتپذیری و جهانیسازی: مفاهیم و موارد» (Strategic management, competitiveness and globalization: concepts and cases) که در سال 2007 منتشر شد مدلی دیگر از مدل های مدیریت استراتژیک مطرح کردهاند. آنها فرآیند مدیریت استراتژیک را مجموعهای کامل از تعهدات، تصمیمات و اقدامات مورد نیاز برای شرکت در دستیابی به رقابتپذیری استراتژیک و بازده بالاتر از میانگین تعریف میکنند.
رقابتپذیری استراتژیک زمانی حاصل میشود که شرکتها به صورت موفقیتآمیزی استراتژیای که برای آنها ایجاد ارزش میکند را تدوین و اجرا نمایند همچنین بازده بالاتر از میانگین به بازدهی بیشتر از انتظار سرمایهگذاران در مقایسه با سرمایهگذاریهای دیگری که آنها میتوانستند انجام دهند، اشاره دارد.
نخستین گام شرکت در این فرآیند تحلیل محیطهای بیرونی و درونی برای تعیین منابع، قابلیتها و شایستگیهای اصلی آن است که به عنوان نهادههای استراتژیک در نظر گرفته میشوند. با این اطلاعات به دست آمده، شرکت چشمانداز و مأموریت خود را توسعه میدهد و استراتژی را تدوین میکند. برای اجرای استراتژی تدوین شده، شرکت اقداماتی را برای دستیابی به رقابتپذیری استراتژیک و بازده بالاتر از میانگین انجام میدهد. خلاصه این اقدامات به شرح ذیل است:
o اقدامات استراتژیک اثربخش در زمینه تدوین یکپارچه استراتژی
o اقدامات اجرایی برای دستیابی به نتایج استراتژیک مطلوب
مدل مدیریت استراتژیک موردن
«موردن» (Morden) در کتاب «اصول مدیریت استراتژیک» (Principles of strategic management) خود که در سال 2007 منتشر شد مدل جدیدی از مدل های مدیریت استراتژیک ارائه میدهد. چهار عنصر این مدل به شرح زیر هستند:
o تجزیه و تحلیل و برنامهریزی استراتژیک. تجزیه و تحلیل استراتژی فرآیندی است که سازمان از طریق آن قابلیتهای درونی خود را بررسی میکند همچنین عوامل مهم محیط خارجی را شناسایی میکند. این فرآیند شامل شناسایی عوامل زیر است:
1. نقاط قوت و ضعف مالی و عملیاتی درون سازمان
2. محدودیتها، فرصتها و تهدیدات محیطی که سازمان با آنها مواجه است.
3. محیطهای سیاسی و نهادی و رقابتی که سازمان درون آنها فعالیت میکند.
4. ماهیت منابع، قابلیتها و رهبری که در مالکیت سازمان هستند.
فرآیند برنامهریزی با اصطلاحات مختلفی مانند برنامهریزی استراتژیک و برنامهریزی کسبوکار شناخته میشود. فرآیند برنامهریزی بر مبنای فعالیتهای زیر است:
1. تجزیه و تحلیل زمان
2. تجزیه و تحلیل ریسک
3. تجزیه و تحلیل فرآیندهای پیشبینی
4. تشریح فرآیند برنامهریزی کسبوکار
o تدوین استراتژی و تصمیمگیری استراتژیک. فرآیندهای تدوین استراتژی و تصمیمگیری استراتژیک برای ایجاد مأموریت، اهداف و استراتژی سازمان به کار گرفته میشوند. مأموریت، اهداف و استراتژی از چشمانداز و ارزشهای سازمان رهبران، تصمیمگیرندگان و ذینفعان گرفته میشود. سازمان باید درباره موارد زیر تصمیمگیری کند:
1. چگونه استراتژیها و برنامهها تدوین میشود.
2. چه کسانی در فرآیند تدوین مشارکت دارند.
3. چگونه منابع مالی مورد نیاز برای این استراتژیها و برنامهها تخصیص داده میشود.
تصمیمگیرندگان مجموعهای از اقداماتی را که یک سازمان باید انجام دهد شناسایی میکنند.
o انتخاب استراتژیک. فرآیند انتخاب استراتژی به منظور شناسایی مجموعه اقداماتی است که باید انجام شود. انتخاب استراتژیک با مواردی مشابه موارد زیر سر و کار دارد:
1. آیا سازمان باید تنها در سطح ملی فعالیت کند یا میتواند دامنه فعالیتهای خود را به سطح بینالمللی گسترش دهد؟
2. آیا هدف سازمان دستیابی به سهم بالایی از بازار است؟
3. آیا باید محصولات با کیفیت بسیار بالا تولید کند؟
4. آیا هدف سازمان دستیابی به حاشیه سود بالا است یا به دنبال استراتژی حداقل هزینه است؟
تصمیمگیرندگان سازمان از میان مجموعهای از استراتژیهای قابل اجرا، بهترین استراتژی و اثربخشترین آن را که سازمان قادر به اجرای آن است را انتخاب میکند تا به اهداف مور نظر خود دست یابد.
o اجرای استراتژی. فرآیندی است که استراتژی انتخاب شده، پیادهسازی و اجرا میشود. در واقع استراتژی درون زمینه و محدودیت داخلی افراد، رهبری، ساختار، منابع، قابلیتها و فرهنگ سازمانی قرار میگیرد. اجرای استراتژی همچنین درون زمینه و محدودیتهای بیرونی محیط رقابتی، سیاسی و خارجی قرار میگیرد. اجرای استراتژی به ماهیت دانش، تکنولوژی و منابع شایستگی در دسترس سازمان بستگی دارد. همچنین اجرای استراتژی به ماهیت تصمیمات در مورد استراتژی مالی و رقابتی بستگی دارد. اجرای استراتژی به وسیله بهترین روش بهکارگیری منابع، تحقق تعهدات مالی و تضمین بقای سازمان محدود شده است.
چهار عنصر معرفی شده برای مدل مدیریت استراتژیک به هم وابسته هستند و با یکدیگر کار میکنند. هر عنصر به دیگر عناصر تأثیر میگذارد و از آنها اثر میپذیرد.
مدل مدیریت استراتژیک هیل و جونز
«هیل» و «جونز» (Hill & Jones) در کتاب «مدیریت استراتژیک، با رویکرد یکپارچه» (Strategic management, An integrated approach) که در سال 2008 منتشر شد مدلی دیگر از مدل های مدیریت استراتژیک را ارائه دادند. آنها فرآیند مدیریت استراتژیک در قالب پنج مرحله معرفی کردند. هر یک از این مراحل به شرح زیر است:
1. انتخاب مأموریت و اهداف اساسی شرکت
2. تحلیل محیط رقابتی بیرون سازمان برای شناسایی فرصتها و تهدیدات
3. تحلیل محیط عملیاتی درون سازمان برای شناسایی نقاط قوت و ضعف سازمان
4. انتخاب استراتژیهایی که نقاط قوت سازمان را ایجاد و نقاط ضعف آن را تصحیح میکند تا از فرصتهای بیرونی بهره ببرد و با تهدیدات خارجی مقابله کند. این استراتژیها باید با مأموریت و اهداف اصلی سازمان هم راستا باشند. همچنین این استراتژیها باید منطبق با مدل کسبوکار سازمان باشند.
5. اجرای استراتژیها
کتاب تئوری مدیریت استراتژیک اثر گارت آر. جونز و چارلز دبلیو. ال. هیل
تدوین استراتژی را تجزیه و تحلیل محیطهای بیرونی و درونی سازمان و سپس انتخاب استراتژیهای مناسب شکل میدهد. در مقابل، اجرای استراتژی شامل عمل کردن به استراتژیهای تدوین شده است. اجرای استراتژی شامل انجام اقداماتی در راستای استراتژیهای سطح شرکت، سطح کسبوکار و سطح وظیفه، اختصاص دادن نقشها و مسئولیتها در میان مدیران (از طریق طراحی ساختار سازمانی)، تخصیص منابع (شامل سرمایه و پول)، تنظیم اهداف کوتاه مدت و طراحی کنترل سازمانی و سیستمهای پاداش است.
این فرآیند شامل مجموعهای از گامهای متوالی در فرآیند مدیریت استراتژیک است. گامِ یک فرآیند مدیریت استراتژیک با بیانیه مأموریت شرکت و اهداف اصلی شرکت آغاز میشود. این بیانیه به وسیله مدل کسبوکار فعلی شرکت شکل داده میشود.
بیانیه مأموریت شرکت به وسیله تفکر استراتژیک: تجزیه و تحلیل محیط بیرونی، تجزیه و تحلیل محیط درونی و انتخاب استراتژی، دنبال میشود. فرآیند شکلگیری استراتژی با طراحی ساختار سازمانی، فرهنگ و سیستمهای کنترل مورد نیاز برای اجرای استراتژی انتخاب شده پایان مییابد.
مدل مدیریت استراتژیک جانسون، ویتینگتون و اسکولز
«جانسون»، «ویتینگتون» و «اسکولز» (Johnson, Whittington & Scholes) در کتاب «اصول استراتژی» (Fundamentals of strategy) که در سال 2009 منتشر شد، مدل جدیدی از مدل های مدیریت استراتژیک را ارائه دادند.
مدیریت استراتژیک شامل شناخت موقعیت استراتژیک سازمان (Strategic position)، انتخاب استراتژیک (Strategic choice) برای آینده و مدیریت استراتژی در عمل (Strategy in action) است. استراتژی افراد را در بر میگیرد؛ بخصوص مدیرانی که در مورد استراتژی تصمیم میگیرند و آن را عملی میسازند. مدل مدیریت استراتژیک آنها بر نقش افراد در استراتژی تأکید میکند.
مدیریت استراتژیک با کل سازمان در ارتباط است. مدیریت استراتژیک با پیچیدگیهای برآمده از موقعیتهای مبهم و غیر معمول در کل سازمان مرتبط است. شکل زیر مدل مدیریت استراتژیک جانسون، ویتینگتون و اسکولز را به نمایش گذاشته است. این مدل را میتوان به صورت یک توالی خطی نشان داد که نخست باید نسبت به موقعیت استراتژیک سازمان شناخت پیدا کرد، سپس دست به انتخاب استراتژیک زد و در نهایت استراتژی را پیادهسازی کرد. با این حال در عمل، این عناصر در یک توالی پشت سر هم و خطی قرار نمیگیرند؛ این عناصر مرتبط به هم هستند و در یک فرآیند بازخور در کنار یکدیگر عمل میکنند.
o موقعیت استراتژیک. اثرات محیط بیرونی، قابلیتهای استراتژیک سازمان (منابع و شایستگیها) و انتظارات ذینفعان را بر روی استراتژی شناسایی میکند.
1. محیط. سازمان در بافتی از دنیای سیاسی، اجتماعی، تکنولوژی، زیستمحیطی و قانونی فعالیت میکند. این بافت ممکن است تغییر یابد و برای برخی سازمانها نسبت به برخی دیگر پیچیدهتر شود. سازمانها باید اثرات محیطی همچنین تغییرات بالقوه یا مورد انتظار در متغیرهای محیطی را شناسایی کنند. بسیاری از این متغیرها از فرصتها برآمدهاند و برخی دیگر تهدیداتی برای سازمان به همراه دارند.
2. قابلیت استراتژیک سازمان. ترکیبی از منابع و شایستگیها است. قابلیت استراتژیک یک سازمان از نقاط قوت و ضعف آن ناشی میشود. هدف از بررسی قابلیت استراتژیک سازمانی این است که اثرات و محدودیتهای درونی را بر انتخاب استراتژیک در آینده شناسایی کنیم.
3. انتظارات ذینفعان. انتظارات ذینفعان بر اهداف سازمان اثر میگذارند. اهداف درون چشمانداز، مأموریت و ارزشهای سازمان جای گرفتهاند. در اینجا موضوع حاکمیت شرکتی نیز مهم است چرا که سازمان باید به یکسری افراد خدمت کند و در مقابل آنها مسئول است. این موضوعات از مسئولیت اجتماعی شرکتی و اخلاقیات شرکتی ناشی میشوند.
4. اثرات فرهنگی و تاریخی. این موارد نیز بر استراتژی اثر خواهند گذاشت. اثرات فرهنگی میتواند سازمانی، صنعتی یا ملی باشند. اثرات تاریخی از پایبندی به یک مسیر استراتژیک خاص ایجاد میشود. اثرات این دو میتواند منجر به انحراف استراتژیک شود. انحراف استراتژیک، ناتوانی در ایجاد تغییرات لازم است.
o انتخاب استراتژیک. انتخاب استراتژیک شامل گزینههای استراتژیک از نقطه نظر مسیر حرکت سازمان و روشهایی پیگیری استراتژی است. گزینههای و روشهای معمول به صورت زیر هستند:
1. انتخاب استراتژیک از نقطه نظر استراتژی کسبوکار. این استراتژی در مورد چگونگی رقابت سازمان است. به طور کلی این بخش شامل استراتژیهای قیمتگذاری و تمایز و تصمیمگیری در مورد رقابت یا همکاری با رقبا است.
2. انتخاب استراتژیک از نقطه نظر استراتژی شرکتی. این استراتژی در رابطه با حوزه فعالیت شرکت است. این بخش شامل تصمیمگیری در مورد متنوعسازیِ پورتفولیوی محصولات و گسترش بازار است. استراتژی شرکتی همچنین به رابطه بین بخشهای مختلف کسبوکار و اینکه چگونگی ایجاد ارزش برای کسبوکارهای مختلف میپردازد.
3. استراتژی بین المللی. این استراتژی نوعی از متنوعسازی درون بازارهای جغرافیایی است. سازمانهای از طریق صادرات، لایسنس و سرمایهگذاری مستقیم به یک بازار بین المللی وارد میشوند.
4. روشهای دنبال کردن استراتژی. بسیاری از سازمانها کسبوکارهایشان را بر مبنای منابعی که در اختیارشان است، ایجاد میکنند. سایر سازمانها ممکن است سازمان خود را به وسیله ادغام و یا اتحاد استراتژیک با سایر سازمانها توسعه دهند.
o استراتژی در عمل. استراتژی در عمل در رابطه با این است که استراتژیهای انتخاب شده اجرا خواهند شد. سه موضوع اساسی در رابطه با بحث استراتژی در عمل به شرح زیر هستند:
1. ساختاردهی. ساختاردهی از عملکرد موفقیتآمیز سازمان حمایت میکند.
2. فرآیندها. فرآیندها مستلزم کنترل استراتژیهای اجرا شده هستند. استراتژیهای باید بر مبنای برنامهها اجرا شوند و میزان پیشرفت آنها بررسی شود و تعدیلات لازم روی آنها انجام گیرد.
3. مدیریت تغییر استراتژیک. بخش مهمی در مرحله استراتژی در عمل است. این بخش به شناخت این موضوع میپردازد که بافتی که سازمان در آن فعالیت میکند چگونه موجب تغییر میشود. این بخش همچنین شامل سبکهایی است که برای مدیریت تغییر اتخاد میشود و اهرمهایی است که میتواند بر تغییر اثر بگذارد.
مدل مدیریت استراتژیک راتائرمل
«راتائرمل» (Rothaermel) در کتاب «مدیریت استراتژیک» (Strategic management) که در سال 2013 منتشر شد مدل جدیدی از مدیریت استراتژیک را ارائه میدهد. وی مدلی را تحت عنوان مدل اِی اِف آی (AFI) ارائه میکند که یکی از جدیدترین مدل های مدیریت استراتژیک است. این مدل شامل سه مرحله زیر است:
1. تحلیل (Analyze)
2. تدوین (Formulate)
3. اجرا (Implement)
سه وظیفه تحلیل، تدوین و اجرا، ستونهای مدیریت استراتژیک را شکل میدهند. سؤالات و موضوعات اساسی در هر یک از این وظایف به شرح زیر هستند:
o تحلیل استراتژی
رهبری استراتژیک و فرآیند رهبری: نقش رهبران استراتژیک چیست؟ چشمانداز، مأموریت و ارزشهای شرکت چیست؟ فرآیند شرکت برای ایجاد استراتژی چیست؟ استراتژی در مورد چیست؟
تحلیل بیرونی: نیروهای بیرون از سازمان چه تأثیری بر مزیت رقابتی شرکت دارند؟
تحلیل درونی: منابع داخلی، قابلیتها و شایستگیهای اصلی چه تأثیری بر مزیت رقابتی شرکت دارند؟
مزیت رقابتی، عملکرد شرکت و مدلهای کسبوکار: شرکت چگونه کسب درآمد میکند؟ چگونه میتوانیم مزیت رقابتی شرکت را اندازهگیری و ارزیابی کنیم؟ چه رابطهای بین مزیت رقابتی و عملکرد شرکت وجود دارد؟
o تدوین استراتژی
استراتژی شرکتی: شرکت در کجا باید رقابت کند: صنعت، بازار و مکانهای جغرافیایی؟
استراتژی کسبوکار: شرکت چگونه باید رقابت کند: رهبری هزینه، تمایز یا ادغام؟
استراتژی جهانی: شرکت در کجا (محلی، منطقهای، ملی و بینالمللی) و چگونه باید رقابت کند: محلی، ملی یا بینالمللی؟
oاجرای استراتژی
طراحی سازمانی: شرکت برای استراتژیهای تدوین شده، چگونه باید سازماندهی شود؟
حاکمیت شرکتی و اخلاق کسبوکار: کدام نوع حاکمیت شرکتی اثربخشتر است؟ شرکتها چگونه تصمیمات استراتژیک مبتنی بر اخلاق کسبوکار را میگیرند؟
سخن آخر
در این مقاله به بررسی برخی از مدل های مدیریت استراتژیک پرداخته شد. به طور کلی در همه مدل های مدیریت استراتژیک بررسی شده به بیانهای مختلف سه مرحلهی اصلی در فرآیند مدیریت استراتژیک یعنی تدوین استراتژی، اجرای استراتژی و کنترل استراتژی شرح داده شد. با نگاه به هریک از این مدلها میتوانیم وجوه اشتراک و افتراق این مدلها را ببینم؟
شما خوانندگان محترم این مقاله، به عنوان دانشجویان رشته مدیریت و مدیران استراتژیک کسبوکارها چه مدل های مدیریت استراتژیک دیگری را میشناسید؟ تا چه اندازه فکر میکنید که این مدلها در شرکتهای شما کاربردی هستند؟ شما در تدوین، اجرا و ارزیابی استراتژی خود از کدام مدل مدیریت استراتژیک بهره میگیرید؟
منابع:
Strategic management: concepts and cases
Strategic management
Essentials of strategic management
Strategic management: process, content, and implementation
Strategic management: awareness and change
Strategic management, competitiveness and globalization: concepts and cases
Principles of strategic management
Strategic management: An integrated approach
Fundamentals of strategy
Strategic management
مدل های ارایه شده بسیار عالی جامع و کامل بود. مرحبا به نوبیسنده عزیز و ارزوی موفقیت و تندرستی برای ایشان
با سلام
کار خوبی بود
اما مدل آنزوف و مدل ب س ژ و مدل هکس و مدل برایسون و مدل رابینسون و … را ندیدم. اینها را هم اضافه کنید متن کاملتر میشود
سلام
ممنون از پیشنهادتون
مقاله را کامل خواهیم کرد
بنظرم اونچه که اینجا مطرح شده یه جورایی مکاتب رو شامل میشه….اما مدل BCG خودش یه روش آنالیز هستش که تو دل روشهای تدوین استفاده میشه.
سلام جناب آقای مهدی فرزین من برای انجام کاری از مقاله شما استفاده می کنم. لطفا بفرمایید چطوری باید رفرندسی نمایم.
سلام
مقاله را جناب آقای دکتر سلیمان زاده نوشته اند و شما می توانید از آدرس وب سایت و لینک مقاله به عنوان رفرنس استفاده کنید
سلام و درود و تشکر بی پایان بابت اینکه مطالب مفید و عالیتونو برای استفاده ما به اشتراک گذاشتید. لطفا درصورت امکان درمورد نحوه طراحی مدل کسب و کار هم مطلب بگذارید
بسیاااااااااار عالی و جامع.
متشکرم.
با سلام و تشکر از مطالب مفید و جامعی که به اشتراک گذاشتید
سوالی داشتم در خصوص مطلب فوق. آیا بین مدل های مدیریت استراتژیک و مدل های برنامه ریزی استراتژیک تفاوتی وجود داره؟ اگر مدیریت استراتژیک بر مبنای تدوین، اجرا و کنترل قرار دارد، آیا مدل برنامه ریزی با تدوین مدیریت استراتژیک منطبق می باشد.
اگر پاسخ سوال فوق مثبت باشد، نتیجه میگیریم که مدل برنامه ریزی و مدل مدیریت استراتژیک عملا بر هم منطبق هستند.
ممنون میشم که راهنمایی بفرمایید.
با سلام
همانطور که اشاره کردید مدیریت استراتژیک دارای سه مرحله تدوین استراتژی، اجرای استراتژی و کنترل استراتژی است و مرحله تدوین استراتژی منطبق با برنامهریزی استراتژیک است. بنابراین برنامهریزی استراتژیک یکی از مراحل مدیریت استراتژیک است.
همانطور هم که در مدلهای ارائه شده مشاهده میکنید این سه مرحله با عناوین مختلف حضور دارند ولی ماهیت آنها همان تدوین، اجرا و کنترل است.
سلام
اخرین مدل ارائه شده مدیریت استراژتیک چیه؟همین مدلAFI تو مطلب امده هست یا مدل جدید تری هست؟
با سلام
مدلهای بسیار زیادی در این زمینه وجود دارد. به عبارتی با انتشار هر مقاله یا کتاب جدید در زمینه مدیریت استراتژیک یک مدل تازهای ارائه میشود. نکتهای که باید مدنظر داشته باشید این است که بیشتر این مدلها به ایدههای اولیه مشابهی میرسند و با تحلیلهای درونی و بیرونی از محیط شروع، در ادامه پیادهسازی و در نهایت با کنترل همراه است.
در این مقاله هم سعی براین بوده است که مشهورترین مدلها در فرآیند مدیریت استراتژیک در طی دهههای مختلف ارائه شود. مدل AFI هم یکی از جدیدترین (و نه آخرین) مدلها بوده است و قطعاً مدلهای جدیدتر مربوط به سالهای اخیر در این زمینه وجود دارد که با یک جستجوی ساده میتوان به آنها دست یافت.
سلام
برای تدوین آخرین مدل برنامه ریزی استراتژیک برای بیمارستان از کدوم مدل میشه استفاده کرد؟ آیا کاربرد مدل ها برای سازمان های خاصی برنامه ریزی یا تدوین شده یا هر کدوم از مدل هارو میشه برای هر سازمانی استفاده کرد؟ با سپاس
با سلام
تمامی مدلهای ارائه شده در این مقاله هم در سازمانهای انتفاعی و هم در سازمانهای غیرانتفاعی (مثل بیمارستانها) کاربرد دارند. اما به نظر نگارنده مدل مدیریت استراتژیک دیوید قابلیت بیشتری در این گونه سازمانها دارد.
سلام.مدل های مختلف برنامه ریزی استراتژیک کدام ها هستند ئ دارای چه ویژگی هایی میباشند؟
نقاط قوت و ضعف هر مدل چه میباشند؟ و این مدل ها از کدام رویکرد اصلی در برنامه ریزی استراتژیک استفاده میکنند؟
با سلام
برنامهریزی استراتژیک بخشی از مدیریت استراتژیک است که مربوط به طراحی یا تدوین استراتژی میباشد. در واقع در تمامی مدلهای ارائه شده بخش مربوط به برنامهریزی استراتژیک وجود دارد. تمامی مدلهای ارائه شده در این مقاله با رویکرد تجویزی هستند؛ در این مدلها فرایند طراحی (برنامهریزی استراتژیک) از فرایند اجرا (اجرای استراتژیک) مجزا است. مینتزبرگ این تمایز بین طراحی از اجرا را به عنوان یکی از مهمترین نقاط ضعف رویکردهای تجویزی میداند. مینتزبرگ اصطلاح «شکلگیری» (Formation) به جای اصطلاح «طراحی» (Formulation) بکار گرفته است که شکلگیری استراتژی در حین اجرای آن شکل میگیرد. این رویکردها تحت عنوان رویکردهای تکوینی (نوظهور) هستند.
باسلام وسپاس.برای بنده که کارم تحقیق در یک مرکز نظامی است مفید بود.ممنون.یاعلی
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت شما! منظور از “الگوهای نوین در مدیریت استراتژیک سازمان” چیست؟ ممنون
سلام ممنون . کار ارزشمندی است اما اگر مقایسه ای از مدل ها نیز ارایه می شد مثلا نقاط قوت و ضعف هر مدل کار بهتری می شد
با سلام
ممنون از پیشنهادتون. حتما پیشنهادتون را مدنظر قرار خواهیم داد.
سلام .
ممنون از مطالب مفیدتون
من یه مطلب راجع به کاربرد انواع مدل های برنامه ریزی استراتژیک لازم دارم . از کجا میتونم پیدا کنم ؟ثعنث هرمدل برای چ سازمانی کاربرد دارد؟
و اینکه وقتی از من انواع مدل های برنامه ریزی استراتژیک خواسته شده میتونم مدل های ندیریت استراتژیک رو هم اضافه کنم ؟ فرق این دو چیست ؟
ممنون میشم راهنمایی کنید خیلی زمان ندارم و باید کار رو به مدیر تحویل دهم
با سلام
کاربرد هر یک از این مدلها را میتوان در برنامهریزی استراتژیک شرکتها مشاهده نمود. هر یک از منابع بکار گرفته شده در این مطلب نیز دارای مثالهای کاربردی هستند.
کاربرد این مدلها بیشتر در زمینه شرکتهای انتفاعی است.
همانطور هم که در پاسخ به نظرات قبل عنوان شده است برنامهریزی استراتژیک بخشی از سهگانه مدیریت استراتژیک یعنی برنامهریزی استراتژیک، اجرای استراتژیک و کنترل استراتژیک است و هر یک از این مدلها قابلیت استفاده در حوزه مدیریت استراتژیک را دارند.
با عرض سلام
ممنون از مطالب مفید شما
برای ارتباط بیشتر با شما آقای دکتر چکار کنم؟
بسیار عالی بود
بسیار بسیار عالی سپاسگزارم