صفحه اصلی / رهبری / اعتماد به سازمان : شما به رهبران سازمان خود چقدر اعتماد دارید ؟
اعتماد به سازمان

اعتماد به سازمان : شما به رهبران سازمان خود چقدر اعتماد دارید ؟

اعتماد به سازمان چه ثمراتی دارد؟ در گذشته، رهبری با دو اصل اساسی کنترل می‌شد: رهبران کم و خاص بودند؛ پیروان آنان مردم عادی بودند و تعداد اینان زیاد و نتایج مهم‌تر از هر چیز دیگری بود. در زمان‌های قدیم، هنگام نیاز به ارتباط و پشتیبانی‌، تنها کافی بود جلسۀ ملاقات با افراد مدنظرتان را ترتیب می‌دادید.

سبک قدیمی رهبری به دلیل عوامل متعددی مجبور شد راهش را برای رسیدن به رویکرد امروزی و متحول پیدا کند. ایران مدیر در این مقاله موضوع ا اعتماد به سازمان را بررسی می‌کند.

خیانت در اعتماد به سازمان

رکود جهانی سال ۲۰۰۸، آخرین گلولۀ شیوۀ رهبری در مکاتب قدیمی بود و برای مردم مشخص شد رهبران کت‌وشلوارپوش همۀ پاسخ‌ها را نمی‌دانند و همیشه برای اتخاذ تصمیمات عاقلانه دوراندیش نیستند؛ بنابراین، اعتماد به رهبران کاهش یافت.

همچنین، رؤسای سیاسی و تجاری ناگهان دریافتند در پی عصر طلایی تبلیغات و شعارهای دروغین، پدیدار‌شدن شکاف‌ها آغازشده است و مردم کمتری آن‌ها را باور می‌کردند؛ بااینکه زمانی این سخنان کلیشه‌ای باورکردنی به نظر می‌رسید.

ناگفته نماند در آن زمان، نخستین بار مشاهده شد بازیگران اصلی در تجارت و سیاست واقعاً آسیب‌پذیر هستند؛ درنتیجه، باید در برابر کسانی پاسخ‌گو باشند که به دنبال پاسخ‌هایی منطقی بودند و رهبری جدید و معتمد می‌خواستند. آن‌ها دریافتند که مخاطبان دیگر هر حرفی را باور نمی‌کنند و باید در فکر جلب اعتماد آن‌ها بود.

اعتماد به سازمان زمان می‌برد

یکی از ساده‌ترین تله‌هایی که رهبران را به دام می‌اندازد، این است که به‌طور خودکار به دلیل جایگاهشان فکر می‌کنند اعتماد دیگران را در دست دارند. بااین‌حال، آنچه رهبران در واقعیت در اختیاردارند، حداقل برای دوره‌ای خاص اطاعت است.

مردم تمایل دارند کاری انجام دهند که به آن‌ها گفته می‌شود؛ چون مسئولیتی ندارند و منطقی است فرد مسئول از عملکرد موفق راضی باشد. باوجوداین، بدون اعتماد که ساخت آن زمان می‌برد، احترام صادقانه و تمایل به متعهد بودن به چشم‌انداز رهبر بعید است آشکار شود.

در حقیقت، تفاوت بین کارمندانی است که احساس می‌کنند برای رسیدن به چشم‌انداز رهبر انگیزه دارند و کارمندانی است که فقط می‌خواهند کارشان را انجام دهند.

اعتماد به سازمان در درون تیم‌ها

اعتماد به سازمان درون تیم ها

اگر به باشگاه‌های فوتبال موفق مانند بارسلونا و منچستریونایتد بنگریم، آن‌ها فلسفه‌های خاصی دارند که از پایین به بالا حکومت می‌کنند. در هر موفقیتی، اعتماد نقشی حیاتی ایفا می‌کند. در زمین فوتبال، بازیکن باید بداند هم‌تیمی‌هایش کجا هستند و آن‌ها را چنان خوب بشناسد که بتواند حرکت هرکدامشان را پیش‌بینی کند. همچنین، باید احساس کند هم‌تیمی‌هایش در صورت اشتباه، می‌توانند از او پشتیبانی کنند.

در خطوط کناری، مدیر باید احساس کند ارتباطات و اعتماد و احترام نقش خود را در هرلحظه از بازی ایفا می‌کنند؛ به‌گونه‌ای که همواره با هر کسب‌وکار یا پروژه همراه باشند. اعتماد از طریق صمیمیت و دوستی‌های مثبت پرورش می‌یابد که با درستی و احترام و صداقت تقویت می‌شود و مشارکت در سازمان را درپی دارد..

تعمق در افکار

اگر حس بی‌اعتمادی بین اعضای تیم وجود داشته باشد، چگونه می‌توانید انتظار داشته باشید هر تیم به‌خوبی و پیوسته موفق شود؟ اعتماد تعهدی دوطرفه است؛ اما جرقۀ آن از رهبرانی زده می‌شود که به دنبال ارج نهادن به روابط فراتر از نتایج هستند و کاملاً آگاه هستند. وقتی از روابطمان مراقبت می‌کنیم، نتایج همیشه به دنبال آن می‌آیند.

پنج اندرز قدرتمند درزمینهٔ اعتماد به سازمان

استیون آر. کاوی (Stephen R Covey)

اعتماد به سازمان و Stephen R Covey

«اعتماد چسب زندگی است. این مهم‌ترین جزو در داشتن ارتباطات مؤثر و اصلی بنیادی است که همۀ روابط را حفظ می‌کند.»

میشل رینا (Michelle Reina)

«بهترین کاری که می‌توانید برای کمک به دیگران انجام دهید تا بتوانند مسئولیت‌پذیر باشند، این است که ثابت کنید می‌خواهید رفتارتان را دیگران تمرین کنند.»

بیل جورج (Bill George)

«از نشان‌دادن آسیب‌پذیری خود نترسید‌. با تیم خود شفاف باشید؛ حتی وقتی ممکن است حقیقت منفور یا نامناسب باشد.»

اپرا وینفری (Oprah Winfrey)

«انسجام واقعی کار درست را انجام می‌دهد؛ بااینکه می‌داند هیچ‌کس نمی‌داند این کار را انجام داده‌اید یا نه.»

پکالین پاول (Colin Powell)

اعتماد به سازمان و Colin Powell

«روزی که سربازان مشکلات خود را به شما نگویند، روزی است که دیگر رهبرشان نیستید.

آن‌ها یا اعتماد خود را ازدست‌داده‌اند که می‌توانید به آن‌ها کمک کنید یا به این نتیجه رسیده‌اند که به آن‌ها اهمیت نمی‌دهید. هر دو مورد به معنی شکست رهبری است.»

سه روش ایجاد  اعتماد به سازمان

1. حرف و عمل خود را هماهنگ کنید

انسجام رکن اصلی اعتماد است. حرف زدن آسان است و هرکس می‌تواند به‌راحتی سخن بگوید؛ اما نمی‌تواند به آن عمل کند. این همان دلیلی است که مردم به کارهایتان بیشتر از صحبت‌هایتان توجه می‌کنند. با سازگاری حرف و عملتان، مردم از شما تبعیت خواهند کرد.

در‌غیر‌این‌صورت، حداقل انطباق ناشی از ترس بهترین گزینه است که رهبر می‌تواند به آن امید داشته باشد. پس در عصر جدید باید مراقب گفتارها بود. حرف بی‌اساس که به اجرایی شدن آن شک داریم می‌تواند تخم بی‌اعتمادی را در میان مردم بپراکند.

2. به افراد نشان دهید واقعاً از آن‌ها مراقبت می‌کنید

رهبری بدون داشتن پیروان ممکن نیست و وفاداری آن‌ها بدون روابط وظیفه‌ای دوام نخواهند آورد. در رهبری، ارتباط عنصری حیاتی است. اگر مردم ببینند رهبر صادقانه به شنیدن مشکلاتشان علاقه‌مند است و به آسایش آن‌ها اهمیت می‌دهد، برای دستیابی به اهداف مشترک، هر کاری از دستشان بربیاید، انجام می‌دهند.

3. درزمینهٔ اعتماد به سازمان صادق باشید

رهبر بودن می‌تواند مخرب باشد. تعداد کمی از مردم در برابر ایده‌ها یا پیشنهادهای رهبری بازخورد واقع‌بینانه‌ای ارائه می‌دهند. دراین‌میان، رهبرانی که سعی می‌کنند دروغ بگویند و فکر کنند کسی متوجه نمی‌شود، فقط خود را برای شکست آماده می‌کنند.

کارمندان ردیاب‌های قهار «دروغ» هستند و در بین خودشان، دربارۀ دروغ‌های رهبران صحبت می‌کنند. صداقت نه‌تنها بهترین سیاست برای کمک به ایجاد رابطه قوی، بلکه حرکتی هوشمندانه است.

سخن آخر

در این مقاله با موضوع اعتماد به سازمان آشنا شدیم. همچنین دانستیم که اعتماد از طریق صمیمیت و دوستی‌های مثبت پرورش می‌یابد که با درستی و احترام و صداقت تقویت می‌شود و اگر حس بی‌اعتمادی بین اعضای تیم وجود داشته باشد، چگونه می‌توانید انتظار داشته باشید هر تیم به‌خوبی و پیوسته موفق شود؟

اعتماد تعهدی دوطرفه است؛ اما جرقۀ آن از رهبرانی زده می‌شود که به دنبال ارج نهادن به روابط فراتر از نتایج هستند و کاملاً آگاه هستند. وقتی از روابطمان مراقبت می‌کنیم، نتایج همیشه به دنبال آن می‌آیند. آیا شما به سازمانتان اعتماد دارید؟ لطفاً تجربه‌های خود را با کاربران ایران مدیر به اشتراک بگذارید.

منبع:

leaderonomics

 

درباره‌ی ایران مدیر

همچنین ببینید

اداره پرسنل

اداره پرسنل و نکاتی که مدیران منابع انسانی در کسب و کار باید بدانند

اداره پرسنل یکی از مهم‌ترین وظایف مدیران منابع انسانی هر مجموعه‌ای است. رشد و گسترش …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *