جلب توجه مخاطب در زمانهایی که فکرهای زیادی به ذهن مخاطب میآید و ذهن مخاطب را مشغول میکند کاری بسیار دشوار است. معمولاً نادیده گرفته شدن از سوی مخاطبین، حقیقتی است که من و شما در اکثر گفتوگوها و سخنرانیها با آن مواجه میشویم. بسیاری از افراد از این گلهمند هستند که با وجود وقت زیادی که برای آماده کردن متن خود صرف کردهاند، ولی بازهم از سوی مخاطبین مورد بیمهری قرار میگیرند. این مورد تنها به سخنرانی در جمعهای بزرگ ختم نمیشود، مدیری که به دنبال جذب نظر کارشناسان تحت نظرش هستند یا مادری که به دنبال آموزش برخی مطالب به فرزند خردسالش هست، هر یک بهنوعی نیاز به جلب توجه مخاطب خود دارند.
ایران مدیر در این مقاله به اصولی کاربردی و عملی میپردازد که به شما کمک میکند مخاطبین خود را درگیر کنید و مشارکت آنها را جلب کنید. این اصول چه برای جمع کثیری قصد سخنرانی داشته باشید و چه برای آموزش کودک خردسالتان، جواب میدهند. این مقاله هفتمین مقاله از مجموعه مقالات چگونگی داشتن گفتوگوی مؤثر است.
همانطور که میدانید مغز ما از دو نیم کره تشکیل شده است. هر یک از این نیمکرهها، کارکردهای مشخص و متفاوتی دارند. بهصورت خیلی کلی و ساده، نیمکره چپ، مسئول محاسبات عددی و ریاضی و کارکردهای منطقی هست. اینکه شما بر مبنای اعداد و ارقام استدلال میکنید و بر مبنای محاسباتی جکم بر خوب یا بد بودن چیزی میدهید، همگی تابعی از نیمکره چپ مغز شماست.
از طرف دیگر نیمکره راست مسئول تخیل و هنر و جنبههای شهودی است. توجه به جنبههای هیجانی و هنری مسائل از کارکردهای نیمکره راست مغز ماست. لذت بردن از آثار هنری همچون نقاشی و موسیقی، حدس زدن، بینش و الهام همگی از نیمکره راست مغز ما نشأت میگیرند.
معمولاً افراد در گفتوگوهای خویش بیشتر بر جنبههای استدلالی و عینی بحثشان متمرکز میشوند. سعی میکنند با آمارها و ارقام دقیق، جلب توجه مخاطب را داشته باشند. درواقع این افراد کارکرد نیمکره چپ را هدف گرفتهاند. این روش برای ارائه آمار و ارقام بسیار مناسب است؛ اما همین اطلاعات را خیلی اثرگذارتر میتوان از طریق رسانههای چاپی منتقل کرد. درواقع به لحاظ علمی در این زمینه اثربخشی رسانههای چاپی از سخنرانی شما، 5 برابر مؤثرتر است.
مشکل کار اینجاست که بعد از مدتی، نیمکره راست افراد شنونده وارد کار میشود و آنها را در خیالات و اوهام غرق میکند و بدین ترتیب کسی به سخنرانی یا صحبتهای مستدل شما گوش فرا نمیدهد.
بنابراین بر طبق جمله معروفی که میگوید: مردم احساسی تصمیم میگیرند و عقلانی آن را توجیه میکنند، زمانی میتوانید افراد را متقاعد کنید که بیش از آنکه بر جنبههای عقلانی مانور دهید، بر جنبههای احساسی و عاطفی و به عبارتی نیمکره راست مغز افراد اثرگذارید. اگر شما مشارکت نیمکره راست افراد را از دست بدهید، بیشتر پتانسیل بالقوه خود برای تأثیرگذاری، نفوذ و جلب توجه مخاطب را از دست خواهید داد.
همه ما در هرلحظه با هزاران فکر بهصورت آگاهانه و ناآگاهانه در ذهنمان مواجه میشویم. این حواسپرتی در دنیای پر چالش کنونی و همراه با دغدغههای مالی و اقتصادی افراد بسیار بیشتر میشود. زمانی میتوانید چنین مخاطبین حواسپرتی را جذب کنید که آنها را در گفتوگوها مشارکت دهید و درنهایت بر آنها نفوذ کنید که به جنبههای عاطفی و احساسی آنها در کنار جنبههای منطقی توجه کنید.
حال که با ضرورت و اهمیت مشارکت شنوندگان آشنا شدیم، برای شروع یادگیری این مهارت رفتاری بهصورت عملی، سؤالات زیر را در نظر بگیرید و به آنها پاسخ بلی یا خیر بدهید. پاسخگویی به سؤالات زیر بهصورت دقیق، به شما تصویر روشنی از وضعیت فعلیتان میدهد. لطفاً سؤالات را جدی بگیرید و بدون پاسخگویی به آنها، ادامه متن را نخوانید.
• آیا هنگام صحبت یا سخنرانی در اطراف خود قدم میزنید؟
• آیا بین جملات منطقی و جملات عاطفی و احساسی، تفاوتی قائل هستید؟
• آیا میدانید که برای اثرگذاری، میبایست نیمکره راست شنونده را درگیر کنید؟
• آیا در حال گفتوگو، نظر مخاطب را جویا میشوید و با توجه به حالات وی، بحث را جلو میبرید؟
• آیا با ساختار جملات پرسشی، آشنایی دارید؟
• آیا به مخاطبین خود اهمیت میدهید و برای آنها ارزش قائلید؟
• آیا قبل از شروع گفتوگو، به ویژگیهای شخصیتی مخاطب یا مخاطبینتان فکر میکنید؟
اگر پاسخ شما به سؤالات بالا، بلی است، به شما تبریک میگوییم، شما توانمندی بالای جهت مشارکت دادن و جلبتوجه مخاطب و انرژی آنها به سمت خودتان دارید. اگر اکثر پاسخهای شما خیر است، شما میبایست بر روی مهارتهای ارتباطی خود و بهویژه مهارت جلبتوجه مخاطب و مشارکت آنان کار کنید. این مقاله به شما کمک میکند تا این مهارت خود را بهآسانی و بدون صرف هزینه تقویت کنید.
نکاتی در مورد لبخند زدن و حالت چهره که باید جدی بگیرید
در بخش زیر 9 روش کاملاً کاربردی، جهت جلب توجه مخاطب و شنوندگان معرفی میشود. این 9 روش بهطورکلی بر سه چیز تمرکز دارد:
1. سبک گفتار شما
2. نحوه تعامل شما با مخاطبین
3. محتوای کلی که در مورد آن صحبت میکنید
در دنیای اثرگذاری و نفوذ، هیچ گفتوگویی خارج از این سه محور وجود ندارد و هر گفتوگویی، بدون استثنا این سه رکن را دارا است. حال بر مبنای هر یک از این محورها، اصولی را موردبحث قرار میدهیم.
سبک گفتار شما
قصهگویی
• مردم عاشق قصهها هستند. قصههایی ساده و صمیمی میتوانند به عمق روح و جان مخاطبین نفوذ کنند و آنها را با شما همراه سازند. بهجای آنکه خودتان را بهصورت رسمی معرفی کنید، میتوانید داستانی بگویید که در آن از سختیها و موانعی که با آنها روبرو شدهاید تا به اینجا رسیدهاید، صحبت میکنید. البته قرار نیست تمامی داستانها یکسان باشند، هر کس بر مبنای شخصیت خود و کهنالگویی که در آن زمان بر وی حاکم است، میتواند داستانپردازی کند.
• در حین گفتوگو، مواردی که بر چگالی و عمق مطلبتان میافزاید را اضافه کنید. برای مثال در برخی جاها مکث طولانی کنید (میتوانید توضیحات بیشتر را در مقاله مهارت کلامی )، زیروبم صدایتان را تغییر دهید، در بعضی جاها که به دنبال افزایش حس همزادپنداری مخاطبینتان هستید، آهسته و آرام صحبت کنید و زمانی که به دنبال انگیزهدهی به آنها هستید، با صدایی بلند و قاطع آنها را خطاب قرار دهید. احساسات افراد همانند ترس، خشم، دلهره میتوانند نقش پررنگی را برای جذب مخاطبین اضافه کنند.
• از قدرت تصاویر، صداها و رنگها غافل نشوید. استفاده از کلیپهای تصویری در میان سخنرانی یا تهیه یک فایل ارائه حرفهای و جذاب، زحمت شما برای جلب توجه مخاطب را کاهش میدهد.
• گفتوگوی خود را با یک نقلقول گیرا و اثربخش به پایان برسانید. باید مواظب باشید جملهای که بیان میکنید با متن کلی گفتوگویتان تطابق داشته باشد و نه خیلی پیشپاافتاده و نه خیلی سخت و دشوار و غیرقابل فهم باشد. انتخاب جمله بستگی به سطح مخاطبان و موضوع شما دارد.
ارتباط چشمی
• ارتباط شما با مخاطبینتان، از طریق ارتباط چشمی مستحکم میشود. سعی کنید اصول ارتباط چشمی را که در مقالات قبل تشریح شد، بهدرستی به کار برید. هر زمان که احساس کردید حالت کلی مخاطبین در حال نزول هست و مخاطبین خسته و کسل هستند، یا موافق یا مخالف گفتههای شما هستند، بر اساس استراتژیهای رفتاری، حالت آنها را تغییر دهید. به عبارتی شما میبایست در همه حال به مخاطبین خود توجه نمایید.
حرکات
• به حالات و حرکات خود توجه کنید، اگر نیاز هست تا انرژی بیشتری به مخاطبین منتقل شود، از حرکت دستها و همچنین حرکات حسابشده بدن (همچون خم شدن به جلو یا تکان دادن سر و گردن) استفاده نمایید. نکته مهم آن است که شما میبایست مجموعهای از حرکات را که مختص به خود شماست از قبل طراحی و تمرین کنید تا در موقع لزوم آنها را به کار برید. به عبارتی حرکات شما باید دارای هویت باشند و همه از یک جنس و سبک باشند.
• در شروع صحبت، معمولاً همه ما دارای فشار عصبی هستیم. در این حالت از شنوندگان خود فاصله نگیرید. این کار میتواند اشتباهی مهلک باشد که از همان اول حس عدم مشارکت را به شنوندگان منتقل میکند. همچنین سعی کنید هرچه به پایان گفتوگوی خود نزدیکتر میشوید، به شنوندگان و مخاطبان خود بیشتر نزدیک شوید.
نحوه تعامل شما با مخاطبین
سؤالها
برای آنکه تعامل خود با مخاطبان را افزایش دهید. میتوانید از سؤالها استفاده کنید. سه گونه سؤال وجود دارد که میتوانید بنا بر اقتضا هر یک را به کار برید.:
• پرسشهای شعارگونه: این قبیل پرسشها شنوندگان را به فکر کردن و اندیشیدن وا میدارد. برای مثال سوالاتی همچون تا حالا فکر کردید بزرگترین فعالیت زندگیتان چی بوده؟ اگر میتوانستید یکچیز رو در زندگی تغییر بدید، اون چیز چی بود؟ این سؤالات در مواقعی خوب هستند که شما وقت اندکی دارید و نمیتوانید پاسخ هر نفر را تکبهتک بپرسید و بیشتر به دنبال آب کردن یخ مخاطبین هستید.
• پرسشهایی که با بالا آوردن دست و یا دست زدن همراه است: برای مثال سخنرانانی که از مخاطبین خود میپرسند: چه کسانی حاضرند همینالان 30 میلیون داشته باشند؟ چه کسانی حاضرند 10 سال دیگر 30 میلیارد داشته باشند؟ این روش برای جلب توجه مخاطب و همچنین ایجاد دستهبندیهایی که همراه با تغییر نظر مخاطب همراه است، بسیار کاربرد دارد.
• پرسشهایی که به دنبال داوطلب هستند: در این روش از افراد میخواهید که اگر مایل به پاسخدهی یا شرکت در یک بحث یا آزمایش دارند، دستشان را بالا بیاورند. این روش در هیجان دهی به جمع بسیار کاربرد دارد چراکه افراد با تمام وجود به اینکه در این پاسخگویی شرکت کنند یا نکنند فکر میکنند. در این زمان ترشح آدرنالین افراد افزایش مییابد.
نشان دادن طرز کار
• اگر به دنبال معرفی محصول و ایده جدیدی هستید، میتوانید طرز کار این ایده را نشان دهید. برای این منظور باید دقیقاً مدتزمان ارائه و نشان دادن طرز کار را محاسبه کنید و بر این فرایند بهشدت مسلط باشید. چنانچه شما تسلط نسبی بر طرز کار ایده یا محصول دارید بههیچوجه سراغ این روش نروید؛ چراکه ممکن است موجب خنده و تمسخر حضار شوید.
مثال این روش، نشان دادن روش یادگیری سریع، از طریق یادگیری کلماتی هستند که حضار میگویند یا همچنین نشان دادن کارکرد محصولات فناورانه جدید و … .
محتوای کلی که در مورد آن صحبت میکنید
جلبتوجه
قبل از صحبت به آنچه میخواهید بگویید فکر کنید و این سؤال را از خود بپرسید: مطلب من چگونه میتواند برای مخاطب مفید باشد و موجب جلب توجه مخاطب شود؟ این سؤال را مکرر از خود بپرسید و سعی کنید برای آن مصداق پیدا کنید. اگر پاسخی به این سؤال ندارید، پس مطمئناً مخاطبین شما هم نیاز به شما و مطالب شما ندارند!
جاذبههای شخصی خود را حفظ کنید: اگر یک سخنرانی را بهکرات انجام میدهید، سعی کنید در هر بار از مثالهای جدید و تازه استفاده کنید و حتیالامکان طرح درس خود را بهروز کنید. بدین ترتیب شما میتوانید همواره توجه مخاطبین را جلب کنید.
شوخطبع باشید
حتی در دل جدیترین مطالب نیز مطالبی برای خندیدن و خنداندن حضار پیدا میشود. با توجه به وضعیت کلی شنوندگان، میتوانید از شوخیهای کوچکی استفاده کنید که میزان ارتباط شما با مخاطبانتان را بیشتر کند و حالتی صمیمانه ایجاد کند. در این راه توجه کنید که شوخیها از حد نگذرند و جو کلی بحث را تحت تأثیر قرار ندهند. به عبارتی شوخطبعی وسیله است و هدف اصلی شما محسوب نمیشود.
فهرست اهداف شخصی در زمینه جلب توجه مخاطب
این بخش را جدی بگیرید چراکه بدون تمرین، شما صرفاً خواننده خواهید بود بامعلومات بالا و نمیتوانید از مطالب بهصورت عملیاتی استفاده نمایید. با توجه به موارد مطرحشده در مورد چگونگی مشارکت دادن شنوندگان و جلب توجه مخاطب، 3 مورد از عاداتی که مایل به ترک آنها هستید را برای خود مشخص کنید.
عادت اول:
عادت دوم:
عادت سوم:
سپس بنویسید که چه برنامه تمرینی برای اصلاح، تقویت یا تغییر هر یک دارید:
برنامه اصلاحی 1:
برنامه اصلاحی 2:
برنامه اصلاحی 3:
و در مقابل هر برنامه اصلاحی، زمانهایی که برای انجام آن تمرینات، در نظر گرفتهاید را مشخص کنید.
سخن آخر
هر روز که از خانه به بیرون میآیید، متغیرهای زیادی وجود دارند که حواس شما را پرت میکنند و توجه شما را به سمتشان جلب میکنند. سروصدای داخل خیابان، اخباری که از رادیو پخش میشود، بیلبوردهای تبلیغاتی و … . در این شرایط ذهن شما بهراحتی به هر چیزی توجه نمیکند و خیلی راحت متغیرها را نادیده میگیرد تا از خود دفاع کند.
برای آنکه حین سخنرانی یا گفتوگو، توسط مخاطبین نادیده گرفته نشوید و موجب جلب توجه مخاطب شوید، در این مقاله به بیان اصولی برای جلب توجه مخاطب پرداخته شد. با کمک اصول مطرحشده در این مقاله و تمرین و تکرار آنها، میتوانید کاری کنید که مخاطب به شما توجه کند و نفوذ و اثرگذاری را بهشدت افزایش دهید.
به نظر شما استفاده از احساسات و عواطف برای جلبتوجه مخاطب، کاری اخلاقی و درست است؟ آیا جمله و جملاتی بوده که در سخنرانی یا گفتوگویی شنیده باشید و آن جمله در ذهنتان سنجاق شده باشد؟ به نظر شما چگونه میتوان کل یک سخنرانی را در ذهن مخاطبان سنجاق نمود؟ آیا شما مجموعه مقالات اخیر ما در مورد چگونگی داشتن گفتوگویی مؤثر را مطالعه نمودید؟ این مقالات در مورد 9 کد رفتاری با عناوین ارتباط چشمی، نحوه ایستادن، حالات چهره، لباس پوشیدن، فن بیان و سخنوری، مهارت کلامی، شناخت خود و شوخ طبعی است.
منبع: