صفحه اصلی / رهبری / مدیر شدن و 5 نکته که همه مدیران قبل از مدیر شدن بایدبه آن ها توجه کنند
مدیر شدن

مدیر شدن و 5 نکته که همه مدیران قبل از مدیر شدن بایدبه آن ها توجه کنند

مدیر شدن چه شرایطی دارد؟ وقتی تازه شروع کردم، مدیریت مانند یک انتخاب شغلی به نظر نمی‌آمد. به نظر می‌رسید این کار اجتناب‌ناپذیر است. هنگامی که به اندازه کافی پیر شدم، تنها چیزهایی که اتفاق افتاد، چین و چروک‌های صورت، موهای خاکستری یا شلوارهای کاملاً نامنظم بود. به این نتیجه رسیدم که شما باید به اندازه کافی کار کنید تا بتوانید کسی را مدیریت کنید.

من ایده رهبری و مدیر شدن را دوست داشتم؛ چون احساس پیشرفت می‌کردم. پس شروع به‌دست‌آوردن کردم. به روش‌های مشخص و قابل اندازه‌گیری دست یافتم که هیچ ارتباطی با مدیر شدن نداشت و دیگر همسالانم هم همین کار را می‌کنند.

آن‌ها در حال صعود به نقش‌های جدید و چالش‌برانگیز بودند؛ برخی از این افراد درگیر مدیر شدن بودند، اما برخی دیگر آن‌ها را به‌عنوان همفکران فردی ماهر و پرطرف‌دار دنبال می‌کردند.

با مشاهده تنوع مسیرهایی که مشاغل می‌توانند در پیش بگیرند، به مدیر‌شدن به‌عنوان نوعی هدف نهایی ورزشی نگاه نکردم. وقتی مدیر شدم فهمیدم این تحقق فقط آغاز چیزی بود که باید یاد بگیرم.

برای مبتدیان، مجموعه مهارت‌ها کاملاً متفاوت است. درحقیقت، مهارت‌هایی که برای کسب مقام برتر در تیم خود داشتید ممکن است بیشتر شما را به‌عنوان مدیر به چالش بکشد.

برخلاف برخی نقش‌ها که می‌توانید از قبل درباره آن‌ها مطالعه کنید، بیشتر مهارت‌های مدیریتی در خود کار به بهترین شکل یاد گرفته می‌شوند. اشتباه نکنید. آن‌ها را در آغوش بگیرید و از آن‌ها بیاموزید و اگر به راهنمایی کمی نیاز دارید، برخی درس‌هایی که در این مقاله ایران مدیر می‌خوانید بررسی کنید.

پنج چیزی که باید قبل از مدیر شدن بدانید

۱. برای پسندیده و محبوب بودن تلاش نکنید، تلاش کنید تحول‌آفرین باشید

مدیر شدن و تحول آفرینی

اولین تمایل بسیاری از مدیران این است که اطمینان حاصل کنند تیمشان آن‌ها را دوست دارد. اگر افرادی مانند شما کاری انجام می‌دهند، باید درست عمل کنند.

اما مدیرانی که بیش از حد روی دوست‌داشته‌شدن تمرکز می‌کنند، از چیز بزرگ‌تری غافل می‌شوند. اگر تمرکز خود را روی ابزاربودن متمرکز کنید، کار را بیشتر برای تیم و شرکت خود انجام می‌دهید.

من این را مستقیماً از مدیرعاملHubSpot ، برایان هالیگان (Brian Halligan) یاد گرفتم. برایان به‌طرز عجیبی یک فرد دوست‌داشتنی قلمداد می‌شود. وی اخیراً در پستی شخصی این تفکر را توضیح داد:

‌من فکر می‌کنم از سلسله‌مراتب نیازهای رهبری و مدیر‌شدن این است که مدیران باید ابتدا برای افزایش ارزش شرکت راه‌حل پیدا کنند، سپس برای تیم فروش خود راه حل‌ها را اجرایی سازند. اغلب اوقات که مدیران تیم من دچار مشکل شده‌اند، به این دلیل است که این معادله را اشتباه گرفته‌اند.

با کمال تعجب، تقریباً در تمام مواردی که این اتفاق افتاد، مدیر در ابتدا برای تیمش راه‌حل می‌یابد، نه برای خودش. مدیران بی‌تجربه تمایل دارند که تیم‌های خود را کدگذاری کنند و در صورت نداشتن هدایت صحیح، علاقه تیمشان را ارجح‌تر از علاقه شرکت بدانند. این کدنویسی مدتی کار می‌کند، اما درنهایت همیشه شکست می‌خورد.

وقتی برای تیم خود راه‌حل می‌یابید، محبوبیت زیادی کسب می‌کنید و تیم شما راحت پیش می‌رود. وقتی برای شرکت راه حل می‌یابید، احترام کسب می‌کنید و تیم شما به‌صورت حرفه‌ای رشد می‌کند.

۲. اگر تیمتان به شما نیاز ندارد، نگران نشوید

مدیر شدن و تیم فروش

من این را چند سال پیش در یک پست مشابه نوشتم، اما تکرار می‌کنم: «وحشتناک‌ترین دستاورد من هنگام شروع مدیریتم این بود که تیم بدون من کاملاً خوب بود.»

شما فکر می‌کنید این چقدر وحشتناک است؟

به یاد دارم که فکر می‌کردم ‌کار من مدیریت این افراد است، اما آن‌ها مدیریت خوبی دارند. درنتیجه احساس بیهودگی می‌کردم. شاید گمان نمی‌کردم مدیر شدن سخت باشد.

من باید احساس سرخوردگی می‌کردم. من یک تیم قدرتمند داشتم. اگر درست استخدام کنید، باید افرادی را که کاملاً قادر به مدیریت خود هستند، به همراه داشته باشید. درواقع شما باید افرادی باهوش‌تر از خود را به سازمان بیاورید.

مدیرانی که بیش از حد درباره نیازها نگران هستند، تمام وقت و انرژی خود را صرف کارهای اشتباه می‌کنند. آن‌ها سهواً پتانسیل تیم خود را فقط برای توجیه نقش خودشان در آن محدود می‌کنند.

۳. مربیان نیمکت‌نشین نیستند

مربیان اغلب تمایل دارند به‌جای کمک به آن‌ها، باعث شوند افراد گیج شوند. شما آن‌ها را به نفع خود انجام نمی‌دهید. شما فقط خود را مجبور می‌کنید که آن را کمتر احساس کنید.

3 راه وجود دارد که مردم در این امر ناکام هستند:

  • آن‌ها نمی‌توانند خودشان را برای بازخورد سخت آماده کنند؛
  • آن‌ها ابتدا بدون ایجاد اعتماد به روابط، بازخورد سختی نشان می‌دهند؛
  • اگر آنها اعتماد دارند که شما به این دلیل که به آن‌ها احترام می‌گذارید، این کار را انجام می‌دهید، می‌توانید با گزارش مستقیم خود بگویید.

۴. جلسات واقعاً مهم هستند

وقتی به مدیر شدن فکر می‌کنید، باید این را بدانید که جلسات مهم هستند. آخرین باری که یک جلسه را ترک کردید، کِی بود؟

بیشتر مقالات تولیدی بر یافتن راه‌هایی برای کوتاه‌کردن جلسات و بهینه‌سازی زمان کار تمرکز دارند. ممکن است سؤال بهتر این باشد: چه کاری باعث می‌شود که جلسات واقعاً ارزشمند باشند؟ این مسئولیتی است که عمدتاً در دست مدیران است.

ممکن است این یک چیز کوچک احمقانه به نظر برسد، اما روشن‌ترین راه برای نشان‌دادن احترام به تیم خود، آماده‌شدن برای جلسات تیم است. هر ماه فقط به یک موضوع نچسبید.

هر ثانیه از جلسه خود را پربار، آموزشی یا جالب جلوه دهید. شما ناگزیر به این کار خواهید شد. ممکن است جلسات بدی داشته باشید، اما این مهارتی است که ارزشش را دارد.

مانند جلسات استادان دانشگاهی جلسات خود را به موضوعات کاربردی اختصاص دهید. قبل از هر جلسه اصلی، زمان خود را برای این کار آماده کنید. اگر جلسه‌ای تیم شما را برای یک ساعت از کار خود دور می‌کند، پس بهتر است زمان آماده‌سازی را طوری ترتیب دهید که آن ساعت تا حد ممکن پربار باشد.

جلسات خود را تعاملی کنید. تحقیقات نشان می‌دهد که افراد تمرکز خود را در یک سخنرانی در زمانی بین 10 تا 18 دقیقه از دست می‌دهند. در آن مرحله هم شما و هم تیم شما مدتی بعد از شنیدن صدای شما نیاز به استراحت دارید. مشکلی نیست.

به اعضای تیم خود ضربه‌ای بزنید تا به آشفتگی مغزی خود جهتی دهند یا آن را تغییر دهند. مجدداً اطمینان حاصل کنید که همه حاضرین کارهای مقدماتی را انجام می‌دهند و به زمانی که هم تیمی‌هایشان برای حضور در آنجا سپرده‌اند، احترام می‌گذارند.

مدیر شدن و اهمیت جلسات

۵. شما با یک روش مشابه نمی‌توانید به همه نزدیک شوید

هنگانم مدیر شدن باید به چیزهای گوناگون توجه کنید. تنها چیزی که به من در مربیگری کسب‌ و‌ کار کمک کرده است، چه در روزهای خوب و چه در روزهای بد، درک افراد در تیم من بوده است.

به نظر می‌رسد واضح است، اما وقت‌گذاشتن برای دانستن اینکه چه چیزی اعضای تیم را تشویق می‌کند و چه چیزی آن‌ها را دلسرد می‌کند، مزیتی استراتژیک است.

داشتن این درک به این معنی است که شما می‌توانید در هنگام اختصاص پروژه‌ها با قوت‌های اعضای تیم بازی کنید و بازخورد خود را با روشی که هر شخص یاد می‌گیرد، تطبیق دهید.

تعدادی آموزش و تست شخصیت برای تیپ های شخصیتی وجود دارد که به شما کمک می‌کند تیم خود را بهتر بشناسید. در اینجا در HubSpot، از چیزی به نام ارزیابی DiSC برای کمک به طبقه‌بندی سبک‌های کار استفاده می‌کنیم تا مدیران جدید از یک نقشه راه اصلی برخوردار باشند.

درک واقعی اما به مرور زمان، از طریق مکالمه و با توجه زیاد صورت می‌گیرد. این آسیبی ایجاد نمی‌کند که مستقیماً بپرسید که چگونه هر شخص دوست دارد برای کاری که به‌خوبی انجام شده شناخته شود و چه چیزی باعث می‌شود آن‌ها در نقش خود خوشحال باشند.

از جلسات یک‌به‌یک استفاده کنید تا دریابید که چگونه می‌توانید به بهترین شکل برای اعضای تیم خود مربی‌گری کنید و مشاغل بعدی و وظایف آن‌ها را دنبال کنید.

سخن آخر

نتیجه‌گیری بزرگی در اینجا وجود ندارد. همه چیزهایی که شما خوانده‌اید، فقط شامل یک نقطه شروع و چند مورد از مشکلات موجود در مسیر مدیریت خوب باشد. آنچه من پنداشتم، پاداش گوش‌دادن است: مدیران تقریباً هرگز به‌طور کامل پخته نمی‌شوند.

همیشه اشتباه‌های زیادی برای مرتکب‌شدن و درس‌های زیادی برای یادگرفتن وجود دارد. اما اگر چند مورد اساسی را ازجمله موارد موجود در این پست به‌ دست آورید، نوعی قطب‌نمای ناوبری خوب برای ادامه یادگیری خواهید داشت. نظر شما در این باره چیست؟ لطفاً ایده‌های خود را با کاربران ایران‌ مدیر به اشتراک بگذارید.

منبع:

Blog.hubspot

درباره‌ی ایران مدیر

همچنین ببینید

اداره پرسنل

اداره پرسنل و نکاتی که مدیران منابع انسانی در کسب و کار باید بدانند

اداره پرسنل یکی از مهم‌ترین وظایف مدیران منابع انسانی هر مجموعه‌ای است. رشد و گسترش …

2 نظر

  1. با سلام
    امروز مطالب سایت شما رو مرور میکردم . نمیدونم واقعا قبل از آپلود کردن مطالب اونها رو میخونيد یا نه ؟ آخه این چه وضعشه ؟ مطالب گنگ و نامفهوم بدون جمله بندی درست . ادم یاد ترجمه های دوران دانشگاه می افته که استاد میداد و میگفت ترجمه کنید . از سر اجبار و تو فرصت کم فقط کلمات رو سر هم میکردیم و تحویل استاد میدادیم جوری بود که خودمونم هم میخوندیم ، نمیفهمیدیم چی نوشتیم .
    حالا مطالب شما اینجوریه
    واسه مثال این متن رو خودتون بخونید . یه مترجم باید بیاد واسه آدم ترجمه و تفسیر کنه .

    مربیان اغلب تمایل دارند به جای کمک به آنها، باعث شوند افراد گیج شوند. شما آنها را به نفع خود انجام نمی‌دهید. شما فقط خود را مجبور می‌کنید که آن را کمتر احساس کنید.

    دو راه وجود دارد که مردم در این امر ناکام هستند:

    آنها نمی‌توانند خودشان را برای بازخورد سخت آماده کنند
    آنها ابتدا بدون ایجاد اعتماد به روابط، بازخورد سختی نشان می‌دهند
    اگر آنها اعتماد دارند که شما به این دلیل که به آنها احترام می گذارید، این کار را انجام می دهید، می توانید با گزارش مستقیم خود بگویید.

    من ایده رهبری و مدیر شدن را دوست داشتم چون احساس پیشرفت می‌کردم. من آن غنائم غشایی دستاوردها را می‌خواستم. من آن را بد می‌خواستم اما بعد اتفاق مهمی افتاد

    قضاوت با شما

    • نویسنده: مهدی فرزین

      دوست عزیز سلام
      ممنون از حسن توجه شما
      متاسفیم بابت مشکلی که پیش آمده است
      متونی که در ایران مدیر ترجمه می‌شود توسط یک تیم از مترجمین مجرب تولید شده و سپس در مرحله ویراستاری اشکالات نگارشی و ویرایشی آن رفع گردیده و نهایتا توسط سردبیر تایید و بارگذاری می‌شود. اما گاهی اوقات پیش می‌آید که در اثر انبوه متون دریافت شده و حجم بالای کاری، این فرایند به درستی اجرا نمی‌شود و نتیجه رضایت‌بخش نیست
      از شما بابت اشکالات موجود در این متن عذرخواهی می‌کنیم و تمام تلاشمان را در جهت بهبود کیفیت متون ترجمه شده به کار خواهیم بست
      متن حاضر نیز مجددا ویرایش شده و اشکالات ذکرشده برطرف گردیده است
      هم‌چنان همراه ایران مدیر باشید
      سپاس

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *