غذا خوردن احساسی یکی از دلایل ناکامی افراد در کاهش وزن هست. کاهش وزن همواره دغدغه بسیاری از افراد بوده و هست.
این دغدغه یا به دلیل زیبایی و تناسباندام است یا به دلیل سلامتی و فرار از عوارض چاقی برای تندرستی و نشاط. به هر دلیلی که باشد کاهش وزن میتواند هدفی ارزشمند باشد که در برخی مواقع دستیابی به آن میتواند دور از ذهن یا دشوار باشد.
یکی از مشکلات توأمان با کاهش وزن مشکل بیشازحد غذا خوردن است. مسئلهای که به آن غذا خوردن احساسی میگویند و میتواند تمامی تلاشهای شما در کاهش وزن را از بین ببرد. غذا خوردن احساسی حالتی است که فرد نه به خاطر گرسنگی، بلکه به دلیل مسائلی همچون استرس، خشم، کمبود عزتنفس و … دست به غذا خوردن میزند.
اگر بخواهید فردی رشد یافته باشید، باید جلو غذا خوردن احساسی خویش را بگیرید. ایران مدیر در این مقاله با تشریح علل غذا خوردن احساسی ، به شما میآموزاند که چگونه جلو این عادات بد چاقکننده را بگیرید و آن را درمان کنید.
غذا خوردن احساسی فعالیتی نیست که بتوان یکشبه آن را کنار گذاشت، بنابراین هرگونه تلاش برای از بین بردن این عادت، همچون عادات بد دیگر، نیازمند صرف زمان و گذاشتن وقت و توجه است؛ بنابراین اگر به دنبال جواب گرفت سریع هستید، این مقاله چندان به شما کمک نمیکند.
حال بیایید نگاهی دقیقتر به غذا خوردن احساسی بیندازیم و ببینیم که بهصورت ویژه، غذا خوردن احساسی چیست و آیا شما در دسته افراد مبتلابه این عادت قرار دارید یا خیر.
ویژگی افراد درگیر غذا خوردن احساسی
اگر شما 2 یا 3 مورد از جملات زیر در موردتان صدق میکند، باید بداند که جزو کسانی هستید که از غذا برای تسکین خویش استفاده میکنند. این ویژگیها عبارتاند از:
• غذا خوردن برای شما همانند تفریح است
• گاهی اوقات بااینکه هیچ نیازی به غذا ندارید، بازهم غذا میخورید
• دوست دارید در حال تماشای تلویزیون، غذا بخورید
• یکی از آرزوهای دوران کودکی یا الآن شما، خرید تمام خامههای داخل مغازه بوده است
• در زمانی که استرس بالایی دارید، غذا شما را تسکین میدهد
• وقتی کسی به شما غذایی تعارف میکند، نمیتوانید تعارف او را رد کنید و تا تمام شدن غذا، وی را یاری میکنید!
• معمولاً بعد از غذا خوردن، به سرزنش نمودن خودتان میپردازید
• به نظر شما یکی از تفریحات بزرگ بشر، غذا خوردن است!
• در زمانهایی که عادت به خوردن غذا دارید (مانند ظهر یا بعد از بلند شدن از خواب) حتی اگر گرسنه نباشید، حتماً غذا میخورید.
تفاوت غذا خوردن احساسی با غذا خوردن معمولی چیست؟
غذا خوردن توأمان با احساس، معمولاً بهصورت ناگهانی میآید و شما حسی از ضرورت و گرسنگی بسیار شدید ایجاد میکنید. در حالت غذا خوردن احساسی ، شما خود را همچون مجنونی میبینید که ناخواسته به سمت غذا کشیده میشود. در این حالت شما بهواسطه برانگیخته شدن چند احساس، ناگهان به یاد غذا میافتید.
در مقابل غذا خوردن عادی که آن را گرسنگی فیزیکی مینامیم، حالتی تدریجی دارد، شما بهتدریج گرسنه میشوید و میتوانید در آن حالت به خود نمره بدهید که چه میزان گرسنه هستید، در حالت گرسنگی فیزیکی معمولاً به دنبال غذای خاصی نیستید و اصطلاحاً هوس غذای خاصی در سر ندارید. درحالیکه در غذا خوردن احساسی شما بهصورت ویژه به دنبال یک یا چند غذای خاص هستید (برای مثال کلهپاچه، نان خامهای و …).
افراد درگیر غذا خوردن احساسی ممکن است بعدازاینکه یکی از امتحانات دانشگاه خود را خیلی بد دادند، هوس خوردن مقدار زیادی شکلات تلخ کنند یا اینکه به خاطر پیروزی تیم موردعلاقهشان، خود را مهمان یک پیتزای بسیار بزرگ نمایند.
در غذا خوردن احساسی ، فرد به دنبال مقادیر ادویه و افزودنیهای مختلف برای دادن طعم به غذا هست، نمک، شکر، سس و … . شاید این جمله بتواند حق مطلب را ادا کند:
همه غذاها بدون نمک و ادویه خوشمزه هستند، اگر انسان واقعاً گرسنه باشد!
دلیل غذا خوردن احساسی چیست؟
یکی از دلایلی که برخی از روانشناسان برای غذا خوردن احساسی بیان میکنند این است که در دوران نوزادی، زمانی که کودک به هر دلیلی گریه میکرده است، مادر نادانسته وی را با غذا آرام و ساکت میکرده است. خواه گریه به دلیل گرمی یا سردی و نامطلوب بودن جای نوزاد بوده است یا به دلیل دردهای بدنی که معمولاً کودک انسانی در مراحل اولیه رشد تجربه میکند. این گریه حتی میتوانسته به دلیل نیاز به خواب یا ترس از روبرو شدن با غریبهای بوده باشد که نوزاد را بهشدت در آغوش میکشیده… .
در همه حالت، وقتی این گریهها با شیر مادر و غذا خوردن پاسخ داده میشده، بهمرورزمان کودک میآموزد که برای پاسخگویی به حسهای بد و ناخواسته، میتواند و باید به غذا پناه ببرد و خود را آرام کند.
بهصورت کلی، میتوان احساسات زیر را از عوامل ایجادکننده غذا خوردن احساسی دانست:
• ترس
• خشم
• خستگی
• تغییر
• بیحوصلگی
• تنهایی
• شکست
• استرس
راهکار مواجهه با غذا خوردن احساسی چیست؟
اولین مرحله در درمان غذا خوردن احساسی، پذیرش این نکته است که شما به غذا اعتیاد دارید. شاید مهمترین بخش ماجرا پذیرش این اعتیاد از سوی شما باشد. افرادی که بهانههای واهی برای غذا خوردن خود میآورند، غالباً نمیتوانند این عادت را کنار گذارند.
بهانههایی همچون مقصر دانستن دیگران، زودگذر بودن دنیا و کم بودن عمر آدمی، نبود تفریحات کافی در کشور هیچوقت نمیتوانند اعتیاد به غذای شما را کمرنگ نمایند یا آن را توجیه کنند.
در گام بعدی شما باید احساسات و شرایطی که منجر به غذا خوردن احساسی میشود را شناسایی و با آنها مقابله کنید. در روانشناسی شناختی، شناخت احساسات و داشتن آگاهی نسبت به آنها، کلید تغییر رفتار در نظر گرفتهشده است. در همین رابطه میتوانید کتب نویسندگان معروف حوزه روانشناسی شناختی، همچون آلبرت الیس را مطالعه کنید. خواندن چنین کتبی به شما مهارتهای لازم را برای مقابله با باورهای غیرعقلانی و احساسات نادرستتان میدهد.
بعد از مرحله بالا، شروع به پر کردن احساسات خود با واکنشها و عادات صحیح کنید. بهعنوانمثال اگر حس بیحوصلگی را با تماشای تلویزیون و خوردن مقادیر زیادی هله هوله، پاسخ میدادید، در حال حاضر آن را با قدم زدن یا مطالعه کتاب در پارک کنار خانهتان جایگزین کنید.
اگر بعد از تجربه استرس، به سراغ ظرف بزرگی از ماکارونی و پاستا میرفتید، در حال حاضر مهارتهای کنترل استرس را فرابگیرید و از آنها برای کاهش استرس خود استفاده کنید.
نکته بسیار مهم و حیاتی آن است که در این مسیر نباید ناامید شوید. عادات شما یکشبه به وجود نیامدهاند که بتوان آنها را یکشبه از میان برد. اگر درجایی از زندگی آگاهانه کنونی خود، دچار پرخوری شدید، آن را یک اشتباه کوچک در نظر بگیرید و خود را سرزنش نکنید.
موارد بالا نکات نگرشی برای تغییر رفتارتان بودند. لازمه هر تغییر، تغییر در باورها و نگرشهای شماست. وقتی نگرشتان را تغییر دادید، دنیای شما نیز آرام شروع به تغییر میکنند. در این راه با تبلیغات بسیار زیادی مواجه خواهید شد. از دمنوشهای گیاهی گرفته که شما را در عرض چند روز لاغر میکنند تا غذاها و دانهها و معجونهای خاص.
به یاد داشته باشید که هیچگونه میانبری وجود ندارد و نمیتوان از قوانین طبیعی حاکم برجهان هستی؛ که ما هم بخشی از آن هستیم، خارج شد. شما نمیتوانید سنگی را با سمت آسمان پرتاب کنید و انتظار داشته باشید که جاذبه آن را به پایین نکشد، همانطور که نباید انتظار داشته باشید هر روز غذاهای چرب و پرکالری میل کنید و آنگاه، با خوردن یک لیوان دمنوش یا دانهای خاص، جلوی چاق شدن را بگیرید.
سخن آخر
در این مقاله در مورد غذا خوردن احساسی صحبت کردیم. در غذا خوردن احساسی، غذا تبدیل به دارویی برای تسکین احساسات ناخواسته شما میشوند. احساساتی نظیر غم، ترس، خشم، تنهایی و … . در این مقاله ریشه و علل تمایل به غذا خوردن در هنگام تجربه احساسات ناخوشایند تشریح شد و راهکارهای عملی و پایهای برای این منظور بیان گردید.
درنهایت باید توجه داشت که عادات غذایی شما یکشبه به وجود نیامدهاند و نمیتوان انتظار داشت که بهصورت یکباره نیز آنها را از بین برد.
آیا شما هم در زندگی شخصی خود با مشکل غذا خوردن و اضافهوزن روبرو هستید؟ کدامیک از احساسات مطرحشده در این مقاله، شما را به سمت خوردن غذا سوق میدهد؟
منبع: