ترس های کارآفرینی در دل هرکسی که میخواهد به این وادی دشوار وارد شود، وجود دارد. هر صاحب کسبوکاری موفق نمیشود تا مرحله راهاندازی واقعی تجارت خود برسد؛ مرحلهای که باید در آن حقوق و دستمزد بدهد. بسیاری از کارآفرینان حتی به اولین پیشنویس یک طرح تجاری نیز نمیرسند. تفاوت اصلی بین کسانی که خلق ثروت میکنند و آنهایی که فریب میخورند و بیسروصدا به خانه برمیگردند چیست؟ پاسخ این سؤال مقابله با ترسهای کارآفرینی است.
مهم نیست کارآفرینان چند بار پیشفرضهای خود را مطالعه کرده و تائید کنند؛ ترسها به وجود میآیند و در هر مرحله آنها را به چالش میکشد. ایران مدیر در این مقاله 9 مورد از ترسهایی را که یک صاحب کسبوکار ممکن است با آن مواجه شود را بررسی کرده و به شما میگوید تا چگونه بر این ترسها غلبه کنید.
1. ترس های کارآفرینی ناشی از «ندانستن اینکه از کجا شروع کنیم»
اکثر کارآفرینان نمیدانند برای آنکه ایدههای خود را به اجرا درمیآورند از کجا باید شروع کنند. برای حل این مشکل باید کسی را پیدا کنید که هدفی مشابه شما داشته و به آن هدف رسیده است. در مورد او و ساختار کسبوکاری که راهاندازی کرده است، مطالعه کنید و سعی کنید اطلاعات تماس او را پیداکرده و با او صحبت کنید. حتی اگر وقت و یا علاقهای به گفتگو با شما نداشته باشد، میدانید که او موفق بوده؛ بنابراین شما نیز میتوانید به موفقیت برسید. فقط یکقدم جلو بروید و آنچه را که منطقی به نظر میرسد انجام دهید. با پیش رفتن، مسیر خود را پیدا خواهید کرد.
2. ترس های کارآفرینی ناشی از «متخصص نبودن»
شما بهعنوان یک کارآفرین ممکن است بهاندازه کافی از محصول و یا خدماتی که میخواهید عرضه کنید، مطلع نباشید. اگر حس میکنید که بهاندازه کافی در این زمینه تخصص ندارید نگران نباشید. کافی است یادگیرنده باشید و تلاش کنید تا برای چیزهایی که هنوز نمیدانید، پاسخهایی درست پیدا کنید. کارآفرینان موفق برای رشد مداوم به یادگیری نیاز دارند. هرگز نباید دست از یادگیری بردارید.
3. ترس های کارآفرینی ناشی از «دیوانه به نظر رسیدن»
قطعاً بسیاری از مردم فکر میکنند که شما دیوانه هستید که در شرایط بحرانی اقتصاد ایران و رکود حاکم بر آن، یک کسبوکار جدید را شروع کردهاید. شما با خود میگویید که نکند حرفهای آنان درست باشد. احتمالاً با خود میگویید که کار عاقلانه و منطقی آن است که هرگز ریسک نکنید و یک کسبوکار جدید را راه نیندازید و بدین ترتیب برای همیشه زیردست دیگران کارخواهید کرد.
آیا هنگام خواندن جملات بالا خندهتان گرفت؟ اگر پاسخ شما آری است، به این دلیل است که شما یک کارآفرین هستید و ریسک کردن در خون شماست: بدون ریسک اصلاً نمیتوانید زندگی کنید.
شما باید اندکی دیوانه باشید تا بتوانید بر روی پاهای خود بایستید، به استعدادهای خود اعتقاد داشته باشید و دیگران را متقاعد کنید که به شما و تواناییهایتان اعتقاد داشته باشند. پس دیوانگی خود را بپذیرید و ایده های کسب و کار خود را اجرایی کنید؛ همانطور که اپل معتقد است: «دیوانهها هستند که جهان را تغییر میدهند».
4. ترس های کارآفرینی ناشی از «نیافتن بودجه موردنیاز»
اگر هر فردی بتواند با یک ایده وارد بانک شود و وام بگیرد و یا یک سرمایهگذار خوب جذب کند، راهاندازی یک کسبوکار مثل آب خوردن خواهد بود. ازآنجاییکه ما در یک دنیای رؤیایی زندگی نمیکنیم، در اکثر مواقع کارآفرینان بدون سرمایهگذار شروع به کسبوکار میکنند. ممکن است سرمایه اولیه لازم را برای شروع کسب و کار نداشته باشید، اما بهزودی خواهید فهمید که یک روند آهسته و پایدار در ساختن کسبوکار بهترین گزینه خواهد بود. محصول خود را به فروش رساند، سود خود را به دست آورید و آن را در کسبوکار خود سرمایهگذاری کنید و هرگز همه تمرکز خود را به وام و سرمایهگذاران معطوف نکنید.
5. ترس های کارآفرینی ناشی از «عدم جذب مشتری»
این وحشتناک است که مهارتهای خود را به جهان عرضه کنید، اما جهان به شما شک داشته باشد و ارزش کارتان را درک نکند. مگر اینکه کسبوکار خود را با یک نوع مخاطب ثابت از افرادی شروع کنید که آماده واریز پول به حسابهای شما هستند. باید بدانید که جلب اعتماد مشتری سخت است و هرکسی بلافاصله شروع به در زدن نمیکند.
اگر با ذهنیت مثبت کسبوکارتان را شروع کنید و بهطور مداوم آنچه را که وعده دادهاید، تحویل دهید، قطعاً شاهد تغییر اوضاع خواهید بود. درعینحال، بر برنامه بازاریابی خود بهطور قابلتوجهی کارکنید، مطالعه کنید تا سطح تخصصتان را افزایش دهید و با خود مهربان باشید زیرا فراتر از بسیاری از افراد پیشرفتهاید.
6. ترس های کارآفرینی ناشی از «جذب مشتریان زیاد»
روی دیگر سکه، ترس ناشی از هجوم یکباره مردم به سمت ایده و خدماتی است که عرضه میکنید. تصور کنید که با ارائه اولین محصولات خود، مردم برای دیدن شما و خرید خدماتتان صف بکشند. آیا این مسئله شما را میترساند؟ آیا میترسید که قادر به رهبری این تقاضای هیجانی در یک کسبوکار نوپا نباشید؟ به جای ترسیدن تلاش کنید تا از نحوه تصمیم گیری مصرف کنندگان اطلاع پیدا کنید و بدانید که موفقیت بیشازحد شما را از همتایان خود جدا کند و موجب میشود تا در آن بالا تنها باشید پس مدام با خود زمزمه کنید: «کسی باید در قله باشد تا منجر به پیشرفت بشریت شود».
7. ترس های کارآفرینی ناشی از «ناامید کردن خانواده خود»
ممکن است ترس شما این باشد که کار جدیدتان نتواند نیازهای خانوادهتان را فراهم نکند و یا شما جلوی آنها خجالتزده شوید؛ اما اگر کسی به شما بگوید که خانواده شما برای صمیمیتر شدن نیاز به این تجربه دارد چه؟ با اعضای خانوادهتان صحبت کنید و بگذارید بدانند که با این سرمایهگذاری، امنیت اقتصادی و خانوادگی آنها به خطر نمیافتد. با آنها در مورد ریسکهایی که میخواهید انجام دهید و نیز انرژی و زمانی که باید برای موفقیت کسبوکار خود سرمایهگذاری کنید، صحبت کنید. خانواده خود را به بهترین شیوه آماده کنید و از آنها بخواهید که در این مسیر همسفر شما باشند.
8. ترس های کارآفرینی ناشی از «درآمد ناکافی برای رشد کسبوکار»
کارآفرین فردی است که راهاندازی کسبوکاری را بر عهده میگیرد که ذاتاً از خطرات مالی بالایی برخوردار است. اگر در کسبوکار خود سرمایهگذاری کنید و شاهد بازده عالی نباشید، باید به کار خود ادامه دهید. اگر قبل از کسب درآمد، کار را ترک کنید، هرگز درآمدی کسب نخواهید کرد؛ و علیرغم آنکه سرمایهگذاری اولیهای برای شروع کسبوکار خودکردهاید، اما هیچ نتیجهای از آن نگرفتهاید و این یعنی یک ضرر تمامعیار! اگر مطمئن هستید که در مسیر درستی قرار دارید تا رسیدن به درآمد مطلوب کارکنید. هرچند گزینه جذب سرمایهگذار جدید برای رشد کسب و کار را هم نباید فراموش کنید.
9. ترس های کارآفرینی ناشی از «کشف اینکه همهچیز اشتباه پیش رفته است».
شما نمیتوانید یک بازی بولینگ را بدون ضربه زدن به پین بازی کنید. پس از افتادن آنها چه میکنید؟ مینشینید و گریه میکنید؟ خیر، پینها را به حالت قبل خود برگردانده و دوباره بازی میکنید. تنظیم کردن پینها فقط یک بخش از بازی است. هنگامیکه مشکلات در کسبوکار به وجود میآیند، این فرصتی را به شما میدهد که پینها را دوباره تنظیم کنید. بهعنوان یک کارآفرین، بهاحتمالزیاد باید آنچه را که برای تکمیل بازی لازم است انجام دهید؛ بنابراین وقتی پینها سقوط کردند، نترسید. شما میتوانید آنها را دوباره درست تنظیم کنید.
ترس های کارآفرینی در دل هرکارآفرینی جا خوش کرده است. در این میان افرادی از پس غول کارآفرینی برمیآیند که بر ترسهای خود غلبه کرده و موانع ذهنی خود را برطرف کنند. شما بهعنوان یک کارآفرین با کدام ترسها دستوپنجه نرم کردهاید؟ آیا ترس های کارآفرینی موجب شده است تا ایده خود را رها کنید و دوباره یک کارمند شوید؟ لطفاً تجربیات خود را با کاربران ایران مدیر به اشتراک بگذارید.
منبع: