شادی در کار چقدر مهم است؟ این ممکن است مثل بحث اول بودن مرغ یا تخممرغ بهنظر برسد، چون برای هر گزینه دلایل مستدلی وجود دارد. با اینحال براساس اصل جدیدی در روانشناسی، میتوان به این مسئله که بسیاری از رهبری مشاغل کوچک و متوسط با آن سر وکار دارند، پاسخ داد.
شان آکور، مؤسس و مدیرعامل شرکت گودتینک بعد از دوازده سال تحصیل در دانشگاه هاروارد، کتاب پرفروش مزیت شادمانی را نوشت. در این کتاب در مورد ارتباط بین شادی در کار و موفقیت، همچنین علت تلاش افراد برای یافتن شادی در کار بحث میشود.
گرچه آکور مطالب این کتاب را برای کمک به افراد نگاشته است اما بسیاری از صاحبان مشاغل از اعمال آنها در شرکتشان سود بردهاند. به این دلیل که این رویکرد در کارکنان انگیزه ایجاد کرده، آنها را حول اهداف تجاری شرکت بسیج میکند.
دراین مقاله ایران مدیر، مزیت شادی در کار را بررسی میکنیم، سپس روشهایی را ارائه میدهیم که میتوانید در کسبوکارتان بگنجانید.
مزیت شادی در کار چیست؟
مزیت شادمانی یک نظریه روانشناسی است که ارتباط بین شادی در کار شخصی و موفقیت حرفهای را بررسی میکند. بر اساس این ایده افراد شادتر، موفقتر خواهند بود. مزیت شادمانی، چگونگی بینش در تصمیمگیری ناخودآگاه و توانایی در رفع موانعی را تعیین میکند که از رسیدن افراد به اهدافشان جلوگیری میکنند.
آکور در کتاب خود، مزیت شادمانی را با استفاده از هفت اصل اساسی توصیف میکند. این اصول دستورالعملهایی برای راهنمایی مردم است تا بتوانند در زندگیشان تغییرات مهمی ایجاد کنند. در ادامه هر یک از این موارد را بررسی میکنیم.
هفت اصل روانشناسی مثبت
1. مزیت شادی در کار
اصل اول ایده کلی این نظریه را بهطور مختصر بیان میکند. بر اساس این اصل افراد خوشحال بهترین تواناییهایشان را بکار میگیرند، بنابراین موفقتر هستند. به جای کار سخت برای شادی در کار در آینده، کارکنان باید در زمان حال راضی باشند تا به اهدافشان برسند.
ممکن است این ایده به نظر متناقض باشد، زیرا بسیاری از ما از جمله خود من با این باور بزرگ شدهایم که کار سخت منجر به موفقیت میشود، بنابراین فکر میکنیم که این اصل وجدان کاری را کاهش میدهد، ولی این اصل اظهار میدارد که اگر کارمندی از موفقیت خود راضی باشد، وجدان کاری او افزایش مییابد.
2. تکیهگاه و اعمال نفوذ
به نظر آکور شادمانی امری ذهنی است. افراد شادی در کار را بر اساس نحوه درکشان از محیط و فعالیتهای روزانه تجربه میکنند. او میگوید «شادمانی به معنی دروغ گفتن به خودمان و ندیدن موارد منفی نیست، بلکه تنظیم مغز به گونهای است که راههای فائق آمدن بر شرایط را بفهمد.»
این بدان معناست که ما میتوانیم شادی را با شناخت موانع و تشخیص چگونگی غلبه بر آنها بیابیم. هنگامیکه مسیر موفقیت را بدانیم، تغییر بسیار آسانتر میشود. برای توضیح این موضوع آکور مثالی ذکر میکند که چگونه میتوانیم نگرشمان را بر اساس وقفهای در موقعیت تغییر دهیم.
3. اثر تتریس
اثر تتریس به توانایی مغز در اسکن محیط برای دستیابی به نتایج مثبت و منفی اشاره دارد. مانند بازی معمایی تتریس، ذهن ما نیز سعی دارد تا به نتیجهای برسد که به بهترین وجه از اوضاع درک درستی داشته باشد. بر پایه این اصل ممکن است مغز ما در جستجوی نتایج صرفاً مثبت یا صرفاً منفی براساس تجربیات گذشتهمان باشند.
آکور توصیه میکند که برای مبارزه با منفینگری هر روز را با یادآوری تجربیات مثبت به پایان برسانید. با جستجوی شادی در کار در روال روزمره خود، به مغزتان آموزش میدهید تا دائماً به دنبال نتایج مثبت باشد. این امر به شما کمک میکند تا احتمالات و راهحلهای جایگزینی را بیابید که در ابتدا به ذهنتان نرسیده است.
4. شکست سکوی پرتاب موفقیت
همه ما جملات کلیشهای زیادی شنیدهایم. جمله مورد علاقه من این است: «شکست فقط درک آن چیزی است که مؤثر نیست.» طبق این ایده، شکست سکوی پرتاب به سمت موفقیت است. با عینک مثبتبینی قدمهای اشتباه را مشاهده کرده، سرسختیمان را توسعه داده و به اهدافمان نزدیکتر میشویم. به هر حال برخورد منفی با شکستها، احتمالاً منجر به شکست بیشتر خواهد شد و در نتیجه ما را از هدف مطلوب دورتر میکند.
5. انجام وظایف کوچک و شادی در کار
وقتی با شرایط استرسزا یا دشواری روبرو هستیم، ابتدا باید وظایف کوچک را انجام دهیم، سپس به سمت وظایف بزرگتر برویم. این به ما احساس کنترل میدهد و باعث میشود موانع فائقشدنیتر به نظر برسند. با حل چندین مشکل کوچک بطور پی درپی، ما برای حل مسئله کلی که بر ما تأثیر میگذارد، شتاب بیشتری میگیریم.
6. قانون بیست ثانیهای
این قانون به افراد کمک میکند تا به اهدافشان متعهد باشند. بر اساس این قانون اگر میخواهید به هدفی دست یابید، باید هر مانعی که موجب کاهش توانایی شما میشود، حذف کنید. در حالت ایدهئال، شما خودتان را در مسیری قرار میدهید که تنها به بیست ثانیه زمان نیاز دارید تا موانع را حذف کنید.
7. سرمایهگذاری اجتماعی
آکور در مطالعات خود همبستگی 7/0 را بین شادمانی و حمایت اجتماعی کشف کرد و این بدین معنی است که رابطه قوی بین شادی در کار و نحوه ارتباط ما با دوستان و خانوادهمان وجود دارد.
تغییر دشوار است، به ویژه زمانیکه ما سعی داریم تا عاداتی را تغییر دهیم که در زندگی روزمرهمان ریشه دوانیده است. در زمان تغییر و چشیدن دشواریهای آن بهتر است که به حمایت دوستان و خانوادهمان تکیه کنیم.
فواید شادی در کار برای کسبوکارها
در اینجا ما اصول بنیادی مزیت شادمانی را توضیح دادیم، در ادامه به مزایای آن را برای کسبوکارها بررسی میکنیم.
گرچه مزیت شادمانی در ابتدا برای شاد ساختن افراد طراحی شده بود، اما در تجارت نیز به کار گرفته میشود. این فلسفه مزایایی دارد که علاوه بر رضایت کارکنان، به نفع شرکتها نیز هست. در ادامه بعضی از این مزایا را مرور میکنیم:
1. رضایت مشتری
شادی در کار کارمندان، رضایت به مشتریان نیز منتقل میشود. کارمندان شاد بیشتر کار میکنند، زیرا موانع کمتری سر راه اهدافشان وجود دارد. آنها وقت کمتری را به مشکلاتشان فکر میکنند و زمان بیشتری را صرف توجه به نیازهای مشتریان خود میکنند. وقتی کارمندان به خوبی کار میکنند، چه به مشتریمداری باور داشته باشند یا خیر، در هر صورت مشتریان از این مزایا بهرهمند خواهند شد.
2. بهرهوری
همانطور که در بالا اشاره کردیم، کارمندان شاد در اوج توانایی خود عمل میکنند. این بدان دلیل است که آنها وظایفشان را با انگیزه و پرشور انجام میدهند.
نمودار زیر بر اساس نظرسنجی گالوپ است و نشان میدهد که چگونه شرکتهای با تعامل کارکنان بیشتر، بهتر از شرکتها با تعامل کمتر عمل میکنند. در این مورد شرکتها در چارک بالا، 21% کارآمدتر از شرکتها در چارک پایین عمل میکنند. این بدان معناست که هرچه مشارکت کارمندان بیشتر باشد، به مشتریان ارزش بیشتری داده میشود.
عکس
ما در چارک بالا در تعامل کارکنان و کارآمدتر از واحدهای چارک پایین با 10% ردهبندی مشتری، 21% بهرهوری و 22% سودآوری قرار داریم. واحدهای کاری در چارک بالا همچنین شاهد از کارگریزی فوقالعاده کمتر(37%)، گردش مالی (25% درشرکتهای دارای گردش مالی بالا، 65% درشرکتهای دارای گردش مالی پایین) و 28% از زیر کار در رفتن و حوادث ایمنی کمتر (48%)، حوادث ایمنی نادر (41%) و نقض کیفیت (41%) بودند.
از کارگریزی، شرکتها دارای گردش مالی بالا، شرکتها دارای گردش مالی پایین، از زیر کار در رفتن، حوادث ایمنی، حوادث ایمنی نادر، نقص کیفیت ، مشتری، بهرهوری، سودآوری
3. حفظ کارمندان
بهترین شرکتها را کارمندان بااستعداد و متعهد میسازند. گرچه استعداد مقولهای بسیار ارزشمند است، با این حال اگر کارمندان شما شادی در کار نداشته باشند و انگیزش کارکنان در کار نباشد رقبا بهترین افرادتان را جذب خواهند کرد. اگر شما این کارمندان را از دست دهید، ممکن است رشد شغلیتان ثابت یا بدتر از آن متوقف شود.
با وارد کردن مزیت شادمانی در فرهنگ سازمانی، استعدادهای برترتان را قبل از رفتن به شرکتهای دیگر حفظ کنید. با نگاهی به بخش زیر میتوانید چند نکته و ایده برای القا کردن مزیت شادمانی به تجارتتان بیابید:
بررسی رضایت کارمندان
اگر شما مشکلات کارمندان را ندانید، شادی در کار سخت خواهد بود. حتی اگر بخواهید کارمندانتان را شاد کنید، ممکن است با اعمال تغییرات بدون توجه به مشکلات آنها اوضاع را بدتر کنید. در عوض از آنها بخواهید تا نظرسنجیهای رضایتمندی مانند eNPS، شاخص خالص کارکنان مروج را پر کنند.
eNPS یا شاخص خالص کارکنان مروج، نظرسنجی تک سؤالی است که از کارمندان میپرسد آیا آنها به دیگران توصیه میکنند تا در شرکت شما کار کنند. بسته به پاسخ آنها، از کارمندان سؤالات پیگیرانهای پرسیده میشود که از آنها میخواهد جزئیات بیشتری ارائه دهند. اگرچه این پاسخها بینام هستند، این سیستم بازخوردهای سریع و کارآمدی برای شرکت جهت نظارت بر رضایت کارمندان ارائه میکند.
برنامههای توسعه شغلی
وقتی شما برای توسعه کارمندانتان سرمایهگذاری میکنید، کارمندان با کسبوکار شما ارتباط برقرار میکنند. هر کارمندی دوست دارد که موفق شود اما برخی نمیدانند که چگونه به اهداف بلندمدت خود دست یابند. برنامههای توسعه، مسیری را برای آنها ترسیم میکند تا در مشاغل خود رشد کنند. این کار باعث میشود تا پیشرفت دستیافتنیتر باشد و به کارکنان میفهماند که شما برای رشد آنها سرمایهگذاری کردهاید.
مشوقها و مزایای شرکتی برای شادی در کار
گرچه تعداد مشوقها و مزایایی که شما به کارکنان خود ارائه میدهد، به مقدار درآمدتان بستگی دارد، اما با این حال اگر فرصتی برای تشویق یا ارائه مزایای بیشتر به کارکنان وجود دارد، بهتر است از آن استقبال کنید، حتی اگر فداکاری کوچکی باشد.
شرکت باربری کوئست دقیقاً این کار را انجام میداد. این شرکت که در سال 2011 تأسیس شد، در عرض سه سال به دومین شرکت خصوصی در حال رشد در ایالات متحده تبدیل شد. تام بیلیو مؤسس شرکت در مصاحبهای گفت که علاوه بر پول، استقلال، تسلط، هدف و اهمیت چهار موردی هستند که برای کارمندان بیشترین اهمیت را دارد.
افراد میخواهند در زمان انجام کارشان، استقلال بیشتری داشته باشند، در مهارتهای جدیدی مورد نیاز حرفهشان استاد شوند، حس تعلق داشتن و هدفمند بودن داشته باشند و هنگام تکمیل کار احساس اهمیت بکنند. بیلیو با ساخت شرکت خود حول این ارزشها، توانست سازمان خود را از تیم سه نفره به گروهی با 1300 نفر کارمند تبدیل کند.
ارتباطات شبکهای
ارتباطات شبکه، کارکنان را با مدیران و کارمندان سطح بالا مرتبط میکند، در حالی که معمولاً شانس انجام این کار پایین است. ارتباط یاد شده میتواند هم به پیشرفت شغلی کمک کند، هم پیوندهای قویتری در تیمهای داخلی سازمان ایجاد کند. از آنجا که هیئت رئیسه و مدیران سازمانی احتمالاً به صورت روزانه در دسترس کارمندان نیستند، اگر کارکنان امکان صحبت با آنها را از این طریق داشته باشند، احساس ارتباط بیشتری با تجارت شما میکنند.
کد فرهنگی
منظور از کد فرهنگی سندی است که چگونگی رفتار هر تجارت با کارکنان خود را شرح میدهد، همچنین گفته میشود که از کارمندان در عوض انتظار چه رفتاری دارند. این منبع ارزشهای شرکت شما روشن کرده، کارمندان در مییابند که درکسبوکار شما باید انتظار چه چیزی را داشته باشند. با توزیع این کد به هرکارمند، شما مدیران را موظف به پاسخگویی دربرابر استانداردهای شرکتتان خواهید کرد.
سخن آخر
درهاپ اسپات کد فرهنگی وجود دارد که به هرکارمند در طول فرایند درخواست نشان داده میشود. کد فرهنگی ارزشهای اصلی شرکت را برجسته کرده، توضیح میدهد که فرهنگ هر شرکت از چه جهتی بینظیر است. در این صورت متقاضیان میفهمند که ارزشها جدی گرفته میشود و رضایت کلی تیم برای شرکت مهم است. نظر شما در باره موضوعات مطرح شده چیست؟ لطفاً ایدههای خود را با کاربران ایران مدیر به اشتراک بگدارید.
منبع:
Blog.hubspot