هرم مازلو و سلسله مراتب نیازهای مازلو، در سال ۱۹۴۳ توسط آبراهام مزلو (Abraham Maslow) معرفی گردید. در زمینه نیازهای انسانی، نظریات او را میتوان از فراگیرترین و معروفترین نظریات در مورد نیازهای انسان دانست.
نیاز را در حالت کلی احساس محرومیت تعریف میکنند. محرومیتی که فرد بهموجب آن دست به تلاش میزند تا آن را برطرف سازد. از هرم مازلو میتوان برای پیشبینی رفتار جوامع انسانی و افراد استفاده کرد. باآنکه در سالیان سال انتقادات زیادی به این نظریه و هرم مزلو واردشده است، بااینحال این نظریه، هنوز هم جزو نظریات درخشان در حوزه انگیزش و نیازهای انسانی است.
در این مقاله، ایران مدیر به سوال هرم مازلو چیست؟ پاسخ میدهد و بهصورت کامل به بررسی نظریات مازلو در مورد نیازهای انسانی و تشریح هرم معروف او میپردازد. آشنایی با هرم مازلو میتواند به شما دید بهتری از علت و چرایی رفتار خود و دیگران ببخشد.
سلسله مراتب نیازهای مازلو در ۵ سطح مطرح شد. نیازهای انسان، محرومیت احساس شده است که فرد را به حرکت وامیدارد. برای مثال، گرسنگی و تشنگی را میتوان نیازهایی دانست که فرد را به دنبال تأمین غذا سوق میدهد.
آبراهام مزلو روانشناس یهودی سی و پنج ساله روس تبار بود که از ابتدای فعالیت حرفهای خود به دنبال چیزی نبود جز معنای زندگی. او روانشناسی را به عنوان نظم و انضباطی میدید که به او کمک میکرد به آرزوها و سؤالاتی که مردم میپرسند پاسخ دهد.
او برخلاف بسیاری از روانشناسان همدورهاش، به انسان دیدگاهی مثبت دارد و انسان را موجودی خوشطینت میداند. به نظر وی حتی افرادی که دچار مشکلات روانی و ناهنجاری نیز هستند، در درون خود سرشت نیک دارند و درنهایت این جامعه و محیط اطراف است که فرد را به سمت بیراهه میکشاند و وجه مثبت انسانی را پایمال میکند.
مازلو، همچون مارتین سلیگمن (Martin Seligman)، معتقد است که روانشناسان به دنبال مطالعه افراد ناهنجار و دارای مشکلات هستند و از همین رو نظریات آنها نمیتواند برای انسانهای سالم جامعه، مفید باشد. شاید بیشترین انتقاد وی به نظریه روانکاوی و شخص فروید باشد که در تحلیل خود، بر روی انسانهایی کار میکند که دچار مشکلات روانی و ناهنجاری هستند.
آبراهام مزلو را میتوان پدر روانشناسی انسانگرایانه دانست و همچنین از پیشگامان روانشناسی مثبتنگر. در رویکرد انسانگرایانه به روانشناسی، انسان موجودی پاکطینت در نظر گرفته میشود که میتواند سرنوشت خود را آگاهانه انتخاب کند و گامبهگام در مسیر رشد و پیشرفت گام بردارد. دقیقاً همانند نوع حرکتی که افراد در طول هرم مازلو میتوانند داشته باشند.
نظریه سلسله مراتب نیازهای مازلو اینگونه است که فرد بعد از گذراندن مراحل مختلف و پس از رسیدن به رأس هرم مزلو، به انسانی کامل تبدیل میشود.
اهمیت هرم مازلو و کار وی، ارائه مدلی جامع و درعینحال قابلفهم از نیازهای انسانی است. آقای مازلو در اصل هرم خود را برای نشان دادن رشد شخصی توسعه داد. به عبارتی هرم مازلو نشانگر حرکت افراد و مراحل مختلفی است که آنها در مسیر رشد برمیدارند تا سرانجام به رأس هرم برسند.
هرم مزلو بر این نکته تأکید میکند که مراحل رشد انسان ثابت است و هر فردی برای رسیدن به کمال و شکوفایی میبایست سلسلهمراتبی را طی کند و نمیتواند از این سلسلهمراتب، گریزی بزند. در هرم مزلو، فرد میبایست نیازهای هر مرحله را تأمین کند و سپس به مرحله بعدی برود.
دستهبندی مازلو از نیازها
آقای آبراهام مزلو دو نوع نیاز را از یکدیگر متمایز میسازد. دسته اول نیازهای کمبود (deficiency needs) و دسته دوم نیازهای وجودی یا بودن (being needs) هستند. از چهار سطح اول اغلب به عنوان نیازهای کمبود (D-needs) یاد میشود و سطح بالا به نیازهای وجودی یا بودن (B-needs) معروف است.
نیازهای کمبود به دلیل محرومیت بوجود میآیند و زمانی که آنها برآورده نمیشوند باعث ایجاد انگیزه در افراد میشود. قدرت نیازهای کمبود بسیار زیاد هست. این نیازها بدون هیچگونه آموزش و تحت تأثیر غرایز انسان قرار دارند. برای مثال نیازهای فیزیولوژیک و نیاز به امنیت و دفاع از خود.
از طرفی نیازهای وجودی یا بودن، نیازهای سطح بالای انسان هستند که در صورت برآورده شدن و تأمین نیازهای سطح پایین، میتوان این نیازها را برطرف نمود. بر اساس هرم مزلو، تنها زمانی نیازهای آگاهانه و سطح بالا ارضا میشوند که نیازهای غریزی سطح پایین انسان تأمین شوند. نیازهای وجودی یا بودن ناشی از کمبود چیزی نیست، بلکه از تمایل به بودن و رشد به عنوان یک فرد ناشی میشود. هنگامی که این نیازهای وجودی یا بودن به طور منطقی برآورده شوند، ممکن است فرد بتواند به بالاترین سطح همان خود شکوفایی برسد.
هر کسی آرزو دارد که این سلسله مراتب نیازهای مازلو را به سمت سطح خود شکوفایی سوق دهد. اما این پیشرفت اغلب با عدم تحقق نیازهای سطح پایین مختل میشود. تجربیات زندگی، از جمله طلاق و از دست دادن شغل، ممکن است باعث شود که فرد بین سطوح سلسله مراتب نوسان داشته باشد.
بنابراین، همه نمیتوانند از طریق سلسله مراتب در یک جهت حرکت کنند بلکه ممکن است بین انواع مختلف نیازها به جلو و عقب حرکت کنند.
هرم مازلو چیست؟
مازلو (1943، 1954) اظهار داشت که مردم برای رسیدن به نیازهای خاص انگیزه دارند و برخی نیازها بر دیگران ارجحیت دارد. اساسیترین نیاز ما برای بقای جسمی است و این اولین کاری خواهد بود که باعث ایجاد انگیزه در رفتار ما میشود. هنگامی که این سطح برآورده شود، سطح بعدی شکل میگیرد که چه چیزی باعث ایجاد انگیزه در ما میشود و غیره.
بنابراین مازلو، نیازهای انسانی را به ۵ دسته تقسیمبندی میکند که این دستهبندی به ترتیب عبارتاند از:
• نیازهای فیزیولوژیک (آب، غذا، خواب و شهوت)
• نیازهای امنیت (ایمنی، حفاظت، سرپناه)
• نیازهای تعلق (عشق، دوستی، پذیرش از جانب دیگران)
• نیازهای احترام (پرستیژ، موقعیت اجتماعی، دستاوردها)
• خودشکوفایی (خودکامیابی)
در زیر این نیاز های مازلو بهصورت خلاصه تشریح میگردند:
نیازهای فیزیولوژیک (آب، غذا، خواب و شهوت)
نیازهای فیزیولوژیک انسان در پایینترین سطح هرم مزلو قرار دارند و برای بقای انسان است. مازلو برای نیازهای سطح پایین ارزش و اهمیت ویژهای برخوردار است و معتقد است تا زمانی که این نیازها تأمین نشوند، آدمی نمیتواند در مسیر رشد و موفقیت گام بردارد و به عبارتی و به تعبیری خودمانی، فرد گرسنه نمیتواند فردی موفق و خودشکوفا باشد.
نیاز های مازلو در این سطح شامل نیازهای جنسی، خوراک، پوشاک و مسکن هستند و تا زمانی که چنین نیازهایی تأمین نشوند، فرد نمیتواند به گام بعدی رشد و سطح بالای نیازها برود و اساساً تمام فکر و ذکر فرد، حول همین نیازهای اولیه خواهد بود.
نیازهای ایمنی (امنیت، حفاظت، سرپناه)
چنانچه نیازهای فیزیولوژیک تأمین شوند، شدت آنها کاهش مییابد و به اعتقاد مازلو، نیازهای سطح بعدی یعنی نیازهای ایمنی فعال میشوند. ازجمله موارد نیاز ایمنی، نیاز به امنیت، سرپناه و همچنین ثبات است. این نیازها توسط خانواده و جامعه (به عنوان مثال پلیس، مدارس، تجارت و مراقبتهای پزشکی) برآورده میشود. فردی که همواره ترس از اخراج شدن دارد اساساً در همین سطح نیازهای ایمنی قرار خواهد داشت و نمیتواند به سمت نیازهای متعالیتر قدم بردارد.
شاید بتوان نیاز به بقا و زنده ماندن را در همین سطح تعریف کرد. بسیاری از کارهایی که انسان انجام میدهد جهت تأمین نیاز امنیت و ثبات وی هست. شرایط اقتصادی و اجتماعی متزلزل، امکان اخراج شدن از محل کار و از دست دادن درآمد؛ همگی میتوانند ارضای این نیاز را به تأخیر بیندازند.
نیازهای تعلق (عشق، دوستی، پذیرش از جانب دیگران)
بعد از تأمین نیازهای فیزیولوژیک و نیاز ایمنی، نیازهای سطح سوم هرم مازلو در انسان فعال میشود. این نیاز های مازلو شامل نیاز به دوست داشتن و دوست داشته شدن، نیاز به رفیق و همدم و بهطورکلی نیازهای اجتماعی است. عضویت افراد در گروههای مختلف و رواج شبکههای اجتماعی گوناگون، پاسخی است برای تأمین نیازهای اجتماعی انسان.
در مطالعات سازمانی، اندیشمندانی همچون تیلور (Taylor)، بر تأثیر ۲ نیاز اولیه هرم مازلو (نیازهای فیزیولوژیک و نیازهای ایمنی) بر بهرهوری کارکنان تأکید داشتند؛ اما با شروع مطالعات هاثورن (Hawthorne)، بر نیازهای تعلق و اجتماعی انسان تأکید شد و بعدازآن انسان صرفاً موجودی ماشینی در نظر گرفته نمیشد.
بر اساس نیازهای سطح سوم مازلو، انسان موجودی اجتماعی است که نیاز به معاشرت با دیگران دارد و بدون تأمین این نیازها، نمیتواند به نیاز سطح بالاتر برود. افرادی که این نیاز در آنها پررنگتر هست، نیاز بیشتری به پذیرش از سوی دیگران دارند و در برخی موارد پررنگ شدن این نیاز، فرد را به سمت مشکلاتی همچون مهر طلبی سوق میدهد.
نیازهای احترام (پرستیژ، موقعیت اجتماعی، دستاوردها)
پس از ارضای نیازهای اجتماعی، نیازهای احترام ظاهر میشود که مازلو آن را به دو دسته تقسیم میکند: عزتنفس به خود (عزت، موفقیت، تسلط، استقلال) و میل به شهرت یا احترام از دیگران (وضعیت، اعتبار).
در این سطح، فرد دوست دارد تا در ارتباطات خویش، دیگران برایشان احترام و قدر و منزلت قائل باشند که این امر خود موجب احترام به خود در فرد میشود.
نیاز به احترام عمدتاً بر مبنای مقایسه و جایگاه صورت میگیرد. به این معنا که فرد خود را با دیگران مقایسه کرده و رتبه نسبی خود در برابر آنها را بهصورت ذهنی محاسبه میکند. افراد برای بالا بردن جایگاه خویش و حداقل بالا نشان دادن آن، سعی میکنند با استفاده از نمادهای مادی، همچون اتومبیل گرانقیمت، جواهرآلات، لباس شیک و خانه مجلل، گوشی هوشمند پیشرفته و مواردی ازایندست خود را متمایز نمایند.
باید توجه داشت که ارزشهای جامعه در تعیین جایگاه بسیار تأثیرگذار هستند و در هرزمانی ارزشهای خاصی مبنای جایگاه افراد میشوند.
خودشکوفایی (خودکامیابی)
آخرین مرحله از هرم مازلو، نیاز به خودشکوفایی هست. نیاز به خودشکوفایی به معنای از قوه به فعل رساندن استعدادها و قابلیتهای فرد است. تأمین این نیاز به این معنا است که انسان بتواند آن چیزی شود که باید بشود. بهترین خود بودن، شاید یکی از تعاریف خوب برای این سطح از نیازهای انسانی باشد.
به عنوان مثال، فرد ممکن است تمایل شدید برای تبدیل شدن به والدین ایدهآل داشته باشد. در دیگری، این تمایل ممکن است از نظر اقتصادی، دانشگاهی یا ورزشی بیان شود. برای دیگران، این ممکن است به صورت خلاقانه، در نقاشیها ، تصاویر و یا اختراعات بیان شود.
علت اهمیت هرم مازلو
یکی از عللی که هرم نیازهای مازلو تا به این حد معروف است، همان دستهبندی ساده و قابلفهم آن است که به افراد و بهخصوص بازاریابان این امکان را میدهد تا کالا و خدمات خود را متناسب با هر طبقه از نیازهای انسانی توسعه دهند.
شرکتها بهصورت همزمان امکان تولید کالا و خدمات برای تمامی گروههای جامعه را ندارند و نمیتوانند همه آنها را هدف بگیرند، به همین دلیل آنها نیازمند شناسایی مهمترین نیازهای انسان هستند.
انتقادات به هرم مازلو
یکی از بزرگترین انتقاداتی که به هرم مزلو میشود، بحث سلسلهمراتبی بودن هرم اوست. به اعتقاد او تا زمانی که نیازهای سطح پایین تأمین نشوند، فرد نمیتواند به نیازهای سطح بالاتر برود. همچنین ایشان معتقد است فرد درصورتیکه در یک سطح، تأمین نیازهایش با مشکل روبهرو شود، بهاحتمال فراوان به نیازهای سطح پایینتر نزول خواهد کرد.
این در حالی است که بسیاری از مشاهیر جهان، ارزشمندترین آثار هنری خویش را در اوج فقر و تنگدستی خلق کردهاند. به عبارتی باوجود عدم تأمین نیازهای فیزیولوژیک و نیازهای ایمنی و احترام، این افراد استعدادهای نهفته خود را شکوفا ساختهاند.
همچنین افراد همچون ماهاتما گاندی (Mahatma Gandhi)، در زمانی که بدون لباس و با حداقل غذا برای استقلال هندوستان مبارزه میکرد، سلسلهمراتبی بودن هرم نیازهای مازلو را به چالش میکشد.
اما مازلو در طی چندین دهه (1943 ، 1962 ، 1987) به اصلاح نظریه خود بر اساس مفهوم سلسله مراتب نیازها پرداخت. وی خاطرنشان كرد: ترتیب نیاز های مازلو براساس شرایط خارجی یا اختلافات فردی قابل انعطاف است. به عنوان مثال برای برخی از افراد، نیاز به عزتنفس از نیاز به عشق مهمتر است. برای دیگران، نیاز به تحقق خلاق حتی اساسیترین نیازها را برطرف میکند.
کاربردهای هرم مازلو در بازاریابی و ارتباطات
بر طبق هرم مازلو، انسانها میتوانند در هر زمان در یکی از سطوح این هرم قرار داشته باشند. بر همین مبنا بازاریابان اقدام به توسعه کالا و خدمات برای هر یک از این نیازها و طبقات نمودهاند.
برای مثال تأکید برخی شرکتها همچون وولو بر امنیت سرنشینان، نشانی از هدفگیری نیازهای امنیت از سوی این شرکت است. بازاریابان موفق همواره با جایگاهیابی مناسب محصول خود در هرم نیازهای مازلو و با انتخاب پیامهای مناسب که به مخاطب ارسال میکنند، میتوانند تأثیرات شگفتانگیزی کسب کنند.
برای نمونه لاستیکهای میشلن را میتوان بیان کرد. به جای اینکه به سادگی مشخصات لاستیکهای خود را ذکر کنند، در تبلیغات خود برای بیان ایمنی و امنیت و توانایی چسبیدن (چنگ زدن به زمین) از نوزادان که گویی از آنها محافظت میشود، استفاده کردند.
از طرفی در حوزه ارتباطات و مهارتهای ارتباطی، با استفاده از هرم نیازهای مازلو، میتوان نفوذ و تأثیرگذاری بیشتری داشت. من و شما هر یک نیازهای خاصی داریم و شناسایی و تأمین این نیازها از جانب دیگران، میتواند آنها را تبدیل به بهترین دوستان ما نماید.
سخن آخر
در این مقاله به سوال هرم مازلو چیست؟ پاسخ دادیم. مازلو یکی از روانشناسان پیشگام در حوزه روانشناسی مثبتنگر است که انسان را موجودی پاکسرشت و شایسته زندگی عالی میداند. از نظر او انسان دارای نیازهای مختلفی است که در هر زمان در تکاپوی تأمین گروه خاصی از این نیازها است.
چنانچه انسان این نیازها را تأمین کند، با موفقیت به سطح بعدی میرود و نیازهای سطح بالاتر وی فعال میشوند. هرچند به هرم نیازهای مازلو انتقاداتی وارد است اما نمیتوان از تأثیر شگفتآور آن برای تشریح نیازهای انسانی غافل شد.
به نظر شما در جامعه کنونی ما، عمده افراد در کدام مرحله از هرم نیازهای مازلو به سر میبرند؟ آیا انسان گرسنه و در پایین هرم مازلو، میتواند به نیازهای خودشکوفایی و احترام دست یابد؟ آیا سلسلهمراتبی بودن هرم نیازهای مازلو، امری اجتنابناپذیر است که نمیتوان از آن گریزی داشت؟
منبع: